گزارش خورنا از جشن تولد 23 سالگی شهید حادثه تروریستی؛

پیش بینی خاص بودن تولد امسال/ تولدی سراسر اشک

اهواز ـ جشن تولد 23 سالگی اسماعیل شفیعی نژاد شهید حادثه تروریستی اهواز در حالی برگزار شد که خودش قبل شهادت پیش بینی خاص بودن تولد امسالش را داشت.

خورنا ـ کوثر کریمی:

روز ۳۱ شهریور طی یک عملیات تروریستی با حمله تعدادی فرد مسلح به مردم و نیروهای نظامی ۲۴ شهید تقدیم نظام جمهوری اسلامی ایران شد.

این حادثه تروریستی بازتاب بسیار گسترده ای در سطح دنیا داشته و بسیاری از سران ملی و بین المللی واکنش و نسبت به محکوم کردن آن اقدام کردند.

هر شهید سوز دلی جدا برای جانگداز کردن این حادثه تروریستی دارد؛ در این میان اما طاها اقدامی شهید چهار ساله و سربازانی جوان که مادرها با حجله های سبز به استقبالشان رفتند بیشتر جگرسوز بود.

اسماعیل شفیعی نژاد جوان ۲۳ ساله ای بود که پس از طی دوره کارشناسی خود به خدمت سربازی مشغول و در این حادثه تروریستی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهید اسماعیل شفیعی نژاد در روز ۱۷ مهر سال ۱۳۷۴ دیده به جهان گشود؛ شامگاه ۱۷ مهر امسال اما خانواده اش کیک تولد او را بر سر قبرش در گلزار شهدا آوردند.

بادبادک های رنگی، شمع های تولدی که عدد ۲۳ را نشان می داد، فشفشه، شیرینی، کیک و روبان همه بر سر قبر شهید اسماعیل شفیع زاده چیده شده بود تا یک تراژدی تلخ مقابل چشمان حاضران به نمایش گذاشته شود.

تقابل اشک و شادی

همه دست می زند تا تولد را تبریک بگویند ولی چشم ها از نبود شهید بارانی شده بود؛ دل ها هم مترمکز بر این بود که چه جوان رعنایی به خیل شهدا پیوسته و در نبودش باید تولدش را به او تبریک بگویند.

تنها خانواده شهید در این مراسم حضور نداشتند بلکه مردم هم آمده بودند تا در این شادی تلخ سهیم باشند.

چادرش را محکم گرفته، غم کمرش را خمیده کرده و بی مهابا همچون ابر بهار اشک می ریزد؛ سعی دارد آرامش مراسم برهم نخورد تا ابتدا قبل از روشن شدن شمع و فشفشه همه حاضران قرآن قرائت کنند.

قرائت قرآن تمام ولی دست و هلهله حاضران با ناله ها و بی تابی مادر شهید درهم آمیخت؛ کسی توان دلداری دادن به این مادر را نداشت و او مدام خطاب به فرزند جوانش می گفت “آرامبخش قلم مادر، ای عمر مادر تمام دردهایت برای من کجایی” و اشک هایش قصد بند آمدن نداشت.

آزادسازی دو کبوتر

شمع ها و فشفشه ها روشن شد؛ همه دست می زدند و در عین حال هم گریه می کردند.

در این مراسم تولد شهید اسماعیل شفیعی نژاد دو بهله کبوتر هم آزادسازی شد؛ قرائت ادعیه، قرآن، شادی، اشک، پذیرایی و قرائت فاتحه از جمله برنامه های مختلف این تولد بود.

بهمن برادر بزرگتر شهید اسماعیل شفیعی نژاد در گفتگو با خبرنگار خورنا می گوید: اسماعیل نه به حرف ما بلکه به گفته دوستان، هم کلاسی ها و هم خدمتی هایش یک پسر مهربان، مؤدب، باشخصیت، وطن دوست و بسیار عاشق ولایت فقیه بود.

عکس رهبر در صفحه اینستاگرام شهید

او ادامه می دهد: اسماعیل عاشق مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای بود و عکس آقا را در صفحه اینستاگرامش هم گذاشته است.

برادر شهید شفیعی نژاد می گوید: همیشه اگر اسم جنگ می شد به ما می گفت آماده ام برای جنگ و اگر کسی بخواهد به ایران حمله کند، از کشور دفاع می کنم.

او با اشاره به تحصیلات عالی و علاقه شهید به علم آموزی یادآور می شود: لیسانس را که تمام کرد به خدمت سربازی رفت چون دوست داشت بعد از خدمت باز هم ادامه تحصیل بدهد.

لبخند شهید در خواب/ قابل مقایسه نبودن با شهدا

این برادر شهید می گوید: اسماعیل بارها به خوابمان آمده و گفته که جای من خوب است و هر بار هم در حال خندیدن بود.

شفیعی نژاد با اشاره به اینکه اصلا قابل مقایسه با شهدا نیستیم، بیان می کند: دشمن باید بداند که با این حوادث نه ما و نه امثال اسماعیل ها می ترسند بلکه بیشتر برای دفاع از کشورش خود آماده هستند تا دست دشمن از خاک و وطن کوتاه شود.

او عنوان می کند: اسماعیل پسری بسیار آرام، خوش قلب، با افکار و انرژی مثبت بود؛ همیشه وقتی روی قبرش هم که می آییم یک آرامش خاصی دارد و دوستانش هم این موضوع را بازگو کرده اند.

پیش بینی شهید از تولد خاص

برادر شهید شفیعی نژاد می گوید: اسماعیل قبل از شهادت گفته بود که امسال یک تولد بزرگ و خاص دارم.

مهدی یزدانی یکی از دوستان صمیمی و چند ساله شهید شفیعی زاده نیز در گفتگو با خبرنگار خورنا بیان می کند: از دوم دبیرستان با اسماعیل بودم و برای هر مرحله از تحصیل و زندگی از دبیرستان تا دانشگاه و حتی تغییر دانشگاه محل تحصیل کنار هم بودیم.

او ادامه می دهد: اسماعیل پسری به شدت مهربان بود و خیلی سریع با دیگران دوست شود تا دوستان زیادی داشته باشد.

یزدانی یادآور می شود: شاید من اینقدر اهل معاشرت نبودم ولی اسماعیل ارتباطات اجتماعی خیلی خوبی داشت؛ در عین حال واقعا دلربا بود و سریع در دل همه جا می شد.

دوست شهید شفیعی نژاد می گوید: حتی یک بار که با اتوبوس به مسافرت رفته بودیم، اسماعیل با همسفرهای چهار صندلی خود دوست شد؛ همه می گفتند اسماعیل چقدر بامعرفت است چون مرتب با تماس و یا ارسال پیام جویای احوال تمام دوستان بود.

پی بردن به ارزش مدافعان حرم

او با اشاره به اینکه استوری های اینستاگرام اسماعیل همیشه در خصوص حمایت از خط ولایت فقیه بوده تأکید می کند: اسماعیل به شدت مدافع انقلاب و رهبری بود و همیشه در این خصوص با من و برادرش گفتگو می کرد؛ او همواره عاشق پشتیبانی از ولایت فقیه بود.

اشک گوشه چشمانش جمع شده و با لحن غمگینی می گوید: اسماعیل حضرت ابوالفضل عباس (ع) را بسیار دوست داشت و همیشه داستانش را با شور و هیجانی خاص تعریف می کرد؛ او می گفت اگر خداوند پسری نصیبم کند، بدون استثنا اسمش را ابوالفض می گذارم.

یزدانی با تأکید بر اینکه اینجا ارزش مدافعان حرم را می فهیم، ادامه می دهد: امام خمینی فرموده بودند که “بکشید ما را ولی ملت بیدارتر می شود” قطعا وقتی چنین جوانانی از بین ما می روند من و دیگر جوانان بیدارتر می شویم که اگر شهدا، اسماعیل ها یا مدافعان حرم نبودند چه بلایی سر ما می آمد.

اسماعیل بُمب نور بود

او می گوید: اسماعیل مثل یک بُمب زندگی دیگران را متحول کرد؛ او مانند یک بُمب نور همه جوانان را روشن کرد.

مردی میانسال میان جمعیت کانون توجهات را به خود جلب کرده و گویی بی خیال از این دنیا در درون خودش غرق شده است.

در پاسخ برای اعلام نامش اصرار دارد که نامی از او نپرسیم ولی سکوت و تفکرات عمیقش هرکسی را به خود وامی دارد تا قصه های او را بداند.

۴۵ سال دارد و روز حادثه تلخ تروریستی ۳۱ شهریور در مراسم رژه برای تماشای قدرت نیروهای مسلح نظام جمهوری اسلامی ایران حضور داشته است.

علاقه ای به تناول کیک تولد اسماعیل ندارد چون از بودن و ماندش در دنیا گلایه دارد؛ می گوید: شهادت سعادت می خواهد که هر بنده ای چنین لیاقتی ندارد که جزو مخلصان الهی قرار گرفته و به فیض شهادت نائل شود.

او ادامه می دهد: تیرهای خناثان قلب مردم و نظامی ها را نشانه رفت ولی اراده ملت ایران پولادین تر شد و قطع به یقین خوب می دانند که مردم مقابل تروریست ها و دشمنان کشور استوار ایستاده اند و حضور باشکوه در روز تشییع خود نمایان گر این موضوع است.

دیگر علاقه ای به مصاحبه ندارد و می گوید: بگذارید با درد کم سعادتی خودم تنها باشم.

به گزارش خورنا، مردم در تولد شهید اسماعیل شفیعی نژاد هم حضور پیدا کردند تا خانواده اش تنها نباشد و دشمن بداند ملت ایران هرگز از تروریست ها بیمی ندارد.