ابراهیم داوودی- خورنا- اومد؛ خیلی آرام ومتین، تعریف هایی که ازش شنیده بودم انتظار دیگری داشتم. مثلاً سن خیلی بالاتر، درشت اندامتر، وخلاصه جور دیگری تصورش کردم، قیافه نوجوانی را داشت، گفت اندکی کمتر از بیست سالشه، جثه اش متوسط چهره ای معصوم وبا لبخندی بر لبها؛

سلام؛
خبرنگار:علیک السلام.
گفت مقصود داودی هستم ساکن هفتکل ؛و دانشجوست، ودر رشته فناوری خودرو سه سالست در استان نفر برتر ومقامهای کشوری دارد.
که امسال با رکورد زنی در بخش های مختلف، قهرمان شد وخیلی امیدوارست طبق نظر اساتید این رشته و حتی نفرات قبلی اعزامی به مسابقات جهانی، که این دوره را در ابوظبی ست قهرمان شده و میگوید قطعا پرچم کشورم را بر شانه ام گذاشته وروی سکو خواهم رفت.

س ؛ مقصود جان الان چکار میکنی؟ از کجا شروع کردی هدفت چیه بکجا میخواهی برسی؟

ج :از پونزده سالگی در بازار کار بودم تعمیرگاهی داشتم ؛ ابتدا فقط برق خودرو کار میکردم تا اینکه آموزشهای لازم را از طریق فنی و حرفه ای دیده واکنون تمام بخش های خودرو اعم از موتور، سرسیلندر؛ انتقال قدرت (گیربکس) مدیریت خودرو وبرق، بخاری وکولر؛ جلوبندی وجعبه فرمان ؛ سیستم ترمز وایربک، سیستم تعلیق…..

سوال…بگو همه بخشهای خوردو. …

جواب؛ بله، خسته شدی؟

س:نه نه بفرما

ج:بله همه بخشهای خودرو را کار میکنم.

س:چه ماشینهایی؟ منظورم این ست که داخلی خارجی سبک سنگین؟ چه؟

ج :خودرو هایی که در کشور هستند، ایران خوردو سایپا، کیا هیوندا بنز، اوپیروس، بی ام دبلیو. ……

س:یعنی هر ماشینی که تووی خیابانهای ما هست دیگه؟

ج :بله البته تمام ماشینهای انژکتوری،. کاربراتوری را کار نمیکنم چون آموزش تخصصی ندیدم.

س؛:تخصصی؟ ؟ مگه تخصص میخواهد.

ج:اختیار دارید، ما میگوییم ماشین مثل بدن آدمهاست، مغز داره عصب وقلب داره رگهای خونی دارد.

س:میخواهی بگویی تخصص این کار را داری؟

ج:بله. دوره های آموزش تخصصی رانزد بهترین اساتید کشور رفتم. باورتون میشه که برخی استاد دانشگاه هستند وحتی گاهی برخی کلاسها هست که استاد دانشگاه شاگرد همکلاسی ماست؟

س :پس هم بصورت علمی وهم عملی آموزش دیده وکار میکنی؟

ج:بله دقیقاً.

س :از وضع کار راضی هستی؟ درآمدش؛ اصلا چرا بااین سن کار میکنی؟ بهتر نیست درس بخوانی وادامه تحصیل بدهی؟

ج :بنظرم همین کار کردن هم بخشی از آموزش ست، اما بهرحال هزینه های آموزش هایم وکلاس هام، رفت وآمد، بلیط و ایاب وذهاب و….خیلی زیاده .دانشگاه هم باید برم، کتاب، شهریه وخلاصه مخارج تحصیل خیلی بالاست. مثلا یک سفرم برای آموزش، بدون احتساب هزینه آموزش بالاتراز یک میلیون تومان میشه.

س:مگه نگفتی همه هزینه ها را سازمان فنی و حرفه ای ….

ج:چرا، بیشتر هزینه هارا با سازمان ست البته تا سال پیش تقریباً همه هزینه هارا را میدادند بجز پول تووجیبی و اندکی برای ایاب وذهاب ولی این دوره که قهرمان شدم میشه گفت فقط درصدی را فنی و حرفه ای داده، اونم خودم هزینه کردم قرار شد بهم پس بدن که تاحالا ندادند.

س :از هزینه ها بیاییم بیرون، مقصود جان داری آموزش میبینی برای مسابقات جهانی؟

ج :هنوز خیر، قواعدی داره، اما بهرحال هرجا آموزشی باشه که بدونم برای (مسابقات)جهانی لازم میشه سعی میکنم بصورت شخصی وبا هزینه خودم بروم.

س :از جهانی بگو، سابقه کشورمان تووی این رشته چه مدالهایی داریم؟

ج :میدونی صنعت خودرو سازی ما نسبت به دنیا فاصله داره، بعضی کشورها هم هستند از همان دوران ابتدایی آموزش مهارتی را شروع میکنند ولی ما فقط تا چندماه پیش از آغاز مسابقات، اردوی میگذاریم، با این وجود استعداد های خیلی خوبی داریم. هنوز درین رشته مدالی نداریم ولی به امید خدا ومدد مولا میرم که اولین قهرمانی را برای کشورم کسب کنم.

س :خیلی اعتماد به نفس داری،و ب خودت امیدواری.

ج :مگه ما چه کم داریم از کشورهای دیگر؟ ایرانیان بهترین مغزها ونخبگان را داراست. استعداد وتعصب ایرانی وتلاش مضاعف؛ انشالله برای قهرمانی میرم نه کمتر.

س :موفق باشی. ماهم امیدواریم قهرمان بشی. .
بعداز جهانی میخواهی چه کنی؟ فرض کن فردای مسابقات هستیم وقهرمان شدی.

ج :حقیقتش اینه که تلاش کنم وبجایی برسم که بتونم خودرویی تووی کشور تولید کنیم با استاندارد های جهانی، هم از لحاظ ایمنی، کارایی ، وهم صرفه جویی، حق مردم ما بهترین هست.

س :یعنی ممکنه؟آخه….

ج :هیچ کاری غیرممکن نیست، فقط باید فعل خواستن را صرف کرد. البته حمایت اعتماد وجذب نخبگان و هزینه کردن شرط اصلی آنست.

س : تاحالا فکر کردی اگر بتوانی موتور خودرو یا سیستم ترمز یا بخشهای ایمنی چه ضعفهایی داره و چگونه میشه بهتر کرد؟

ج : بله مطالعاتی داشتم، ایده های جدیدی نیز فعلا روی کاغذ دارم. البته موتور خودر یی طراحی کردم بعنوان ایده نو (اختراع) که از هرحیث استاندارد های جهانی را داراست والبته در برخی قسمتها اندکی برتر از بهترین خودرو هاست.
خبرنگار:!!!!!! ا
ین دیگه کمی زیاده
روی نیست؟ موتور خودرویی! !!! بعنوان ایده جدید داری که درحد مثلأ موتور خودروهای اروپایی کره و ژاپن. ….

ج ؛ بله. حداقل ادعای آنرا دارم که برتر است.

س : مقصود جان عزیزم هرکسی میتونه ادعای هر چیزی را داشته باشه……

س : چراکه نه؟ !

خبرنگار:خنده. ….

مقصود: (میپرسد) دوراز ذهن است؟ ولی من بیش از هفتاد درصد کارهای ثبت اختراع آنرا انجام دا…….

خبرنگار :((اینجا دیگه تعجب کردم، حقیقتا کمی بیشتر از تعجب!!! شوکه شدم. ..ظاهرا خیلی بچه دیدمش یا دست کم گرفته بودمش ولی گویا حرفش که میگفت ایرانیان بهترین مغزها را ونخبگان دنیا را دارند با نشان دادن اسناد ادعایی خودش، بهت مرا بیشترکرده و شرمنده از پیش داوری عجولانه واشتباه خودم))

س :یعنی درمجامع رسمی کشور برای ثبت اختراع اقدام کردی وپذیرفتند؟

ج : هنوز تووی بروکراسی اداری گیر کردم والبته حقیقتاً بخاطرً هزینه های آن؛ اما حدود هفتاد وشش درصد پیشرفت در مراحل ثبت داشته که میتوان بصورت مستند نشان داد.
درمرحله آخر و داوری ست.

س : (واقعا از پیش داوری خود شرمنده شرم البته اصلا به روی خودش نیاورد)اما واقعا افتخار آمیز ست برای ما که جوانی با این سن وسال و اول راه تحصیلات آکادمیک دست تنها کار بکند واین گونه. …واقعا افتخار دارد.

برای چنین هدف عالی وبزرگی کسی، سازمانی نهادی اداره ای کمکت نکرد؟ انتظارت چیه؟

س : چی بگم، یکی دوهفته پیش مسؤل بنیاد نخبگان خیلی محترمانه برخورد کرد وگفت هرکاری از دستشون بربیاد مضایقه نخواهند کرد. بلاخره مسولین هرکدام وظیفه وشرح کار واختیاراتی دارند، محدودیتهایی هست، نمیشه توقع زیادی داشت، اما بنظرم هدفشون کمک کردن است.

س :یعنی تاحالا کسی سمت شما نیامد وکمکی مادی معنوی. …

ج : مگه باید بیایند سمت من؟ جاهایی که این دوسه ماهه رفتم خیلی خوش برخورد بوده و گفتند هرکاری از دستشون درحیطه وظایف ومسولیت هایشان باشد حمایت میکنند.

س .: ((اگر این ادعا باوضع موجود
هرجای دیگری بود آیا فقط خوش برخورد بودند و فقط وعده حمایت میدادند یا روی سر میبردند و برای شکوفا کردن چنین استعداد نابی که واقعآ کمیابه سنگ تمام میگذاشتند.لازم بذکر است مادرین صنعت جایگاهی نداریم حالا که فردی نخبه وبی همتا پیداشده متاسفانه. ….چه میتوان گفت شاید بقول خودش نیت وقصد کمک باشد ولی اختیارات محدودست))

س :چند وقت است دنبال ثبت این ایده هستی؟

ج : حدود دوسال.

س : چرا این قدر زمان طول کشید؟

ج : هزینه ها ومخارج بالاست. همچنین اردوها ومسابقات المپیاد ودانشگاه و کار در تعمیرگاه و….دیگه نشد زودتر.

خبرنگار :(آیا نباید چنین استعدادی یی نیاز ازین مسایل باشد تابا فراغ بال و آسودگی خیال دنبال به ثمر نشاندن ایده خلاقانه خود که ارزش بسیار زیادی دارد باشد؟یعنی واقعا باید کار کند تا هزینه آموزش ویا ثبت اختراع خلاقانه خود را دربیاورد؟ )

س :غیر از موتور خودرو، قسمت دیگری از بخشهای خودرو بعنوان ایده جدید(اختراع) داری؟

ج : بله

ج :(اینبار دیگه باورم شد) چه قسمتهایی؟

ج : برای سه بخش دیگر خودرو، وهم چنین طرح، ماشین برقی دارم که متفاوت از آنچه فعلا درجهان هست! !!!!

س : ((دیگه حرفی برای گفتن نمیماند.
هرچند گفت اگر همه کشورهای دنیا پیشنهاد بدهند وحتی میلیاردها دلار بهم بدن باز تووی ایرانم وبرای ایرانم خواهم ماند چه طرح هایم به ثمر بنشینند وچه حتی استعدادم بسوزد مقصود ایرانی برای ایران و مردمش خواهد ماند.))

(امیدوارم این مصاحبه بجای کشورهای فرصت طلب خارجی وشرکتهایشان ؛ مسولان خودمان وسرمایه گذاران داخلی برای همکاری وحمایت ودیدن رزومه واستعلامات گفته هایش که برای من اثبات شده است پا پیش بگذارند استعداد این بچه از هزار معدن طلا باارزش تراست)

س :مقصود جان انشالله قول بدهید در فرصتی دیگر بخاطر آنکه خیلی سوالات دیگر دارم وحرقهای نپرسیده بسیار، حتماً اجازه مصاحبه را بدهید.
( بالبخند سرش رأ تکان میدهد)

واما در آخر اگر حرفی سخنی نقلی داری بفرما؛ بقول معروف هرچه میخواهد دل تنگت بگو:؛

پاسخ : آقا دلم تنگ نیست. مشکلی هم نیست.
بهرحال اگر کمبودی هم باشد باید ساخت.
اگر ناله کنیم ومثلا شرایط بهتری پیدا شود وبرویم پس چه کسی و کی باید کشور رابسازیم.
کمبودی اگر هست که هست باید برطرفش کنیم.
ناله وشکایت که مال ما نیست.
باید با کمبودها کنار آمد تا کشور راساخت.

از شما ممنونم، از همه اساتیدم تشکر میکنم دست همشون میبوسم از تمام کسانیکه به من محبت ولطف کردند سپاسگزارم.
امیدوارم بتوانم برای مردم کشورم کاری کنم ومثمر ثمر باشم.

هرکسی باید هرکاری میتونه از دل وجان و بدون منت وبا افتخار برای مرد کشور انجام بدهد.
جوانان نیز حرفه ای بیاموزند تا خودشان بتوانند ایجاد شغل کرده و درآمد کسب کنند. خیلی سخت نیست. فقط باید بخواهند.

سخن آخر من:((بجز اینکه بغضی در گلو دارم، بخاطر حرفهای این نخبه نابغه که گویی توقعات و اخلاقش از ذهن خلاقش برتر است وآرزوی توفیق وسلامتی برای ایشان وهمه کسانیکه اینگونه می اندیشند حرفی ندارم.)

جهت استحضار مسولان محترم؛ جوانان عزیز بخصوص نخبگان وکسانیکه میتوانند گاهی از مشکلات مردم باز کنند.
حرف آخر از جملات این نابغه خوزستانی مقصود؛ :؛:((باید ماند؛ باید با مشکبات وکمبودها ساخت تا کشور را ساخت بدون هیچ توقعی))

اینجا ایران ماست.