از قومیتزدگی در مراکز علمی و اقتصادی تا فقدان سند چشمانداز توسعه خوزستان/ بنگاههای اقتصادی خوزستان نیازمند تدوین سند چشمانداز واقعی و عملی است
استان خوزستان همچون کشور سیاست زده شده است و متاسفانه این سیاست زدگی به مراکز علمی و اقتصادی ما نیز سرایت کرده است. علاوه بر آن، این مراکز دچار قومزدگی و قومیتگرایی نیز شدهاند که این امر باعث شده که در مراکز علمی به جای پژوهشگری به دنبال مسائل سیاسی و در مراکز اقتصادی به دنبال انتخاب و انتصاب قومیتی باشیم.
لازم است برای درک این موضوع این سئوال را مطرح کنیم که آیا یکبار شده که در استان بر اساس صلاحیت علمی یا فردی، شخصی به عنوان مدیر انتخاب شود نه رانت و ارتباطات حزبی یا قومیتی؟
وقتی این موارد را کنار هم قرار بدهیم، مشاهده میکنیم که خوزستان فاقد یک سند چشمانداز یا بهتر است گفته شود یک کار پژوهشی در خصوص ظرفیتهای استان است.
این نقیصه هنگامی نمود علنی پیدا میکند که سرمایهگذاری بخواهد در استان سرمایه گذاری انجام دهد. به دلیل وجود همین نقیصه نمیتوان ظرفیتهای سرمایهگذاری، نوع سرمایه گذاری، میزان آورده و میزان سودهی را برای سرمایهگذار تبیین کرد.
به نقل قول از مدیر عامل وقت سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی بندر ماهشهر روسای بانکهای استان میترسند در مواقعی که پتروشیمی نیاز به تسهیلات یا السی دارد، برای آنها تسهیلات یا السی در کوتاهترین زمان ممکن صادر کند و مواردی دیگر از این دست… که این امر نشان دهنده این است که بانکهای عامل یکی از عوامل جلوگیری از توسعه استان هستند، به طور مثال محل سپردهگذاریهای صنایع عظیم پتروشیمی بندر ماهشهر که منبع حدود بیش از ۲۵ درصد تامین ارز کشور است و در شرایط تحریم شاید این عدد به بالای ۳۵ درصد نیز برسد، در تهران است و این سپردهگذاری مالی باعث میشود که اعتبار بانک عامل بالا برود و به تبع نیز تسهیلات بهتری از محل آن سپردهگذاریها به جای خوزستان به صنایع پائیندستی پایتخت برسد! چرا این اتفاق میافتد؟
آیا با توجه به خشکسالیها و کمآبی اخیر استان خوزستان، یک مرکز علمی بررسی کرده که با آب تولیدی کولرهای گازی مراکز تجاری، صنعتی و مسکونی چه حجم آبی را میتوان برای مصرف روزمره جمعآوری کرد، بدون اینکه هزینه به دولت تحمیل شود.
تأمین این آب میتواند توسط خود صاحبان آن اماکن صورت بپذیرد و از طرفی آب کمتری از دولت خریداری شده و گام مؤثری در حفظ منابع و ذخایر آبی کشور برداشته شود.
آیا بررسی شده است وقتی پتروشیمی تندگویان در بندر ماهشهر الیاف مصنوعی تولید میکند چرا نباید کارخانه ریسندگی در استان خوزستان وجود داشته باشد؟
آیا بررسی شده است چرا شرکتهای دانشبنیان در این استان توسط عدهای قلع و قمع میشوند؟
آیا بررسی شده است با توجه به وجود مزارع بزرگ نیشکر در خوزستان چرا صنایع پائیندستی آن در استان شکل نگرفته و ایجاد نشده است؟
آیا بررسی شده است با دارا بودن نیمی از نخلستانهای کشور در استان خوزستان و با وجود مشکل کمآبی، چرا این نخیلات آبیاری قطرهای نمیشود و مهمتر از آن چرا کارخانجات فرآوری خرما در استان ایجاد نمیشود؟
و…
در مثل جای مناقشه نیست
این مثالها برای ملموستر شدن بحث زده شد.
لذا وقتی وارد چنین مقولهای میشویم به این نتیجه میرسیم که برای رفع مشکلات بنگاههای اقتصادی و ارائه راهحلهای لازم و ترسیم افق آینده کسب و کار با توجه به ظرفیتهای موجود در استان و حذف بروکراسی و رانت اداری موجود به منظور تسریع در روند سرمایهگذاری، این استان یک مرد عمل میخواهد که بدون تعصبات سیاسی و قومی و البته بدون دخالت دستگاههای دولتی به ویژه فرمانداران و با کمک متخصصان بومی هر منطقه نسبت به نگارش سند اقتصادی کسب و کار واقعی برای استان اقدام کند.
عباس اویسی
دانشجو کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری