روابط عمومی یا حاجب الدوله؟/ نامه ای که روابط عمومی استانداری نخواست ببیند!

خورنا- چندی پیش، عده کثیری از جوانان صاحب نام و (گوش شیطان و به صندلی چسبیدگان کر) خوش آتیه استان، در نامه ای سرگشاده، که در رسانه ها نیز انعکاس یافت، خطاب به استاندار خوزستان، خواستار اجرایی شدن قانون منع بکارگیری بازنشستگان و همچنین تغییر وضع موجود از پیرسالاری به جوانگرایی شدند.

در این اثنا، مدیرکل روابط عمومی استانداری که باید چشم بینا و گوش شنوای استاندار باشد، چشم ها و گوش هایش را بسته است، گویی هرگز چنین نامه ای به زیور طبع آراسته نشده و تا جاییکه ممکن است آن را شامل لابیرنت سکوت نیز کرد.

تصمیمات غریزی و علی الاقتضای مدیرکل مذکور، باعث شد تا تعدادی از جوانان خواستار نگارش نامه مجدد و شدیدالحنی خطاب به جناب استاندار شریعت پناه، آقای دکتر شریعتی شوند.

بدیهی است که روابط عمومی استانداری، اگر ذره ای بوی حرفه ای گری را استشمام کرده بود و یا از اهل فن نظر می خواست، می دانست که باید با این مرقومه جوانانه، چگونه باید برخورد کرد.

حیف و صد حیف که چنین چیزی میسر نیست. اما نگارنده قصد دارد که شرط بلاغ را بازگوید بی بیم آنکه ملال گیرند و بی امید آنکه پند آموزند!

روابط عمومی استانداری، در صورت وقوف به چارچوب های این حرفه، می بایست به عنوان سخنگوی دولت در استان، ابتدا نامه را اعلام وصول علنی می نمود و پس از تشکر از نگارندگان، با دو حرکت، آنچه را که نزد نزدیکانش، عبث خوانده، به فرصتی برای استان بدل سازد.

صرف نظر از اینکه اینکه چنین خیالی خام و باطل است که از اینان امید خیر داشتن، آب در هاون کوبیدن است و انتظار کژروی نداشتن، خود به کژراهه رفتن است.

مدیرکل مذکور می بایست پس از اعلام وصول نامه، بلافاصله امضاکنندگان را به دیدار با جناب استاندار فرامی خواند و یا دستکم در مدت کوتاهی با انتشار یک نامه سرگشاده متقابل، حرفهای مندرج در نامه مذکور را ستایش یا نکوهش می کرد.

علی ای حال، این اداره کل، بیشتر به مثابه حاجبان دربار امرای قدیم عمل می کند و در بهترین حالت، در بارعام جناب استاندار، نام مراجعین را به بانگ بلند، باز می خواند!

از حاجب الدوله ها انتظاری جز فریاد بار عام نمی رود.! اینان نه فریاد سکوت جوانان را شنیدند و نه چشم دیدن مطالبه گری آنها را دارند.

امیدوار بود آدمی به خیر کسان
مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان
فردین آذریان