تفریح مدرن!

خورنا – تو مترو نشسته بودم و درحالی که کتاب بوف کور رو برای دهمین بار میخوندم پسری زل زده بود به شیشه مترو و با خود حرف میزد،یه لحظه برگشت منو دید گفت:آغا فندک داری؟ گفتم:نه سیگاری نیستم. گفت:چه ربطی داره،مثلا چاقو داشته باشی یعنی ادمکشی؟!
جوابی ندادم اومد کنارم نشست. آروم گفت: مثلا من چاقو الان دارم ولی ادمکش نیستم ولی در عوض اسید پاشم.!
یه لحظه برق از سرم پرید تو شوک بودم فکر میکردم کنار یه ادم وحشی نشستم که شاید تا الان رو ده ها نفر اسیدپاشونده. از ری اکشنم فهمید ترسیدم و تعجب کردم،فردوسی پور طور یه “اوه لا لا” گفت و خندید بعد ادامه داد: بابا منظورم از اسید پاشی اون چیزی که فکر میکنی نیست منظورم اینه رو ماشین های مردم برای تفریح اسید میپاشم. من همچنان تو حالت تعجب بودم که انگار از سحرقریشی راجع به سینما سوال پرسیدم ولی اون داشت همینجور حرف میزد. یهو به خودم اومدم گفتم :خب تفریح بهتر از این نبود؟؟
پوزخندی زد و گفت: دلت خوشه واقعا بابا تفریح کجا بود ، تو موسیقی کنسرت شهرام ناظری رو لغو کردند بعد تتلو دنبال کنسرته،تو سینما هم تازه داشتیم بعد از اخراجی ها نفس راحتی میکشیدیم که یهو رسوایی ١-٢و…اومد،تو ورزشگاه ها هم که میدون جنگه ،دیگه چه تفریحی بهتر از این؟ دیدم حق با اونه کتابم رو باز کردم بخونم ولی تو ذهنم انگار باهاش داشتم اسید میپاشیدم رو ماشین ها..