اکنون چگونه‌ایم؟ چه باید بکنیم؟

مطلب زیر به عنوان ستون بیماریهای فرهنگی در ویژه نامه همدلی خوزستان، شماره ششم استانی و 929 کشوری در تاریخ 6 مرداد 97 منتشر شده است. این مطلب را دکتر اکبر ظریفی، فعال فرهنگی خوزستان نوشته است.

مقدمـــه :
هم‌میهنان گرامی و هم استانی‌های عزیز، ما امروز با شرایط ویژه‌ای روبرو هستیم که گذر از این وضع نیازمند لوازم و نگاه‌های خاصی است که دست‌یابی به آن بدون درک دقیق و درست از وضع موجود، به‌سادگی ممکن نخواهد بود.
لزوم ورود به شناسایی اوضاع برای هر شهروندی روشن است، برای احزاب و دسته‌های سیاسی هم لازم‌تر، بنابراین وظیفه، ما تمام تلاش خود را برای کمک به برون‌رفت از این وضعیت به کار خواهیم گرفت و از همه کنشگران دیگر نیز دعوت به چنین انجام‌وظیفه‌ای می‌نماییم. امیدواریم این مرحله نیز با درایت و کمک به وحدت همگانی توسط همگان، با موفقیت پشت سر گذاشته شود.
آ) تبیین وضع موجود:
۱‌-سیاست داخلی: با انجام انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۶ و گزینش معنادار مردم و مهم‌تر از آن شرکت نسبتاً گسترده مردم در انتخابات، امید به ایجاد تغییرات اساسی چهار سال دیگر تمدید شد و بهتر است بگوییم، امیدواری مردم -علیرغم ناملایمات گوناگون -به دست خودشان تقویت شد؛ اما آنچه در تشکیل دولت و برخوردهای استانی دولت در بسیاری از نقاط کشور اتفاق افتاد، همچنین در گزینش و معرفی وزیران به مجلس و معاونت‌های ریاست جمهوری، امیدبخش بزرگی از شرکت‌کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری، تبدیل به ناامیدی شد. هرچه که می‌گذرد، تلاشی برای ترمیم احتمالی این ناامیدی صورت نمی‌گیرد. نتیجه این برخورد، فاصله افتادن میان بدنه تأثیرگذار در گزینش ریاست جمهوری با دولت را به دنبال داشته است. اکنون بسیاری خود را طلبکار دولت و رئیس‌جمهور می‌دانند که طلبشان را اشتباهی به دیگران می‌پردازد.
در عوض کسانی و یا گروه‌هایی در تصمیم‌گیری‌های اساسی دخالت دارند که برای موفقیت مردم و نماینده منتخبشان، به‌موقع لازم کنش معنادار و جدی نداشته‌اند. این مسئله‌ای است که بخش بزرگی از بدنه فعال جامعه را «بی‌اعتماد و ناامید » کرده است.
۲ – سیاست خارجی:
۲-۱ برجام:
یکی از گره‌های کوری که دولت‌های پیشین با آن دست‌به‌گریبان بودند، گفت‌وگوهایی بود که در خصوص برنامه هسته‌ای با قدرت‌های بزرگ بین‌المللی داشتند؛ و کار به تحریم‌های شدید سازمان ملل و برده شدن پرونده هسته‌ای به شورای امنیت و ذیل بند ۷ در آنجا بود، نتیجه این وضع تنظیم ظالمانه‌ترین تحریم‌ها توسط کشورها به‌ویژه آمریکایی‌ها بود که بسیاری از اقداماتش را یک‌جانبه به‌پیش برده بود. دولت آقای روحانی و مجموعه تصمیم گیران نظام، به‌هرحال این گفتگوها را به سرانجام رساندند و فشارهای سخت را مهار کرده و پرونده را به بخش فنی خود بازگرداندند، اما این مهم با دو دشواری روبرو شد، یکی در داخل و یکی هم در خارج، نتیجه هردو دشواری اما یکی بود-تمایل به برهم خوردن برجام!
بدعهدی‌های آمریکا و عدم رعایت روح برجام از ابتدا موجب مشکلاتی برای ایران شد که نتواند به‌طور بایسته از امتیازات آن استفاده کند و شوربختانه این وضعیت در داخل هم توسط یک عده‌ای دوست‌داشتنی نمود و تمام تبلیغات و تلاش‌های خود را برای ناکارآمد جلوه دادن برجام به کاربردند و این هم «اعتماد» و «امید» را در بین مردم آسیب زد.
۲-۲ مناسبات با دیگر کشورها:
بحران سوریه و یمن از یک سو و ظاهر شدن گروه داعش از سوی دیگر، مناسبات ایران با برخی همسایگان را تحت‌الشعاع خود قرار داد.
نقش سعودی و بعضی دیگر از کشورها در تقویت و تجهیز داعش به کمک امریکا و اسرائیل، بیشتر برای فشار به ایران نمایان‌تر شد. این دشمنی بین دو کشور را بیشتر از پیش برهنه‌تر کرد، نقش منفی سعودی در یمن و بحرین و اعمال‌نفوذهای ایذایی در لبنان، نظام ایران را کاملاً رودرروی خود دید. این نوع مناسبات بخشی بزرگی از وقت و انرژی سیاست خارجی ما را به خود مشغول کرد و فرصت ایجاد فرصت‌های بیشتر را برای اقتصاد و …کشور در بیرون از مرزها کم‌رنگ کرد. اگر ایران فرصت‌های گوناگون را در حوزه سیاست خارجی بیشتر می‌داشت، اقتصاد خود را بهتر تقویت می‌کرد و این بایسته نظام ما بود تا قوی‌تر به توسعه و ترقی فکر کند.
۳-اوضاع اقتصاد
۱-۳ فروش نفت: آمریکا تمام تلاش خودزا به همراهی کشورهای منطقه که با ایران مناسبات خوبی ندارند به کار بسته تا درآمدهای نفتی ایران را به حداقل برساند. وابستگی مخرب بودجه‌های سالیانه به نفت برای کشوری چون ما، پاشنه آشیل دولت‌ها در ایران شده که با نوسان قیمت آن وضع درآمدها به‌هم‌ریخته و برنامه‌های عادی تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد. تلاش‌های آمریکا برای تشدید تحریم‌های حوزه نفت، طی سالهای اخیر، موجب بروز مشکلات برای ایران شده است، رئیس‌جمهور مسئولیت‌ناپذیر کنونی آمریکا ورای تصمیمات بین‌المللی، به‌صورت یک‌جانبه و به طرزی بسیار ظالمانه فشار خود را به خریداران نفت ایران افزایش داده و تمام انرژی خود را مصروف محروم کردن ایران از درآمدهای نفتی کرده است، و این بودجه سالیانه ایران را با مشکل مواجه خواهد کرد.
۲-۳ پرداخت مستقیم و نقدی یارانه:
امروزه دیگر روشن‌شده است که پرداخت یارانه به‌صورت نقدی به مردم، برای اقتصادهایی که تازه شروع به رشد کرده‌اند، سمی مهلک خواهد بود که باعث افزایش نقدینگی شده و در ضمن برای درآمدهای کشوری چون ما، فرصت برنامه‌های عمرانی و پایه‌ای را خواهد گرفت. شروع برنامه پرداخت یارانه مطابق طرح اولیه برای کمک به حوزه انرژی بود، اما هرگز این تحقق پیدا نکرد و دولت‌های آغازکننده پرداخت یارانه و دولت‌های بعدی را نیز در یک شرایط آچمز قرار داده است که نه راه پس دارند و نه راه پیش! اما آیا اکنون چه باید کرد؟
با کدام درآمدها، پرداخت یارانه‌ها را بدین گونه می‌توان ادامه داد؟ یارانه چه کسی را می‌توان قطع کرد که به بازگشت «امید» و «اعتماد» کمک کند؟ و…
۳-۳ رکود در بخش‌های مختلف، به‌ویژه در خریدوفروش مسکن و تعطیلی بنگاه‌های اقتصادی کوچک، زیر کنترل نبودن قیمت ارز و فلزات قیمتی، بالا رفتن تورم و… از دیگر مسائل اقتصادی کشورمان است که به‌صورت جدی امروزه با آن روبرو هستیم.
۳-۴ چالش بزرگ بیکاری:
بنا بر اعلام رسمی مقامات ذی‌صلاح، حدود سه ونیم میلیون بیکار در کشور وجود دارد و هرساله حدود نهصدهزار نفر هم طالب شغل جدید وارد نوبت می‌شوند، برای گذر از این چالش اگر سالی یک و نیم میلیون شغل ایجاد شود، دست‌کم شش سال نیاز است تا بیکاری مهار گردد، با توجه به اوضاع مالی کشور و وضع تولید ما در بخش اقتصاد، این کار به‌سادگی شدنی نخواهد بود مگر اینکه طراحی‌های تازه و دقیق صورت بگیرد.
۴-محیط‌زیست
۴-۱ ابر چالش آب:
نیازی به توضیح واضحات نیست ولی روشن کردن مسئله کمبود آب در کشور به‌واسطه اتفاقات جغرافیایی، آب و هوایی و آسیب‌های انسانی، پایه نخست طراحی برای عبور از این چالش بزرگ است.
بنا به گفته مسئولین، طی سی سال گذشته منابع آب زیرزمینی به‌اندازه دلهره‌آوری مصرف‌شده و این مصرف مهیب، آسیب‌های جدی به خاک وارد آورده است، به‌طوری‌که بخش‌هایی از کشور که خاک حاصلخیز برای کشاورزی داشته، هم‌اینک به بیابان تبدیل‌شده است و این روند بیابان‌زایی به ‌سرعت غیرقابل‌باوری در حال پیشروی است.
مسئله و آسیب جدی دیگر در حوزه آب، انتقال‌های درون‌حوزه‌ای ونیز برون حوزه‌ای است. و این تخریب محیط‌زیست را سرعت بخشیده و زیست‌بوم را دچار چالش‌های فراگیری کرده است.
اتصال جریان آب و موضوعات پیرامونی آن به مشکلات کشورهای همسایه، اهمیت آن را چندین برابر کرده است. افزایش جمعیت و بهره‌ور نبودن سازمان کشاورزی ما و نیز مصرف فله‌ای آب در حوزه‌های خانواده و نیز طراحی صنعت آب بر در محیط‌های عموماً غیرمعمول و غیراستاندارد و الگوهای غلط مصرف در بخش‌های یادشده، گریبان ما را به‌سختی گرفته است.
۴-۲ هوای ناسالم:
بروز غبارهای غلیظ در فضای برخی استان‌ها و بلکه بیشتر نقاط کشور، چالش بسیار جدی را برای نظام ما ایجاد کرده است. پریده ریزگردها در استان‌های جنوب غربی و غرب، گردوخاک در جنوب و جنوب شرق و شرق کشور، در بیشتر ماه‌های سال ما را گرفتار کرده است. بخشی از این مشکلات باز به بیرون از مرزها برمی‌گردد ولی به‌هرحال «مشکل ماست!»
بسیار خب، اکنون چه باید کرد؟
۱- برای اینکه امید و اعتماد آسیب‌دیده مردم ترمیم یابد بایسته است که اقدامات جدی و فوری صورت پذیرد.
الف) حضور حداکثری مردم درصحنه‌های گوناگون، تضمین‌کننده روند حرکت روبه‌جلوی کشور خواهد بود. این مهم اسباب خاص خود را می‌طلبد. انتخابات گوناگون مردم، باید انعکاس‌دهنده خواست بیشترینه مردم باشد تا دخالت خودشان را به عینه در تصمیم‌گیری‌ها ملاحظه نمایند. مردم بهترین‌ها را باید در معرض انتخاب خود ببینند، از صحنه خارج کردن کارشناسان به بهانه‌های گوناگون غیرحقیقی و سخت‌گیری‌های بی‌جهت و غیرضروری، بی‌اعتمادی و ناامیدی را افزایش خواهد داد و مکانیزم دخالت مردم در سرنوشت خود را از درون تهی خواهد کرد و بی‌اهمیت شدن این روند، موجب ورود غیر کارشناسان به عرصه‌های اساسی تصمیم‌گیری شده و آسیب این نوع نگرش، نتایج بسیار خطرناکی خواهد داشت، به‌ویژه‌ اینکه ما در گوناگون اقتصادی و اجتماعی و…امروزه نیازمند دقت در طراحی و برنامه‌ریزی‌ها داریم، بالا رفتن ریسک در برنامه‌ها، افزایش هزینه‌ها و حرکت معوج در جریان توسعه را به دنبال دارد.
ب) دولت نیز در گزینش مدیران خود باید به‌صورت جدی، حوزه کارشناسی را مدنظر داشته و گزینش‌های «محفلی»،«خانوادگی» و مدیران خارج‌شده از مسیر «دلالی» را کنار گذاشته و به‌صورت شفاف، بهترین‌ها را در حوزه‌های موردنظر به کار بگیرد.
به‌کارگیری مدیران دو تابعیتی، استفاده از افرادی که سوابق روشن مالی ندارند، به‌کارگیری بازنشستگان در بسیاری از پست‌های غیر لازم و…اکنون پاشنه آشیل همه روسا خواهد بود و لازم است دولت به‌فوریت از این موارد عبور کند.
پ) بستن مسیرهایی که به رانت‌خواری منجر می‌شود، توسط مجلس و دولت باید صورت بگیرد. رسانه‌ها امروز چشمان تیزبینی دارند که هیچ حرکتی را نمی‌گذارند پنهان بماند، بهتر است کارگزاران خود را در اتاق شیشه‌ای فرض نمایند. وابستگی به افراد نباید ایجاد فرصت برای سوءاستفاده را برای عده‌ای فراهم نماید.
ت) قوه قضائیه نقش بسیار اساسی برای بازگرداندن امید و اعتماد به میان مردم دارد، نوع برخورد این قوه می‌تواند تمام مردم را به پشتیبانی خود بکشاند، اصرار به انجام عدالت بدون توجه به هیچ متغیر مزاحم، برخورد قاطع با بزهکاری‌های مختلف، تلاش برای ایجاد سلامت بین قضات و پرسنل، پرهیز از سیاسی‌کاری و اجازه دخالت و نفوذ گروه‌های غیرسازمانی و…ازجمله کارهایی است که به همراه رفتار شفاف مدیران ارشد این قوه، بایسته امروز این قوه است.
ث) ترمیم حقوق و مزایای کارمندان و کارگران در کشور، به‌شدت موردنیاز است. معلمان سالهاست که وعده های ترمیم شکاف حقوقی خود با دیگران را در وعده‌ها به انتظار نشسته‌اند، اکنون جای عمل به این وعده‌هایی که سالها از آن گذشته است، باید بجنبیم تا دیر نشده است.
۲-برقراری و تعمیق ارتباط با کشورهایی که حاضرند منافع دوجانبه را در مناسبات رعایت کنند، امروز بیشتر از هرروز دیگر بایسته است. تا زمانی که قدرت‌های تأثیرگذار کنار خود رقیبی حس نکنند، ما در مناسبات مجبوریم کفه را به نفع آنان سنگین‌تر ببینیم. امید بیش‌ازاندازه به حمایت و پشتیبانی هیچ کشوری نباید داشت، هیچ کشور قدرتمندی نباید جایگاه ویژه و دائمی در هر شرایطی نزد ما داشته باشد، بلکه منافع ما این فرصت را در اختیار دیگران باید قرار دهد.
کشورهای همسایه نباید اولویت خود را در مناسبات ما از دست بدهند، به‌ویژه ‌اینکه در بعضی مرزها ما نیازمند همکاری همه‌جانبه با همسایگان داریم تا امنیت دوجانبه کاملاً ایجاد شود.
۳-تلاش برای تقویت اقتصاد مبتنی بر تولید می‌تواند بیکاری ما را راحت‌تر حل کند، تمام راه‌های منتهی به این مسیر باید هموار گردد و همه نیروهای تأثیرگذار در کشور لازم است تمام توان خود را در این مسیر به‌کارگیرند. وابستگی بودجه‌های سالیانه به نفت، لازم است -همان‌گونه که قرار بوده- برداشته شود تا زمانی که این مهم تحقق پیدا نکند، سخن از ترقی و توسعه بیهوده خواهد بود.
۴-مدیریت آب‌وخاک در کشور نیازمند یک نگاه تازه است، این ابر چالش با یک جهاد همگانی باید مهار گشته و از نو مدیریت بر آن تنظیم گردد. زیست‌بوم کشور اکنون بیمار است و باید دقیق تیمار گردد. پدیده ریزگردها و گردو خاک مبتلی به کشور، با برنامه‌ریزی و تعامل سازنده با کشورهای همسایه درگیر، حل‌شدنی می‌نماید.
امیدوارم، کارگزاران نظام هرچه سریع‌تر با برنامه‌ریزی جامع، گام‌های اساسی را در این مسیر بردارند.