منتقدان را گرامی بداریم و به مردم پشت نکنیم

مطلب زیر در ویژه نامه همدلی خوزستان شماره 891 در روز یکشنبه 20 خرداد 1397 به چاپ رسیده است.

افلاطون جمله‌ای مشهور دارد: هیچ‌کس به‌اندازه‌ی کسی که حقیقت را می‌گوید موردتنفر واقع نمی‌شود.

پس از انتقاداتی به عملکرد استاندار و تلاش‌هایی که برای تغییر شهردار انجام می‌شود، بسیاری از همکاران مطبوعاتی و فعالان سیاسی اتخاذ موضع کرده و خواستار رعایت ملاحظات سیاسی در مواجهه با استاندار و شهردار شدند، در توجیه خود هم می‌گویند که فلان شخص از جناح ماست و آن دیگری از جناح ما نیست!

عزیزان حرف شما درست و مرز جناح‌ها هم مشخص است، اما مرز حقیقت و التزام و تعهد به آن چه می‌شود؟ چرا ملاحظاتی ازاین‌دست را در دوره‌های گذشته بیان نمی‌کردید؟ آن‌وقت‌ها که شهرداری اهواز به مدت چهار سال در اختیار شورای چهارم بود و آن شورا هم شهرداری را دربست تحویل به کسی داده بود که تقریباً هیچ عملکردی نداشت، صدایی هم در انتقاد از شورا از جایی بیرون نمی‌آمد و اکثر فعالان شهر در حال تعریف و تمجید از شهردار بودند. شهردار قبلی تا روز آخر مسئولیتش، سرگرم جابجا کردن مدیران و سفر حج و کربلا و جلسات خصوصی آخر هفته با افراد خیلی خاص در تهران بود در آن روزها کسی نگفت که تکلیف مردم چه می‌شود، بودجه‌های چند هزارمیلیاردی کجا رفت و چرا از این شهرداری که امنیت اقتصادی و سرمایه‌گذاری در شهر را به مخاطره انداخته است، بازخواست نمی‌شود؟

هیچ‌گاه به آن شورا و آن شهردار این‌گونه که امروز به شورا و شهردار فعلی نقد می‌شود، انتقاد نشد، در دوره‌ی شورا و شهردار قبلی هیچ تحولی در شهر روی نداد، مهم‌ترین خلاقیت شورا آن بود که با تعهدی دیوانه‌وار تقریباً روی نرده‌ی همه پله‌ای شهر «چراغ‌های باتومی» نصب می‌شد و حتی کسی نپرسید این چراغ‌ها را کی می‌خرد و کی نصب می‌کند و قیمت درب کارخانه‌اش چقدر است؟ برای کسی افزایش میزان حاشیه‌نشینی در اهواز اهمیت نداشت. عدم توازن در توسعه محلات اهواز از گذشته‌های دور وجود داشته ولی چه شد که همکاران ما به‌یک‌باره متوجه این نامتوازن بودن توسعه شدند؟ کسی کاری به کار آن شهردار نداشت، چون همه را راضی نگه می‌داشت، شهردار قبلی هم از فلان جناح بود ولی همه در مدح وستایش او باهم مسابقه می‌گذاشتند، به‌خصوص دوستان مطبوعاتی و قلم‌به‌دست و گوشی به دست و نخبگان و پختگان.

در دوران آن شهردار مدیرانی بودند که قانون را تا جایی که عقل جن هم به آن نمی‌رسید خم می‌کردند و مردم نارضایتی‌شان از شهرداری خیلی زیادتر از امروز بود ولی گویی که همه‌چیز گل‌وبلبل بود کسی از شهرداری انتقاد نمی‌کرد، حتی رئیس شورای فعلی علیرغم در اختیار داشتن روزنامه و رسانه به‌صورت جدی در مقابل آنچه خود فساد شهرداری می‌نامید اقدامی نکرد. شورای پنجم که اکثریت اعضایش را یک طیف سیاسی مدعی شورای ارزشی که با شعار مبارزه با فساد به میدان آمده بودند، با اجماع شهردار کلان‌شهر اهواز را انتخاب کردند. ولی همان اعضا خیلی زود اقدام به تزریق و تحمیل گزینه‌های خود به شهرداری کردند و همان راهی را رفتند که شوراهای قبل آن‌ها، پیموده بودند. در این فضای غبارآلود انتقاد صادقانه برخی اعضای شورا نیز به تعابیر دیگری تفسیر می‌شود. شورای شهر به حاشیه رفته و شهردار فعلی مورد پرسش‌های زیادی قرارمی گیرد. فارغ از ماهیت پرسش‌ها بحث برخورد دوگانه ایست که عده‌ای از فعالان سیاسی و مطبوعاتی از هر دو جناح با برداشت‌های سیاسی و جناحی به تحلیل مسائل می‌پردازند و برخی اوقات به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویی در استان همه‌چیز بر وفق مراد مردم است و هیچ‌کس نباید انتقاد کند؛ و زمانی که دلسوزان نسبت به مدیریت استان و شهرستان ابراز نگرانی می‌کنند، این دوستان برآشفته می‌شوند که در حال تضعیف جبهه خودی در مقابل جبهه ناخودی هستید.

گویی تعهد به حقیقت و آزادی بیان و شایسته‌سالاری و احترام به‌نقد و نظر دیگران جزو شعارهای ما و میثاقمان با مردم نبوده است.

باری به‌هرروی نه نقد استاندار هم جناحی و نه دفاع از شهردار غیر جناحی هیچ‌یک خطا نیست، خطا درست آنجایی قرار دارد که ما در باندبازی و جناح‌گرایی، مردم را ناراضی کنیم، خطا در نقطه ناکارآمدی و ضعف است، تعهد ما به جامعه‌مان است نه به دوستان ناکارآمد، دشمن ما سوء مدیریت و سوءاستفاده از قدرت است، اگر ما به خاطر روابط شخصی‌مان به حقیقت پشت کنیم گناهی نابخشودنی کرده‌ایم و شایسته مواخذه‌ایم. پس زیبنده‌تر آن است که تعصب بر افراد را کنار گذاشته و مدیران را در هر موقعیتی که باشند را مورد پرسش و مواخذه قرار دهیم و با این پرسشگری آنان را از خطر ابتلا به فساد و خودکامگی محافظت کنیم.

✍?  ابوالفضل عابدینی نصر، روزنامه نگار، سرپرست شرق خوزستان

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • محقق سلام.... همه کسانی که درطول تاریخ حیات بشریت پیام رسان حق وحقیقت بودند نه تنها مورد تنفرنبودند بلکه ازمحبوبیتی تارخی وماندگاربرخوردارشدند به عنوان مثال بایدنگاهی به خئاستگاه ومهرورزی مردم به این افراد درتاریخ انداخت وام اکنون هم به نیکی ازآنها یادمیشود. حتی کسانی که باحقیقت گویان دشمنی میکردند دردلشان آنهارادوست داشتند ولی بخاطرمنافع نامشروع وقدرت طلبی علیه آنهاجوسازی ودشمنی میکردند ودرواقع این دشمنی ازروی تنفربه معنای حقیقی نبوده بلکه ازجهت وجودمزاحم برسررسیدن به خواستگاه مادی قدرت طلبان بوده است
  • محقق سلام.... همه کسانی که درطول تاریخ حیات بشریت پیام رسان حق وحقیقت بودند نه تنها مورد تنفرنبودند بلکه ازمحبوبیتی تاریخی وماندگاربرخوردارشدند به عنوان مثال بایدنگاهی به خواستگاه ومهرورزی مردم به این افراد درتاریخ انداخت وام اکنون هم به نیکی ازآنها یادمیشود. حتی کسانی که باحقیقت گویان دشمنی میکردند دردلشان آنهارادوست داشتند ولی بخاطرمنافع نامشروع وقدرت طلبی علیه آنهاجوسازی ودشمنی میکردند ودرواقع این دشمنی ازروی تنفربه معنای حقیقی نبوده بلکه ازجهت وجودمزاحم برسررسیدن به خواستگاه مادی قدرت طلبان بوده است