در باره عملکرد سازمان منطقه آزاد در پاسخگویی به افکار عمومی

مدیریت بدون مسئولیت!

عباس مدحجی_ روزنامه همدلی چاپ تهران: ‪ توجه به افکار عمومی و موظف دانستن خود به پاسخگویی مطالبات مدنی از افتخارات هر جامعه روبه رشدی است که متاسفانه خیلی‌ها از این افتخار بی‌نصیب‌اند. کم نیستند سازمان‌ها و ارگان‌ها و اشخاص مسئولی که در برابر مسئولیت‌هایی که به عهده گرفته‌اند نه تنها پاسخگو نیستند که هر پرسشگری را معاند، دشمن و مغرض دانسته و با این دشمن فرضی به مخالفت برخاسته‌اند. در حقیقت حاکمیت را بدون مسئولیت پذیرفته‌اند و در شاکله تفکرات و سیاست‌گذاری‌‌های‌شان،‌اندک فضایی برای پاسخگویی در برابر عملکردشان متصور نشده‌اند.

امروزه تمام منتقدین به حق و دلسوز داخلی هم به این اصل معترف‌اند که مسئولینِ بی‌مسئولیت ضرباتی کاری‌تر از دشمنان مسئول، به ریشه این کشور زده‌اند. از اولین و بدیهی‌‌ترین و منطقی‌‌ترین اصول پذیرش حاکمیت، اذعان به حقِ پرسشگریِ مردمِ تحتِ این مسئولیت است. سیطره حاکمیتی که برای مردم‌‌، افکار عمومی و مطالبات آگاهانه آنها ارزشی قائل نشود‌‌، خود نیز ارزشی نخواهد داشت و دیر یا زود طومارش خواهد پیچید.
این روزها بحث فیش‌‌های نجومی حقوقی کارمندان سازمان منطقه آزاد اروند داغ است. بزرگترین و وسیع‌‌ترین منطقه آزاد تجاری کشور که ثروت کلانی را تحت کنترل دارد و ضمن بهره‌مندی از آزادی‌‌های اداری و تجاری معمول، کمتر محدودیتی برای پاسخگویی و کنترل عملکردش دارد. این منطقه به‌علل مختلف، اغلب تیتر اول رسانه‌‌های کشوری و محلی بوده و شائبه‌‌های احتمالی درونش هراز چندگاهی سوژه رسانه‌‌ها می‌شود. از تغییرات و انتصابات سوال‌برانگیزش تا نشت اطلاعات مالی‌اش، همه و همه برای مردم‌ِ اغلب زیر خط فقرِ بومی، جز تاسف و ناامیدی از بهبود شرایط چیزی نداشته است.
پیش از اینها بود که خبر انتصاب یک جاسوس با اعتراف تلویزیونی در صدا وسیما به‌علت خویشاوندی با ارکان سازمان منطقه آزاد اروند با موج اعتراض رسانه‌‌‌ای مواجه شد. پس از آن انتصابات و عزل‌های مشکوک و گاهی یک شبه داخلی این سازمان توجه همگان را به خود جلب کرد. سپس ریخت‌وپاش‌های غیر شفاف جشنواره خرید طلایی اروند بود که انگشت تعجب را به دهان افکار عمومی برد. حساب‌هایی میلیاردی که علیرغم وعده برای انتشار فاکتورهای‌شان هیچ گاه برای مردم روشن نشد. برنامه پایش شبکه اول سیما هم ضمن احساس خطر از مبالغ کلان سفرها و هزینه‌‌های مدیران این سازمان، برنامه‌‌‌ای برای شفاف‌سازی و پاسخگویی این سازمان در سطح ملی تهیه و پخش کرد. کمی بعد اما در مراسم تجلیل از خبرنگاران باز اصحاب رسانه شاهد برخورد تند متولیان این سازمان به خبرنگاران بومی و منتقد بودند. هنوز آتش این موضوعات نخوابیده بود که انتشار لیست‌های حقوقی کارکنان این سازمان این پیام را به مردم مخابره کرد: ماجراهای سازمان منطقه آزاد اروند تمامی ندارد.
هدف از این نوشتار اتهام یا اثبات هیچکدام از موارد فوق نیست وصرفا نمونه‌‌هایی از چالش‌های این سازمان در مواجه با عدم شفافیت‌‌های مالی و پرسش محقانه مردم بیان شده است. آنچه که این سازمان نمی‌خواهد یا نمی‌تواند بپذیرد وظیفه پاسخگویی دربرابر عملکرد و کارنامه‌اش است. شاید درک این نکته سخت باشد که مطالبه‌گرِ حقِ آگاهی، لزوما دشمن نیست. مردم حق دارند بدانند در سازمانی که حاکمیت و ثروت منطقه‌شان را به عهده گرفته چه کسانی با چه سواد و رزومه پیشینه‌‌‌ای درحال پیچیدن نسخه برای زندگی‌شان هستند. افکار عمومی حق دارند بدانند وقتی حقوق بالای شش-هفت میلیون تومان در ماه نجومی حساب می‌شود چرا و چگونه این فیش‌های منتشره دست به دست می‌شوند. رسانه‌‌ها حق دارند از قسمت‌هایی سوال کنند که شفاف نیست. اینها انعکاس سوالات مردم و رسانه‌‌هاست! نه اتهام، نه دشمنی و نه عناد.
هنرِ روابط عمومی هر سازمان در همگرایی با مردم یا حداقل جامعه مخاطبین سازمان متبوعش است. متاسفانه تاراج اعتماد مردم صبور این خطه با تکرار سیاست‌های غلط منتقدستیزی سازمان منطقه آزاد اروند‌‌، امروز این منطقه را دچار بحران‌های جدی کرده است و چه بحرانی بالاتر از نارضایتی و عدم اعتماد مردم ؟ گام‌‌های مکرر و غلط این سازمان خصوصا در تعامل با رسانه‌‌ها و احترام به توجیه افکار عمومی، امروز این سازمان را به باتلاق بی‌اعتمادی سوق داده است.
دیده شده که افرادی منتصب و متصل به برخی رانت‌‌ها تلویحا برخی رسانه‌‌های پرسشگر و گاهی منتقد را در اظهاراتی جهت‌دار به وابستگی به آن سوی مرزها متهم می‌کنند و در اقداماتی شبهه تهدید و تطمیع در تلاشند آنچه از دیدشان دشمنی است را خفه کنند. تماس این افراد با خانواده‌‌های برخی خبرنگاران برای ساکت کردنشان طی هفته جاری پرده از واقعیت‌‌های تاسف‌باری برداشت که پیش از این اینقدر واضح نبود. خبرنگارانی که تا زمانی قابل تجلیل و تقدیرند که با اظهارات بیان شده توجیه شوند و اگر پرسش‌های خود را مصرانه پیگیر شوند یا درخواست‌های نشست خبری علنی دهند، فورا به خبرنگاران غیر رسمی تغییر ماهیت داده و از گردونه تعامل حذف می‌شوند.
فارغ از حب و بغض‌‌، سازمان منطقه آزاد اروند امروز بیش از هرچیز از عدم تخصص در حوزه روابط عمومی، عدم شفافیت در حوزه مالی و عدم شایسته‌سالاری در حوزه‌‌های مدیریتی رنج می‌برد. صراحتا این چالش‌ها از آنجایی که با معیشت مردم ارتباط نزدیک دارد، نه قابل مماشات و نه قابل پذیرش است. آنجایی که کوچکترین تبصره یا سلیقه یا ضعف می‌تواند زندگی چندین نفر را دستخوش تغییر کند، سکوت جایز نیست.
به عنوان مثال هفته پیش بود که خرمشهر شاهد قتل پدر ۳۰ساله چهار فرزند در بارانداز مرزی شلمچه تحت اختیار سازمان منطقه آزاد اروند بود. باراندازی که روزانه محل آمدوشد هزاران محموله بازرگانی است به مدد عدم مسئولیت‌پذیری و عملکرد صحیح این سازمان به یکی از ناامن‌‌ترین مرزهای بازرگانی کشور تبدیل شد. هزاران تاجر از ارسال محموله‌‌هایشان به این مرز خودداری کردند و رونق کار تجارت در این منطقه در اثر کج‌سلیقگی و عدم کنترل هوشمندانه ازبین رفت. عملکردی ضعیف که جان و مال و نام مردم این خطه را به بازی گرفت و کمافی‌السابق توضیح قانع‌کننده‌‌‌ای از این سازمان دیده نشد و اهمیت چندانی به نگرانی‌های مردم و شاغلان این منطقه داده نشد.
یا در وضعیت حصار کشی و گیت‌های ورودی این منطقه چه شبهه‌‌‌ای بالاتر از خرج ۱۰۰۰میلیارد ریالی و به پایان و بهره‌برداری نرسیدن این گیت‌ها تا امروز؟ دستگاه‌های نظارتی کجای این وضعیت هستند؟ شفاف بگوییم‌‌، دستگاه‌هایی که باید سازمان را ملزم به ارائه اطلاعات شفاف و به‌روز به نمایندگان افکار عموم کنند، در این باره خوب عمل نکرده‌اند که امروز این سازمان خود را بی‌نیاز از توضیح به افکار عمومی می‌داند.
متهم ردیف یک
روابط عمومی این سازمان در واکنش به انتقادات رسانه‌‌های اغلب خرمشهری درباره الزام این سازمان به پاسخ‌دهی و شفاف‌سازی از شائبه‌‌های پیش آمده درباره بیلان مالی و حقوقی کارکنانش طی هفته گذشته‌‌، دست به دامن صدا وسیمای مرکز آبادان شد تا مدیر عاملش را در یک گفت‌وگوی یک طرفه مهمان خانه‌‌های مردم کند. سپس در یک سناریوی نخ‌نما و فوق‌العاده تکراری با حذف خبرنگاران و رسانه‌‌های منتقد به یک نشست خبری با مدیرانش و خبرنگاران گزینش شده دست زد. آنچه که بررسی نشد میزان اقناع و باور افکار عمومی‌ست. طراحان امر فراموش کرده‌اند اگر قرار بود افکار عمومیِ پیگیر و دلسوخته و ریشه‌دارِ منطقه با این طرح‌های کهنه، اقناع شوند که دیگر خبرنگاران سِمِجی برای کشیدن مو از ماستِ پرچرب چنین ارگان‌های نامسئولی باقی نمی‌ماند.
فراموش نکنیم ما دربرابر مسئولیت‌ها و قدرت‌های‌مان موظف به پاسخگویی هستیم. هرچند این پاسخگویی به مذاق‌مان خوش نیاید یا تکراری باشد، اما حلاوت رضایت و توجیه مخاطبان که همان رضایت خلق است در هیچ کار دیگری نیست. سازمان منطقه آزاد اروند در گوشه رینگی گرفتار است که حریفان قَدَری چون افکار عمومی و ‌‌ترکیب نسل جدید و قدیم نمایندگان این افکار به نام رسانه‌‌ها آن‌سوی رینگ منتظر زنگ آغاز رقابت هستند. رسانه‌‌هایی که پیش از این بارها درباره انزوای روبه رشد این سازمان تذکر داده و قلم زده‌اند. امیدواریم متولیان امر پیش از آغاز این رقابت نفس‌گیر‌‌، سر تعظیم به افکار عمومی‌‌، مردم و سفیرانِ نظرِ مردم خَم کنند که سعادت دنیا و عقبی‌ست، وگرنه کمتر کسی در طول تاریخ حریف نارضایتی و بی‌اعتمادی خلق بوده است.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *