چرا فلافل در ایران پرطرفدار شده است؟

خورنا – فلافل بعد از مهاجرت جنوبی ها به مناطق مرکزی همه گیر شد لذا این غذا جزء غذای مهاجرت محسوب می شود.

“دکتر نسرین امیدوار”

سمیه و محسن پشت در مغازه شلوغ برادرشان ایستاده اند. مرتضی با عجله مشتری هایی را که دور میز ترشی ایستاده اند، راه می اندازد. مغازه ای که قیمتش به اندازه شوهر دادن سمیه به کشوری فقیر و جنگ زده تمام شد، مغازه فلافل فروشی است که به شیوه سلف سرویس اداره می شود.

این سکانس را بیشتر ما در فیلم سینمایی ابد و یک روز دیده ایم. همه دعواها سر همین مغازه بود. مغازه فلافل فروشی که به قول مرتضای داستان می تواند آنها را از خاک بلند کند. واقعیتی که به روی مخاطب آورده می شود، بر کسی پوشیده نیست. دکور فلافل فروشی خانواده ابد و یک روز، شبیه همه فلافل فروشی هاست.

نیمکت هایی که رویشان کاسه های بزرگ ترشی چیده شده تا مشتری هرچه دوست دارد، در ساندویچش بگذارد. همان تابلوی قرمزرنگی که مزین کننده سردرِ بیشتر فلافل فروشی هاست و مردمی از طبقه فرودست و حتی متوسط که به صف، پشت کاسه های ترشی ایستاده اند و همان طور که درباره اتفاقات روزمره شان صحبت می کنند، نان ساندویچ شان را از سس خردل و ترشی کلم و لیته و هفت بیجار مملو می کنند و در آخر با پنج، شش فلافل یا گاهی بیشتر که روی آن همه مخلفات چیده می شود، بزم کوچک شبانه شان را آغاز می کنند. بزمی که نهایتا برای هر نفر با یک دوغ یا نوشابه ۳ هزار تومان آب می خورد. این در حالی است که کمی بالاتر از میدان هفت تیر برای خوردن یک ساندویچ معمولی (مثلا رست بیف)، حداقل باید ۱۲ هزار تومان پرداخت کرد.

خاستگاه فلافل، کشورهای عربی است و آن طور که جنوبی ها می گویند، فلافلی که در ایران رواج پیدا کرده، همان سبک لبنانی است که ابتدا به خوزستان و سپس به شهرهای دیگر ایران وارد شده. اما این ورود به قدری ریشه دار و عمیق است که حالا فلافل جزء فوری ترین غذاهایی است که به غذاهای کنار خیابان شهرت دارند. غذایی که شاید بتوان از نظر ارزان بودن در قیمت، محبوب بودن بین قشرهای مختلف مردم و البته فست فود بودن آن را با fish and chips انگلیسی ها و هات داگ آمریکایی ها قیاس کرد. “فیش اند چیپس” مصداقی کاملا دقیق برای شباهت با فلافل است؛ ماهی و سیب زمینی پیچیده شده در روزنامه که محبوبیت بسیار بالایی دارد و در خیابان های شلوغ انگلستان قطعا چند نفری در حال خوردن آن دیده می شوند.

حالا دیگر عرضه فلافل به سادگی قبل نیست؛ حالا فروشندگان این غذا، پا را فراتر گذاشته اند و با ابتکار عمل آن را به صورت سلف سرویس هم به فروش می رسانند. مسعود مؤمنی، نمایندگی یکی از برندهای معروف فلافل فروشی را در دولت آباد دارد.

او می گوید: فلافل سلف سرویس با استقبال خوبی مواجه شده. هر شب جلوی مغازه صف می بندند و گاهی حتی می بینم خانواده ها با هم برای خوردن می آیند. چون بر فرض اگر یک خانواده چهارنفره برای خوردن فلافل به مغازه بیایند، نهایت هزینه برای آن ها ۱۸ هزار تومان خواهد بود.

مسعود، فلافل را به شیوه سنتی، فلافل پنیری، فلافل با قارچ و فلافل پیتزایی عرضه می کند. او دلیل استقبال قشر متوسط مردم را از فلافل این گونه بیان می کند: مسلما دلیل اول و مهمش این است که فلافل غذای ارزانی است. مثلا اینجا با ۴ هزار تومان می توانی یک ساندویچ پروپیمان بخوری. دلیل بعدی اش فکر می کنم شکل ارائه فلافل باشد که به صورت سلف سرویس است که مردم هم این شکل را دوست دارند و از آن راضی هستند. چندین مدل سس و دورچین و ترشی داریم که هر کس با سلیقه خودش ساندویچش را آماده می کند. شکل سلف سرویسی ارائه فلافل هم هنوز فراگیر نشده است و فکر می کنم ۳ یا ۴ مغازه دیگر این کار را می کنند.

دکتر نسرین امیدوار، متخصص تغذیه درباره قیاس فلافل و غذایی مثل فیش اند چیپس می گوید: به این نوع غذاها deep fat fries گفته می شود. من حدس می زنم فلافل بعد از مهاجرت جنوبی ها به مناطق مرکزی همه گیر شد. پس این غذا جزء غذای مهاجرت محسوب می شود. این غذا بعد از جنگ و مهاجرت مردم جنگ زده به دیگر شهرها آمد و جزء غذاهای deep fat fries شد؛ یعنی غذایی که در روغن غوطه ور سرخ می شود. این نوع غذاها در بین جوانان محبوب است و نسخه غربی آنها دقیقا چیپس و ماهی انگلیسی ها یا هات داگ و سیب زمینی سرخ کرده آمریکایی هاست.

او گفت: اقلام تشکیل دهنده فلافل هم بد نیستند. نخود و پیاز و تخم مرغ. در واقع می شود گفت این غذا پایه گیاهی هم دارد.

امیدوار در پاسخ به این سؤال که آیا می توان گفت چون فرهنگ رستوران رفتن در ایران باب شده، فلافل فروشی جایگزینی برای قشر ضعیف است که بتوانند جای خالی رستوران را پر کنند، گفت: فلافل غذای رستورانی نیست و ویژگی های یک فست فود کم ارزش و سرخ کردنی را دارد. یک ساندویچ فلافل نهایتا ۵ هزار تومان قیمت دارد. در حالی که قیمت متوسط یک ساندویچ با کیفیت بالا ۱۰ هزار تومان است. این غذاها پرکننده هستند و هر گروهی می تواند از آن استفاده کند، به خصوص اقشار کم درآمد. همان طور که می دانید فلافل، فست فود جوان های شمال شهری نیست، آنها برای خوردن به قول خودشان غذای کثیف، به مرکز شهر می آیند و فلافل می خورند. پایین بودن قیمت، استفاده از انواع ادویه، ترشیجات و طعم دهنده های مختلف، استقبال و گرایش مردم به خوردن فلافل برای حتی چند بار در روز را بسیار زیاد کرده است.

دکتر شیرین به نیا، جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، درباره دلیل همه گیر شدن فلافل در بین قشر متوسط و ضعیف می گوید: فلافل غذای گذری است. مثلا اینکه شما از سر بازار هنگام خرید شب عید، برای ایجاد حس نوستالژی یا راه افتادن کارتان، یک فلافل از فلافل فروشی مروی به قیمت ۳ هزار تومان تهیه می کنید. این مسئله چندین نکته مثبت دارد؛ اول اینکه در صف های عریض و طویل رستوران های بازار منتظر نمی مانید. برای خوردن یک غذای معمولی حداقل ۲۰ هزار تومان برای هر نفر هزینه نمی کنید، از طرفی کنار مردم به تکاپوی بازار در گوشه خیابان نگاه می کنید. فلافل یک غذای کاملا خیابانی است. غذایی است که مثلا پیک موتوری ها می توانند هنگام بردن بسته روی موتورشان صرف کنند، خوش خوراک و کم هزینه است. می تواند وقت تعطیل شدن مدارس بچه های گرسنه را با بخش کمی از پول توجیبی شان سیر کند. فلافل را به هیچ وجه نمی توان غذای رستورانی تلقی کرد، این غذا می تواند به عنوان یک غذای گذری باشد یا اینکه در گعده های جوانانه استفاده شود.

این جامعه شناس گفت: البته در بخش هایی از شهر، در نقاطی که قدرت اقتصادی مردم شاید پایین تر باشد، فلافل فروشی ها حتی می توانند رستوران روز تعطیل برای یک خانواده چهارنفره باشند. البته این نمی تواند دلیل بر فقیر بودن یا فقر مطلق یک جامعه باشد. در هر صورت در کشوری مثل سوئیس هم همه آدم ها در اوقات فراغت شان به لوکس ترین رستوران ها نمی روند، آنها هم ممکن است بعدازظهر یک روز تعطیل، بعد از شنا کردن به جای خوردن یک استیک تیبون در یک رستوران لوکس سوئیسی، در گوشه ای از خیابان، سوسیس کبابی را لای نان باگت بخورند و اتفاقا لذت ببرند. اما این مسئله دلیل بر فقر سوئیس نخواهد بود.

مسعود می گوید: فلافل فروشی ای که او یکی از شعباتش را گرفته حداقل ۲۰۰ شعبه در کشور دارد. او همان طور که فلافل ها را در روغن سرخ می کند می گوید: این روزها هم مشتری فلافل بیشتر است، هم درست کردنش کار ساده تری است و هم سودش بیشتر است؛ بنابراین تصمیم گرفتم فلافل بفروشم. فلافل غذای محبوبی است، همین محبوب بودنش باعث ابتکار در ارائه آن شده؛ شاید اوایل فکرش را هم نمی کردیم که این غذای ارزان، روزی سلف سرویس فروخته شود.