چوب حراج بر اعتماد مردم
خورنا | سرویس سیاسی:
از پایان انتخابات اخیر تا کنون، با مشاهده رفتار رنگارنگ برخی مدیران سیاسی استان و سیاست بازی برخی مدعیان اصلاحطلبی، علیرغم مشاهده بسیاری رنجها موضع سکوت اختیار کردیم تا مبادا برخی دائمالمناصبین زبان به کنایه بگشایند و جوانان را به سهمخواهی ورای آرمانگرایی متهم نمایند.
در همان بحبوحه انتخابات که جدلهای گلادیاتوری بر سر ریاست ستاد روحانی در استان، بزرگان سیاست استان را به جان هم انداخته بود، جوانان، با صرف هزینههای مادی و معنوی بسیار، خطای استراتژیک مدعیان تمامیت خواه را جبران نمودند و حاصل این حمیت، اعتماد مشروط مردم(علیرغم تمام رنجها) به دولت و جریان حامی دولت بود.
اما پس از انتخابات به یکباره ورقها برگشت. وعده جوانگرایی و استفاده از جوانان و سهم بانوان در بدنه مدیریت استان پیشکش، حتی مدیران حامی دولت و معتقد به مشی اعتدال و اصلاحات نیز یکی پس از دیگری از لوحه مدیریت استان خط خوردند تا مبادا برخیها از صندلی عاریهایشان جدا شوند.
در این میان اما سکوت برخی نمایندگان استفاده کننده از پلکان اصلاحات (نه معتقد به جریان اصلاحات) بسیار تعجب برانگیز است.
گویی همهمه و مدح و ثنا گویی حلقههای پسا انتخاباتی(که در جریان انتخابات یا در اردوگاه رقیب بوده یا اصلا شهامت دفاع از عقیده خویش را نداشتهاند)، ایشان را از شنیدن فریاد مردم و حامیانشان به ویژه جوانان و دانشجویان ناتوان ساخته است.
وعده جوانگرایی نه تنها محقق نشد، که بسیاری از جوانان و فعالین ستادی جوان، بهای دفاع از آرمانهای نظام و تلاش برای جلب مشارکت حداکثری در آزمون اعتماد مجدد مردم به نظام مقدس جمهوری اسلامی را، با تنزل جایگاه شغلی و گوشه نشینی و بعضاً حتی اخراج از شغل خویش پرداختند تا مبادا عرصه بر برخی تنگتر شود.
در شرایطی که مردم با تمام دلخوریهای به حق، رای به تغییر شرایط دادند، خوزستان همچنان بهشت اصولگرایی باقی ماند.
کار بدین جا ختم نشده و اصولگرایان در تعاملات برد-برد پساپرده با برخی مدعیان حمایت از اندیشه اعتدال و اصلاحات، در میان بهت افکار عمومی، این بار فاز جدیدی از تحقیر شعار انتخاباتی تغییر شرایط به نفع مردم را پیش گرفته و برای توسعه بهشت خود، دست به دامان مدیران ناشناخته غیربومی شدهاند.
انتصابات غیرکارشناسی مدیران غیر بومی و ناهمسو و حذف سرمایههای مدیریتی همسو با گفتمان اعتدال و اصلاحات، پروژهای جدید برای سرخورده کردن مردم از انتخاب خویش است.
مدیران و فرمانداران توانمند و ریشهدار از چرخه خارج شده و اصولگرایان و هزینه سازان دیروز با توسعه دامنه میدانی مدیریت خویش، و تلاش برای القای یأس مردم از مشارکت گسترده در انتخابات، به دنبال مقدمه سازی برای پیروزی خود در انتخابات آتی میباشند.
اما نکته مهم در تحلیل و برنامه ایشان، نادیده گرفتن یک حقیقت مهم است که امروز با یک نظرسنجی ساده میدانی نیز میتوان به آن رسید.
جریانات هزینه ساز فراموش کردهاند مردم در چه شرایطی اعتماد خود نسبت به دولت را تمدید نمودهاند. آنها فراموش کردهاند این اعتماد، آخرین امید مردم برای بازگشت به شرایط قبل از دوران مدیریت تمامیت خواه آنان بود. ایشان بر این باورند که اگر مردم از اصلاحات و اعتدال رویگردان شوند، آغوش خود را برای استقبال از اصولگرایان و افراطگرایان خواهند گشود، اما این تئوری توهمی است که هرگز محقق نخواهد شد.
تمامیت خواهان، فرصتطلبان و معاملهگران باید درک کنند، ادامه رویه فعلی، مردم (به عنوان پشتوانه اصلی و سرمایه ارزشمند نظام مقدس جمهوری اسلامی) را بیش از پیش مأیوس و نظام را با چالشهای بزرگی مواجه خواهد ساخت.
سیاست بازی به جای سیاست ورزی و حذف افکار، افراد و جریانهای حامی دولت به ویژه جوانان ، میراثی ناخوشایند و نابخشودنی است که در سابقه مدیریت برخی برای همیشه ثبت خواهد شد. کسانی که با تضمین جریان اصلاحطلبی وارد عرصه شدند، و امروز عملکرد آنها نه تنها به آبروی یک جریان، بلکه به اعتماد مردم به عنوان ارزشمندترین دارایی نظام چوب حراج خواهد زد.
رشید زلقی | فعال سیاسی