درست خواندید! فقط دانش آموزان پیش دبستانی و مقطع ابتدایی!

عباس مدحجی: طبق اطلاعیه ای که ساعتی پیش ستاد بحران استان خوزستان با تفاخر به اصل پیش بینی به موقع وعدم غافلگیری منتشر کرد ، دانش آموزان پیش دبستانی و مقطع ابتدایی آنهم فقط در شیفت صبح از رفتن به مدرسه معافند.

 

ابتدا خبر را بخوانید:
کیامرث حاجی زاده شامگاه جمعه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: باعنایت به اطلاعیه مورخ ۲۷ مهرهواشناسی خوزستان درخصوص پیش بینی وزش تندبادلحظه ای وبرخاستن گرد وغبار محلی وکاهش دیدافقی درروزشنبه ۲۸ مهر و بنا به تصمیم ستاد مدیریت بحران استان به منظور حفظ سلامت گروههای حساس بدینوسیله مهدکودک ها ومقاطع تحصیلی ابتدایی وپیش دبستانی وکانونهای پرورش فکری شهرستانهای اهواز، باوی،کارون، حمیدیه، آبادان، خرمشهر،ماهشهر،امیدیه ،شادگان، هندیجان و شهرهای تابعه درنوبت صبح روزشنبه ۲۸ مهرماه ۹۷ تعطیل اعلام می گردد.

یعنی دانش آموز کلاس اول تا ششم بخاطر وزش تندباد لحظه ای و برخاستن گرد و غبار محلی وکاهش دیدافقی باید در منزل بمانند ولی دانش آموز کلاس هفتم به بالا باید با تحمل این وضعیت همچنان به آموزش علم و دانش ممارست کند. قطعا حکمت این تصمیم در نوع ریه و چشمان و مخاط بینی دانش آموزان نهفته است. بعبارتی کلاس هفتم که باشی نه دید افقی ت کاهش میابد، نه گردو غبار برخاسته ریه هایت را می آزارد و نه خاک به بینی ات کارگر است.

شاید توضیح و توجیه کیامرث حاجی زاده استناد به غلظت گردو غبار و تاثیرش روی گروهای سنی و شغلی مختلف باشد اما فراموش کرده که این دقت نظر در شرایطی قابل اجراست که مردم پیش از این بارها از پیشبینی های غلط ، دیر و تصمیمات کارشناسی نشده نیش نخورده باشند. بگذارید بطور شفاف وضعیت دانش آموزان ،والدینشان و معلمان را طی بیست و چهار ساعت آینده پیش بینی و مرور کنیم : تا ساعتها پس از اعلام خبر اولیه تعطیلی ، دانش آموزان و والدین و معلمان در پی اطمینان از صحت آن هستند. به دوستان خود زنگ میزنند ، ازهمکاران خود میپرسند و دائم کانالهای خبری را بررسی میکنند. دست آخر وقتی خبر از صداوسیمای محلی به سمع و نظرشان رسید خیالشان راحت میشود. سپس بدنبال چرایی تعطیل شدن یک مقطع میگردند. آنهایی که فقط دانش آموز ابتدایی شیفت صبح دارند از گردونه بررسی ما خارج شده و خوش و خرم تا اخر عمر در کنار هم زندگی خواهند کرد. اما کسانی که دانش آموز متوسطه یا ابتدایی شیفت عصر دارند علیرغم ارسال جُک های تلگرامی در این باره برای یکدیگر ، از فرستادن دانش آموزشان به مدرسه در این هوا نگرانند. برخی بصورت خودمختار تعطیلی را به فرزندشان ابلاغ کرده و به جرگه ی “تاآخر عمر به خوشی زندگی کردند” میپیوندند. برخی دیگر هم به تصمیم کیامرث حاجی زاده احترام گزاشته و کیف فرزندشان را برای فردا مهیا میکنند.

صبح هوا هرطور که باشد ، والدین و فرزندان هنوز هم برای رفتن به مدرسه مرددند. در نهایت دانش آموزان کإن لشکر شکست خورده و نصفه نیمه سرکلاس حاضر میشوند. معلم میماند و یک کلاس نصفه. درس بدهد، غایبان از درس عقب میفتند ، درس ندهد با حاضران چه کند؟
این روند تا ظهر ادامه میابد. حال نوبت مصیبت شیفت ظهر است. اگر هوا خوب شود که هیچ ‌اما اگر هنوز رگه هایی از خاک در آسمان باشد ماجرای صبح تکرار میشود مگر اینکه ستاد بحران همان صبح خبر قطعی تعطیلی یا عدم تعطیلی را صادر کند.

آری ، این سناریوی تکراری روزهای درسی دانش اموزان خوزستانی ست. ملغمه ای از عدم تخصص ، مظلومیت ، طنز تلخ ، بلاتکلیفی و ریه های خاک گرفته. گویی براستی خوزستان آنقدر خاک گرفته که کسی آن را نمیبیند.