فیلترینگ یا اصلاح معضلات نظام آموزشی ؟
خورنا| گروه علمی فرهنگی: فیلترینگ، نامی آشنا برای ایرانیان است، تاکنون هر کاربر ایرانی اینترنت بدون شک بارها و بارها به صفحه پیوندها هدایت شده است. این روزها اما، هر جا نام فیلترینگ برده میشود بی اختیار برخی کاربران به یاد فیسبوک میافتند و از فیسبوک بازی مسئولین ایرانی در حالی که این شبکه اجتماعی فیلتر است، تعجب میکنند.
اما به راستی فیلترینگ راهکار منطقی برای جلوگیری از نفوذ تفکرات غربگرایانه است ؟
با وجود صرف هزینه های ۱۰۰ میلیاردی برای تامین زیر ساخت های فیلترینگ کشور باز هم شاهد غیر عملی بودن راه کارهای پیش رو هستیم و عملا پروژه فیلترینگ از بعد فنی یک راهکار شکست خورده محسوب می شود
.
به جرات می توان گفت یکی از صریح ترین انتقادها به فرایند فیلترینگ در کشور ، از سوی یکی از اعضای اصلی خود کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه مطرح شده است. اسفند سال قبل بود که محمود واعظی در نشست تخصصی بررسی شبکه های اجتماعی که با حضور ذی نفعان این بخش برگزار شد، به انتقاد از برخورد سلیقه ای در فیلترکردن سایت ها پرداخت. وزیرارتباطات و فناوری اطلاعات با انتقاد از اعمال سلیقه در موضوع فیلترینگ که به گفته او توسط «مسئولان» انجام می شود، توضیح داد: «نباید اوضاع به نحوی باشد که بخواهیم درخصوص محدودیت یا عدم محدودیت سایت های اینترنتی بدون ضوابط امر و نهی کنیم. این موضوع موجب می شود بسیاری از ایرانی ها ترجیح دهند سرورشان در خارج از کشور مدیریت شود.»
این روش فیلترینگ ضررهای دیگری هم دارد. از یک طرف مردم را به قانون شکنی و استفاده از سازوکارهای ضدفیلتر تحریک می کند و قبح قانون شکنی را می ریزد و از طرف دیگر فیلترینگ را از حالت ابزار کنترل فضای مجازی مؤثر خارج می کند، چرا که در وضعیتی که اکثر کاربران اینترنت به سمت استفاده از نرم افزارهای فیلترشکن سوق داده می شوند، فیلترینگ تاثیر خود را از دست می دهد.
فیلترینگ بی ضابطه که دایره آن حتی سایتهای علمی را در برگرفته باعث شده بیشتر ایرانیان با استفاده از فیلترشکن هر روزه تمرین قانون شکنی کنند. نکته مهم این سوال است که این تمرینهای قانون گریزی که مسئولان مسبب آنند چه بلایی بر سر جامعه میآورد؟
قطعاً اغلب ایرانیان از فیلترینگ سایتهای غیر اخلاقی و ضد انقلاب استقبال و حمایت میکنند، اما دایره فیلترینگ روز به روز بزرگتر میشود. توجیه فیلترینگ تحت عنوان مسائل شرعی ماحصلی جز دین گریزی ندارد.
اتفاقات اخیر در فیلترینگ کشور حتی اگر توجیه امنیتی داشته باشد، باید توسط مسئولان برای مردم توضیح داده شود، چرا که به افزایش اعتماد مردم نسبت به حاکمیت می انجامد و مردم حق جو نیز اقدامات قابل توضیح منطقی را خواهند پذیرفت.
بنا بر یک گزارش رسمی، ۴۸ ساعت بعد از فیلتر کردن ویچت، ۴۱ درصد از چهار و نیم میلیون نفر استفادهکننده از ویچت یعنی یک میلیون و ۸۴۵ هزار نفر، روی گوشی موبایل خود فیلترشکن نصب کردند. در حال حاضر میانگین قیمتی فیلترشکنهای سرویس موبایل چیزی حدود ۶ هزار تومان است. با این حساب فقط در ۴۸ ساعت اولیه ۱۱ میلیارد و ۷۰ میلیون تومان توسط کاربران اپلیکیشن موبایلی ویچت، فیلترشکن خریداری شده است. با از کار افتادن فیلترشکن رایگان سایفون، ایرانیان امروز برای دور زدن فیلترینگ باید یک ویپیان خریداری کنند.
به این ترتیب با این فیلترینگ گسترده کنونی که حتی سایتهای علمی را نیز در بر گرفته، اگر بگوییم نصف کاربران اینترنت در ایران از فیلترشکن استفاده میکنند، مبلغی که ماهانه نیمی از کاربران ایرانی اینترنت بابت گذر از فیلترینگ میپردازند، چیزی حدود ۱۰۰ میلیارد تومان میشود.
مبلغی که به عبارتی می شود سالی ۱۲۰۰ میلیارد تومان یعنی رقمی که می تواند در وضعیت فعلی اقتصاد کشور بسیار راهگشا باشد و صرف ایجاد کارگاه ها و کارخانه های تولیدی و کمک به صنعت و تولید کشور شود اما به جیب سودجویان فیلتریگ ایران روانه می شود تا اقتصاد کشور را از این مبلغ محروم کند.
من حیث المجموع به لحاظ فنی چنین تصمیمات نا به جایی هیچ گونه توجیه اجتماعی و اقتصادی و امنیتی ندارد، بلکه با ترویج این اشتباه آنالیزهای صحیح تری به سازمان های اطلاعاتی و تکفیری تحویل میدهند.
داده_کاوی و آنالیز هایی که در بستر psiphon tor freegate Hotspot و غیره در حال انجام و گسترش هست را نمی توان نادیده گرفت . البته در این بین نباید رابطه های پیمانکاران بی کیفیت فیلترینگ کشور برای چنگ اندازی به این سرمایه های ملی را فراموش کرد.
میتوان با تزریق چنین بودجه ای به نظام فرسوده و بافت پیر وزارت آموزش و پرورش در یک بازه زمانی بسیار کوتاه شاهد پیشرفت کردار های روانشناختی در این حوزه باشیم .
بیژن بهوندی
کارشناس امنیت اطلاعات