وضعیت نیروهای پیمانکار پالایشگاه آبادان در هاله‌ای از ابهام

خورنا : شاید ندانید که شهرستان آبادان در جنوب غربی استان خوزستان و در شمال جزیره‌ای به همین نام واقع شده است، این جزیره درگذشته «عبادان» نام داشته و عده‌ای بر این باورند که این نام برگرفته از نام فردی مشهور و پرهیزگار با نام «عباد» است که در این مکان زندگی می‌کرده است.
به گزارش خورنا و به نقل از فارس، بخشی از جزیره آبادان در دوره ساسانیان بهمن اردشیر خوانده می‌شده ‌که نام رود بهمنشیر یادگار آن نام کهن است.
در طول تاریخ همواره دولت‌های عثمانی و ایران بر سر تصرف این جزیره در ستیز و نزاع بوده‌اند اما بالاخره در سال ۱۲۵۳ این جزیره به تملک ایران د‌رآمد.
انتخاب آبادان به عنوان محلی برای ایجاد پالایشگاه به این دلیل بود که موقعیت جغرافیایی‌اش برای ایجاد بندرگاهی برخوردار از آب آشامیدنی مناسب بود و نیز جزیره آبادان از آنجا که در جوار مناطق نفت‌خیز و نزدیک خلیج فارس و بر کرانه «اروند‌رود» قابل کشتیرانی قرار داشت و از موقعیت مناسبی هم برخوردار بود به سرعت به یک شهر بزرگ صنعتی تبدیل شد.
بعدها آبادان به دلیل وجود صنعت نفت رونق و گسترش یافت، بعد از احداث پالایشگاه نفت در این شهر که فعالیت خود را با قدرت شروع کرد و بالاخره در سال هزار و سیصد و هفده پالایشگاه آبادان به بزرگ‌ترین پالایش‌گاه نفت جهان تبدیل شد. پس از ایجاد پالایشگاه اهمیت اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی این جزیره افزایش یافت.
در زمان سلطنت رضاشاه پهلوی نام عبادان به آبادان تغییر یافت.
مدتی بعد دانشکده نفت آبادان به‌عنوان دومین دانشکده کشور پس از دانشکده فنی تهران برای تربیت نیروی متخصص در پالایشگاه آبادان شروع به کار کرد.
بعد از رونق اقتصادی این شهر ساحل زیبای بهمنشیر که در کنار رود آن قرار دارد به یکی از زیباترین مناطق تبدیل شد و آبادان بزرگ‌ترین شهر اقتصادی ایران و یکی از شهرهای توریستی جهان شد.
بیش‌تر مردم این شهر از آغاز ساخت پالایشگاه در این شهر از گوشه گوشه ایران و به ویژه از بخش‌های جنوبی، مرکزی و غربی کشور به این شهر کوچ کردند و با هم جامعه و فرهنگ این شهر را ساختند. این اتفاق در اوایل قرن بیستم رخ داد که از دهه‌ نخست آن با شکل‌گیری فعالیت‌های نفتی در منطقه‌ آبادان مهاجرت مردم از سرتاسر ایران به آن منطقه آغاز شد.
تقریباً تمام اقوامی که به آبادان کوچ کردند مساجد و معابد و کلیساها و حسینیه‌هایی برای خود تدارک دیدند که بسیاری از آنان تا به امروز پابرجاست مانند حسینیه و مسجد لاری‌ها‌، بلوچ‌ها، زنگویی‌ها، بوشهری‌ها، عرب‌ها، اصفهانی‌ها، دوانی‌ها، آذربایجانی‌ها، بهبهانی‌ها و دیگران.
بیشترین مردمانی که در شهر آبادان جاگیر شدند از شمال خوزستان و منطقه نفتی مسجدسلیمان بودند با رونق بیشتر این شهر مردم در جستجوی کار از جاهای دورتر به این شهر آمدند.
بیشترشان از استان فارس، بوشهر و چهارمحال بختیاری بودند، از آمیزش این مردمان، لهجه آبادانی پدید آمد. چنانکه لهجه آبادانی آمیزه‌ای از لهجه‌های مردمان همین نقاط است.
با وقوع انقلاب ایران و پس از آن جنگ ایران و عراق این شهر رو به ویرانی نهاد و بسیاری از مردمش به شهرهای دیگر و به ویژه به بیرون از کشور کوچیدند و بیش‌تر آنان نیز دیگر بازنگشتند.
اقتصاد هم که در این شهر بر مدار پالایشگاه نفت می‌گردید بعد از وقوع جنگ و تعطیلی پالایش‌گاه از رونق افتاد.

* گذر تاریخ پالایشگاه آبادان از دیروز تا امروز
انگلیسی‌ها بعد از پایین آمدن فشار چاه‌های نفت کم‌کم به فکر انتقال بساط استخراج نفت از «مسجد سلیمان» به «آبادان» افتادند این‌گونه بود که پالایشگاه آبادان افتتاح شد و کارگران و کارمندان و مهندسان و متخصصان را از سراسر ایران به کار گرفت و آبادان به عنوان بزرگتربن پالایشگاه نفت جهان این شهر وارد دوران جدیدی شد و تبدیل به قطب اقتصادی ایران شد.
پالایشگاه آبادان نخستین واحد تصفیه نفت ایران است که در سال ۱۲۹۱ شمسی به‌منظور تصفیه نفت مسجد سلیمان در آبادان آغاز به کار کرد. ظرفیت اولیه آن دو هزار و ۵۰۰ بشکه در روز بود ولی به تدریج این پالایشگاه توسعه یافت تا جایی که ظرفیت آن در سال ۱۳۳۰ شمسی “آغاز ملی شدن صنعت نفت” به حدود پنج هزار بشکه در روز رسید و پس از عقد قرارداد با شرکت‌های خارجی و افزایش ظرفیت تصفیه تا حدود ۶۰۰ هزار بشکه در روز به صورت یکی از بزرگترین پالایشگاه‌های جهان درآمد و آبادان مرکز عمده صدور فرآوردهای نفتی در نیمکره شرقی شد.
انتخاب آبادان به عنوان محلی برای ایجاد پالایشگاه بدان جهت صورت گرفت که موقعیت جغرافیایی‌‌اش برای ایجاد بندرگاهی برخوردار از آب آشامیدنی بس مناسب بود به‌علاوه جزیره آبادان از آنجا که در جوار مناطق نفت‌خیز و منتهی‌الیه خلیج فارس و بر کرانه رودی قابل کشتیرانی قرار داشت و از موقعیت مناسبی برخوردار بود به سرعت به یک شهر بزرگ صنعتی تبدیل شد.
پالایشگاه آبادان ملقب به بزرگترین پالایشگاه جهان تا قبل از مهرماه ۱۳۵۹ دارای ظرفیت تولیدی حدود ۶۳۰ هزار بشکه در روز بوده است.
این پالایشگاه همچنین دارای یک بندر مهم صادرات فرآورده‌های نفتی به نام بندر ماهشهر است، این بندر با در اختیار داشتن هشت اسکله ومخزن‌گاه مواد نفتی و دستگاه‌های بارگیری و مخلوط کننده‌های نفتی، وسایل بارگیری دریایی، وسایل کنترل و آزمایشگاه قادر است نفت‌کشهایی با حداکثر ظرفیت حدود ۵۰ هزار تن را در خود جای دهد.
فرآورده‌های تولیدی پالایشگاه آبادان عبارتند از، گاز مایع، انواع حلال‌های نفتی، بنزین معمولی، نفت سفید، سوخت جت، نفت گاز، نفت کوره سبک و ماده اولیه کارخانه‌های روغن‌سازی.
با راه‌اندازی فاز سه پالایشگاه «واحد کت‌کراکر” آبادان بار دیگر در کشور چون همیشه خوش درخشید.
این پروژه که نقطه عطفی در تاریخ نفت کشورمان محسوب شده در مدت زمان حدود چهار سال به مرحله بهره‌برداری رسید و از این نظر رکورد جدیدی در زمان اجرا به دست آورده ضمن آن که در طول اجرای آن بسیاری از فناوری‌های مورد نیاز، بومی‌سازی شده است.
در مرحله اول این فاز حدود چهار میلیون لیتر بنزین در روز تولید می‌شود و با تکمیل مرحله دوم آن تا دو ماه آینده، ظرفیت تولید بنزین آن به شش میلیون لیتر در روز افزایش می‌یابد، ضمن آنکه اکتان بنزین تولیدی در این طرح ۹۴ است.
ظرفیت خوراک واحد جدید بنزین سازی «کت کراکر» ۴۵ هزار بشکه در روز است.
پیش از اجرای مرحله سوم طرح جامع نوسازی پالایشگاه آبادان ۳۶ درصد از نفت خام ورودی به پالایشگاه به نفت کوره تبدیل می‌شد که میزان آن ۱۷۰ هزار بشکه در روز بود و با راه‌اندازی واحد بنزین‌سازی این میزان چهار درصد کاهش یافته است.

* پالایشگاه آبادان در روزهای رزم
در صبح‌گاه سی و یکم شهریورماه ۱۳۵۹ کارکنان برای انجام فعالیت‌های روزمره عازم پالایشگاه شدند و مثل همیشه با مونس و یار دیرینه خود همنشین بودند که یکباره ناله شوم استکبار از لوله‌های خمپاره و توپ و تانک صدامیان برخواست و پالایشگاه آماج تیرهای حقه وکین بعثی‌ها قرار گرفت و با زبانه کشیدن آتشی مهیب دود سراسر آسمان منطقه را پوشاند.
در طول جنگ تحمیلی کارکنان پالایشگاه آبادان با تشکیل ستادهای اضطراری و تقدیم بیش از ۵۰۰ شهید، اسیر، مفقود الاثر، جانباز و مجروح توانستند با اتکال به عنایات خداوند دستگاه‌های پالایشگاه را از مواد نفتی تخلیه و با پدافند غیرعامل به خاطر وارد آمدن خسارات و صدمات شدید بسیاری از واحدها و دستگاه‌های عظیم را با پایداری مردانه و شهامت‌ها و ایثارهای وصف‌ناپذیر حفظ و چندین میلیارد دلار وسائل و قطعات ویژه پالایشگاه را به محل‌های امن منتقل کنند، افزون بر این، آنها با حضور مستمر خود این ایثارهای بی‌وقفه را تا آغاز آتش بس ادامه داده و همراه با کارکنانی که شهر را ترک نکرده بودند پالایشگاه را به مثابه یک دژ مستحکم پشتیبانی و تدارکاتی در خدمت رزمندگان جبهه‌های نبرد به کار گرفتند.

* پالایشگاه آبادان پس از جنگ
پالایشگاه آبادان پس از پایان جنگ تحمیلی به خاطر وارد آمدن خسارات و صدمات شدید بسیاری از واحدها و دستگاه‌های خود را از دست داد.
این پالایشگاه قبلاً دارای چهار دستگاه تقطیر هر یک با ظرفیت تقریبی ۱۰۰ هزار بشکه در روز یک واحد تقطیر با ظرفیت  ۱۳۰ هزار بشکه و دو واحد تقطیر در خلا هر یک با ظرفیت ۴۰ هزار بشکه و چندین واحد تولید فراورده و نیز حدود ۲۰۰ مخزن ذخیره مواد نفتی بوده است، در دوران جنگ تحمیلی، بسیاری از این واحدها و بخش‌ها تخریب شدند اما پس از تصویب قعطنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد و برقراری آتش بس عملیات بازسازی فاز اول این پالایشگاه با ظرفیت ۱۳۰ هزار بشکه در روز آغاز و در فروردین ماه ۱۳۶۸ واحد بازسازی شده تقطیر ۸۵ وارد مدار تولید شد.
در سال جهاد اقتصادی با افتتاح فاز سه و تولید ۶ میلیون لیتر بنزین همچنان در بزرگی می‌درخشد

* بلاتکلیفی وضعیت نیروهای پیمانکار
چندی پیش خبری مبنی بر برگزاری آزمون مشخص کردن تبدیل وضعیت نیروهای پیمانکار پالایشگاه در سراسر ایران منتشر شد که همه نیروهای پیمانکار پالایشگاه از جمله پالایشگاه آبادان را خرسند و امیدوار کرد.
خوشحال از اینکه بالاخره تکلیف کارشان مشخص و از بلاتکلیفی درمی‌آیند.
نیروهایی که بنا به گفته خودشان پای‌شان روی پوست موز است و هر لحظه پس از اتمام قرارداد، امکان اخراج و بیکاری آنها وجود دارد.
این نیروها که در بینشان افرادی با سابقه‌های هشت، ۱۰ و حتی ۱۲ سال هم پیدا می‌شود بسیار نگران از وضعیت کاری‌شان هستند.
متأسفانه در سفر اخیر وزیر نفت به استان، برگزاری آزمون مقرر شده لغو و به قول معروف ” آب پاکی روی دست همه نیروهای پیمانکار ریخته شد”.
این نیروها که نه از مزایای نیروهای رسمی پالایشگاه بهره‌مند می‌شوید و نه از امکانات نیروهای قراردادی، از وضعیت پیش‌آمده حاضر ناراضی‌اند.
بنا به گفته یکی از نیروها قرار بوده که در نیمه اول سال ۹۰ این آزمون برگزار شود، البته این نخستین باری نیست که قول برگزاری آزمون مشخص کردن وضعیتی آنها اعلام و مدتی بعد لغو شده است.
بنا به اعلام جزییات این آزمون مقرر بوده که نیروهای فوق دیپلم و لیسانس در این آزمون شرکت کرده و تبدیل وضعیت کاری آنها مشخص شود.
این نیروهای که زیر نظر پیمانکار به کار خود ادامه می‌دهند در یک نوبت هم از “پاداش بهره‌وری” که باید به آنها هر ساله اختصاص داده شود بی‌بهره مانده و به‌مراتب این امر می‌تواند انگیزه کاری آنها را بیش از پیش کاهش دهد.
مسئولان پالایشگاه که به سختی می‌توان آنها را برای پاسخگویی به سؤالات ریز و درشت پیدا کرد همچنان دست نیافتنی و پر از ابهامند..
اکنون این وضعیت ویرانی، دست‌مزد شهری است که ایران را آباد کرد.
این شهر پس از سال‌ها تحمل جنگ و بمباران و بی‌خانمانی اکنون که از بسیاری از امکانات اولیه محروم هستند.
هرچند به نظر می‌رسد که هنوز شهروندان آبادانی با رویای شیرین گذشته زندگی می‌کنند و پذیرش آبادانی با این چهره و واقعیت‌های تلخ امروزیش برایشان قابل پذیرش نیست و درست همین تقابل واقعیت تلخ امروزی آبادان با نوستالژی شیرین دیروز است که روح شهروندانش را می‌آزارد.
امیدواریم که نه تنها مسئولان شهری بلکه مسئولان کشوری در راستای حل مشکل نیروهای پیمانکار آبادان و دیگر شهرها همت ویژه کنند تا روز به روز و لحظه به لحظه شاهد پیشرفت و ارتقای سطح ملی در عرصه‌های گوناگون باشیم.
————————
گزارش از مریم خبازی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *