تجلی اصلاحات در قیام امام حسین(ع)

احمدرضارستمی _خورنا : در طول تاریخ بشر ٬ قیام باشکوه امام حسین ٬ بر ضد دستگاه استبدادی بنی امیه ٬ به عنوان یکی از برترین حماسه های تراژدیک انسانی ٬ الگوی بسیاری از نهضت ها و انقلابهای حق طلبانه ٬ بوده است . در یک نگاه اجمالی و دقیق به این تراژدی خونبار ٬ میتوان در آن ٬ به ابعاد و جنبه های وسیع و عمیقی ٬ دست یافت ٬ که این جنبه ها تنها در سایه اتصال به همدیگر ٬ میتوانند معنا و مفهوم ٬ و همچنین دلیل و انگیزه های این حرکت شهادت طلبانه را به خوبی هر چه تمامتر ٬ برای همگان روشن سازند . ولی توجه بیش از حد به یک بُعد از این قیام و عدم توجه کافی به ابعاد و زوایای دیگر آن ٬ بی شک علت و انگیزه اصلی ٬ وقوع چنین رخدادی را برای همگان غیر قابل درک و شناخت میکند ٬ که در این راستا ٬ جنبه اصلاحات و اصلاح گری قیام امام حسین به عنوان یکی از ارکان اصلی این حرکت را میتوان در این زُمره دانست ٬ که متاسفانه گاه کمتر نامی از آن به میان میآید و در بیشتر مواقع در سایه بزرگنمایی ٬ سایر ابعاد ظاهری این قیام حق طلبانه مهجور میشود . در صورتی که خود امام حسین(ع) در جاهای مختلف و در موارد متعدد و به وفور ٬ به لزوم تحقق اصلاحات در جامعه اسلامی ٬ تاکید فرموده بود ٬ و نیز از آن بعنوان انگیزه اصلی ٬ در قیام خود نام میبرد . از جمله ٬ در وصیت به برادرش ٬ در تعریفی که از نهضت و قیامش بیان فرموده ٬ این نهضت را ٬ یک جریان اصلاح طلبی نامیده اند و درآن میفرمایند: «إنی لَم أخرُج أشِرا و لا بطرا ولا مفسدا ولا ظالما و إنما خَرَجتُ لِطَلَبِ الصلاحِ فی امَّه جَدٓی ٬ اُرید أَن آمرُ بالمعروفِ وَ أَنهی عَن الْمُنکر» که در این وصیتنامه خود امام به روشنی و صراحت ذکر میکند که من ٬ نه برای قدرت طلبی و توطئه ٬ و نه برای فساد و ستمگری قیام کرده ام ٬ بلکه خروج و حرکت من ٬ مطالبه اصلاحات در امتی است که جدم بنا گذاشته است. زیرا فساد دامنگیری از طریق حکومت با بدعت گذاری در امر خلافت حاصل شده است ٬ و قصد من انتقاد از این بدعت ٬ خلافت موروثی است ٬ که ماحصل آن انتخاب شخصی ناشایسته به نام یزید است . زیرا که او فاسد است و لیاقت حکومت بر مسلمین و داشتن عنوان خلیفه الرسول را ندارد ٬ و نیز در ادامه متن وصیتش ٬ ذکر میکند ٬ که این بدعتها را در جامعه اسلامی ٬ باید از طریق فریضه امر به معروف و نهی از منکر اصلاح نمود . نکته جالب و آموزنده دیگری که در این وصیت وجود دارد ٬ اینست که ٬ امام (ع) در این کلامش ٬ نگرشی کاملا مُدرن و پیشرفته به فریضه امر به معروف و نهی از منکر ٬ میکند . بدین صورت که دایره این فریضه دینی را تنها ٬ در محدوده مردم جامعه ٬ محصور نمیکند ٬ بلکه آن را در شعاعی وسیع تر ٬ و به عنوان اهرمی انتقادی و اصلاحی ٬ در مقابل کجروی و تخلف حاکمان جامعه معرفی میکند . یعنی مردم بیدار باشند و در صحنه های اجتماعی همیشه حاضر باشند و دائم مراقب عملکرد ٬ مدیران و دست اندرکاران ٬ جامعه باشند و اگر فسادی را مشاهده کردند ٬ با انتقاد کردن ٬ ناراستی ها و تخلفات را اصلاح کنند . و در این زمینه با افتخار میتوان گفت ٬ امام حسین(ع) ٬ شعار امروزه ٬ نظامهای دمکراتیک دنیا ٬ در مورد نقش انتقادی مردم نسبت به حاکمان ٬ را که از آن به عنوان یکی از رُکن های اصلی حکومت مردمسالاری یاد میکنند ٬ را ۱۴۰۰ سال قبل از این زمان ٬ به عنوان اهرمی برای اصلاحات در جامعه خود ذکر کرده بود . علاوه بر این اشاره مستقیم ٬ که امام(ع) در وصیت نامه خود ٬ در مورد دلیل و انگیزه های قیام خود ذکر کرده اند ٬ در خیلی پیش تر و قبل از اقدام به قیام نیز ٬ در سخنرانی دیگری که در بین نخبگان و علما داشتند ٬ در مورد لزوم اصلاحات سیاسی در جامعه ٬ نیز سخنان مُفصلی ٬ ایراد کرده اند . امام حسین(ع) در آنجا میفرمایند: «ولکن لنری المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک» که در این سخنرانی هدفش را که تحقق اصلاحات در جامعه مسلمین است را با بکار بردن عبارت«نظهر» مشخص میکند ٬ که کلمه مذکور دو معنی می تواند داشته باشد ٬ اول اینکه روشن کنیم اصلاح چیست و دیگر آنکه اصلاح را تحقق بخشیم ٬ و بر فساد ٬ ظاهر و غالب گردانیم . امام(ع) همچنین در آخر این خطبه، دعایی نیز می کند و خطاب به خدای متعال می گوید: پروردگارا! تو می دانی که هدف ما از این فعالیتهای سیاسی جز این نیست که ٬ معالم دین تو و معیارهای اسلامی را به مردم نشان دهیم. یعنی نشان دهیم دین چیست و نشانه های آن کدام است و چگونه و با چه معیاری می توان افراد دیندار و افراد بی دین را شناخت؟ و نیز هدف ما این است که اصلاح را در بلاد تو ظاهر کنم . ولی متاسفانه حتی با وجود اینهمه مدارک غیر قابل انکار وچشم پوشی ٬ باز شاهد آن هستیم که همواره نقش اصلاحی حرکت امام حسین (ع) در طول تاریخ ٬ پس از واقعه کربلا ٬ نادیده گرفته میشود و کمتر به عنوان یک قیام و جنبش اصلاح گر ٬ معرفی شده است ٬ و جنبه های دیگر این نهضت آزادی بخش را به عنوان اهداف اصلی آن برجسته کردند . در اینجا لازم به یادآوری است ٬ که اصولا همه پیامبران و انبیاءالهی ٬ زمانی که برای ابلاغ یک پیام واحد از طرف خداوند به رسالت برگزیده میشدند ٬ در رساندن این پیام ٬ با مقاومت قوم خود روبرو میشدند ٬ اما پس از مدتی ٬ آرام آرام ٬ این مخالفتها کمتر میشد ٬ بطوری که پس از مدتی به آن گرایش پیدا میکردند . ولی متاسفانه پس از آنکه آن پیامبر از دنیا میرفت ٬ مردم آن قوم ٬ تعلیمات و آموزشهای آن پیامبر را ٬ به رنگ و بوی خواسته های شرک آمیز خود تبدیل میکردند ٬ و پیامبر بعدی که به صحنه می آمد ٬ بیشتر تلاش خود را برای اصلاح در میراث پیامبر قبلی میکرد . یعنی پیامبر جدید ٬ میبایست مردم منحرف شده ٬ از مسیر توحید را ٬ دوباره به راه راست باز گرداند . برای روشن تر شدن این مطلب ٬ این مثال را میتوان ذکر کرد ٬ که پیام انبیاء ٬ مانند آب زلال سرچشمه ای ٬ است که از دل کوه خارج میشود. این آب زلال وقتی که مقداری از مسیر کف رودخانه را طی کرد ٬ کم کم رنگ و طمع آن ٬ تغییر میکند ٬ و هر چه در این مسیر بیشتر جلو میرود ٬ املاح و ناخالصی های کف رودخانه بیشتر بر زلالیت و طعم آن تاثیر میگذارد و دیگر آب اولی که از سرچشمه بیرون آمده بود را نمیابیم . پس ٬میتوان گفت که همواره بدست انبیاء جدید ٬ یک کار تصفیه ای و پالایشی و یا اصلاح طلبی در میراث پیامبران قبلی ٬ باید صورت میگرفت ٬ تا انحرافات پدید آمده در فاصله زمانی بین دو پیغمبر ٬ اصلاح شود . در این راستا ٬ امت اسلام هم از گزند چنین مسئله ای در اَمان نماند و آنچه که از پیامبر اسلام(ص) باقی ماند ٬ مستقل از چنین آفتی نشد ٬ و انحرافات متعددی ٬ چه در بحث جانشینی پیامبر و چه در زمینه های تبعیض های قومی و نژادی ٬ درست پس از رحلت پیامبر (ص) کم کم خود را نمایان کرد ٬ ولی چون هنوز کلیات و اصول اسلام سر جای خود باقی مانده بود ٬ بنابر فرمایش حضرت علی (ع) که فرموده بود ٬« که در این زمان ٬ مادامی که جریان کلی اسلام بر مسیر درست دارد میگردد و فقط به من ظلم میشود ٬ من تحمل میکنم وصبر وهمکاری را پیشه میکنم» . ولی در زمان امام حسین (ع) ٬ به یکباره وضع دگرگون شد وبزرگترین انحرافات صورت گرفت و خلافت مسلمین ٬ بعد از معاویه و بنا بر وصیت او ٬ به فرزند فاسدش به صورت سلطنتی و موروثی منتقل شد و جامعه اسلامی صاحب خلیفه ای شد ٬ که از هرگونه ارتکاب به گناه و فسق و فجور به صورت علنی ابائی نداشت ٬ و آشکارا تمام احکام و تعالیم اسلامی را زیر پا میگذاشت . اینجاست که امام حسین (ع) احساس میکند ٬ دستاوردهای اسلام دارد رو به تباهی میرود . بنابراین در مقابل این بدعتها ایستادگی میکند و به خلافت موروثی با صدای بلند ٬ نه میگوید ٬ و حاضر به بیعت با همچین فرد فاسدی به عنوان خلیفه مسلمین نمیشود ٬ و قیام اصلاحات طلبانه خود را در مقابل این بدعتها آغاز میکند و برای رساندن پیام ضدیت خود با شرایط به وجود آمده به سوی شهر مکه حرکت میکند . و دلیل انتخاب مکه را میتوان به این علت دانست ٬ چون در آن روزگار که مانند این زمان کنونی ٬ روزنامه ها و دیگر وسایل ارتباط جمعی چون رادیو ٬تلویزیون هنوز بوجود نیامده بود و همچنین حزب و گروه های سیاسی و سایر تَشَکل های مردم نهاد نیز بالطبع ٬ در آن دوران که اصلا وجود نداشتند ٬ و بدتر از همه ٬ وجود نظام خَفقان بنی امیه بود ٬ که مجوز هیچگونه سخنرانی را به امام(ع) نمیداد ٬ که بتواند از طریق آن نظر و صدای اعتراض خود را به اطلاع مردم برساند ٬ و وضع اسفباری را که در جامعه اسلامی پدید آمده است ٬ را برای مردم افشاء کند ٬ پس به مکه یا همان سرزمین بلدالامین میرود ٬ چون از یک سو خداوند این سرزمین را امن خطاب کرده و هیچ قدرتی نمیتواند سخنرانی های افشاء گرانه اش را در مکه لغو کند و از سوی دیگر ٬ بدلیل ایّام حج ٬ مردم از سراسر کشورهای اسلامی برای ادای فریضه حج به آن سرزمین آمده اند و در آن جا میتواند از این فرصت بدست آمده ٬ استفاده کند و با همه اقشار و گروههای جامعه و از جمله با صحابی های پیامبر ٬ که دوره حیات رسول خدا را درک کرده اند ٬ نیز ملاقات کند . چون این افراد بسیاری از سخنان پیامبر را به گوش خود شنیده بودند ٬ و به همین علت بعنوان راویان حدیث از پیغمبر ٬ دارای مقام و موقعیتهای بسیار بالایی در جامعه شده بودند و بالطبع از مواهب مادی این موقعیتها ٬ نیز به نحو احسن برای خود استفاده میکردند ٬ و میتوان گفت این اشخاص نان اسلام را میخوردند . پس امام حسین(ع) در گفتگو با این صحابی ها ٬ هشدارهایی را نسبت به ادامه وضع موجود میدهد ٬ و به آنها میگوید که مردم شماها را به خاطر وابستگی به اسلام و پیامبر اسلام ٬ قابل احترام میدانند و شما را بالا می برن و اکنون بوسیله همین موقعیتها که مردم برایتان فراهم کرده اند به رفاه ٬ ثروت و مقام وموقعیت های بالای سیاسی و اجتماعی رسیده اید . و اگر زمانی برسد که گوشه ای از این مواهب را از دست بدهید ٬ مطمئنأ سرآسیمه میشوید و پرخاش میکنید و نسبت به این حقوق از دست رفته خود اعتراض میکنید . پس چرا در زمانی که حقوق ملتی ٬ که اینهمه در حق شما لطف کرده ٬ پایمال شده و زیر پا رفته ٬ شما سکوت کرده اید وحرفی نمیزنید و چرا در دفاع از این مردم ٬ کاری نمیکنید؟ ….امّا متأسفانه ٬ این افراد که خود را طلبکار از سفره اسلام میدانستند و به مدد این طلبکاریشان ٬ حق و حقوق بالایی ٬ از بیت المال دریافت میکردند . تبدیل به جماعتی شده بودند که از فرط رفاه و آسایشی که در سایه چپاول بیت المال مسلمین بدست آورده بودند ٬ دیگر پهلو از چربی برآورده بودند و فقط بین آخور و مزبله خود توانایی حرکت داشتند . به همین دلیل در مقابل سخنان بر حق امام حسین(ع) ٬ به تعبیر قرآن مصداق «صُمٌ بُکمٌ عُمْیٌ فهم لا یعقلون » شده بودند . تا زمانی که امام(ع) در مکه امنیت جانی داشتند از مبارزات فرهنگی و افشاگرانه خود در ایام حج دست برنداشتند . ولی زمانی که دستگاه استبدادی بنی امیه ٬ برای ساکت کردن صدای اعتراض امام (ع) در مکه اقدام به طراحی نقشه قتل او در حرم امن الهی میکند ٬ امام(ع) به محض اطلاع ٬ از مکه خارج میشوند . در ایامی که امام حسین(ع) در مکه با سخنرانی های کوبنده خود ٬ بر ضد دستگاه نامشروع خلافت یزید ٬ افشاگری ها میکرد ٬ خبر این اقدامات امام(ع) به شهر کوفه میرسد و مردم آن شهر با فرستادن نامه های فراوان ٬ که هر کدامشان را میتوان در حکم رأی مثبت مردم کوفه به برنامه ها وتصمیمات اصلاحی امام (ع) دانست ٬ وی را به شهرشان دعوت میکنند ٬ و اینچنین میشود که امام(ع) با خواست اکثریت ۳۰ تا ۴۰ هزار نفری ٬ مردم کوفه ٬حاضر به قبول سرپرستی آنها میشود و برای برپایی یک حکومت مردمی به سمت کوفه حرکت میکند و بقیه ماجرا را نیز که همه میدانیم ٬ که چه شد و چگونه اراده استبدادی حکومت بنی امیه ٬ از طریق اعمال خشونت و بکاربردن زور مانع حضور امام(ع) به شهر کوفه میشود و او و تمامی همراهان اندکش ٬ به همراه زنان و کودکانشان را به صحرای خشک و سوزانی به نام کربلا میکشانند و مقدمه وقوع یک تراژدی غمناکی را رقم میزنند که در آن امام(ع) و تمامی یاران باوفایش ٬ آگاهانه شهادت سرخ را بر زندگی در زیر لَوای استبداد ٬ ترجیح میدهند ٬ و بدین صورت بُعد تراژدیک این نهضت نیز ٬ به وقوع پیوست . حال پس از سالها که از این واقعه خونین کربلا میگذرد چیزی که به ما رسیده ٬ مجموعه ای تک بُعدی از این نهضت مقدس است ٬ که این حرکت عظیم و چند بُعدی امام حسین(ع) را فقط در عزا و ماتم برجای مانده از جنبه تراژدیکی آن خلاصه میکنند و هیچ توجهی به سایر دستاوردهای دیگر آن از جمله آزادخواهی و استبداد ستیزی و همچنین جنبه های مُترقیِ اصلاح گرانه و مردمسالارانه آن نمیکنند . دستاوردهایی که الگوی بسیاری از آزادیخواهانی چون مهاتما گاندی رهبر انقلاب هند شده بود ٬ که ایشان در هنگامه مبارزات استقلال طلبانه مردم هند بر ضد استعمار انگلیس در خطابه ای معروف به مردم هندوستان در این باره چنین گفته بود ٬ که در این مسیر مبارزه با استعمارگران ٬ شخصیت ٬ امام حسین(ع) را الگو خود قرار داده و نیز مردم هندوستان هم اگر میخواهند بر استعمار انگلستان پیروز شوند بایستی از سرمشق امام حسین(ع) پیروی کنند . بنابراین همانطوریکه در ابتدا ذکر کردیم ابعاد مختلف واقعه عاشورا تنها در پیوستگی به هم میتوانند این قیام ارزشمند را به خوبی نشان دهند . توجه به جنبه غم و اندوه نهضت امام حسین(ع) هم در اتصال با دیگر جنبه های ارزشمند آن در طول تاریخ توانست با وجود تمام ممنوعیتها و محدودیت های حکومتهای ظلم و جور آنزمان ٬ با برپایی عزاداری و مراسمهای مخفیانه سوگواری مانع از فراموش شدن حادثه کربلا و ظلم وستم رفته بر اهل بیت پیامبر شود . زیرا حکومتها استبدادی وقت ٬ ظرفیتهای معنایی این قیام را خطر جدی برای پایه های نامشروع و غیر مردمی خود میدانستن ٬ بنابراین سعی در نشاندن گرد و غبار گذر زمان بر روی آن بودند ٬ ولی عملا به لطف برپایی ٬ عزاداری ها و مراسمهای سوگواری مانع فراموشی و نسیان این واقعه در طول تاریخ شد . ولی اکنون که دیگر آن موانع مرتفع شده و شیعه اقلیت مظلوم طول تاریخ ٬ پس از سالها توانست در ایران ٬ با الهام از تمام جنبه های قیام امام حسین(ع) ٬ دیو استبداد طاغوتی ٬ گذشته را با انقلاب اسلامی خود بیرون کند و یک جمهوری اسلامی تشکیل دهند . پس اینک چه بهتر است که مسئولین متولی فرهنگ در کشور با در نظر گرفتن تمام جنبه های قیام باشکوه امام حسین(ع) و استخراج تمام مفاهیم ارزشی نهفته در آن ٬ راه شناخت هر چه بهتر این نهضت مقدس را برای نسل های آینده فراهم کنند و چه بهتر است که در این راه از خود تعالیم انسان ساز امام حسین به نحو احسن استفاده کنند زیرا که امام حسین(ع) راه را به همه ما نشان داده است . راهی که شرط اول آن قدم گذاشتن در مسیر اصلاح میباشد . زیرا در بستر یک مسیر اصلاح شده میتوان ٬ پله های ترقی و پیشرفت کشور را در تمام زمینه های سیاسی ٬ اقتصادی ٬ اجتماعی ٬ عمرانی و رفاهی را با سرعت و اقتدار هر چه تمامتر و در سایه توکل بر خداوند متعال ٬ با صحت و سلامت طی کرد ….انشاءالله .

پایان

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *