اهمیت مکان یابی صنایع

خورنا – صادق بهاری بابادی: برنامه ریزی در سطوح مختلف شکل های گستره تری به خود گرفته و می توان گفت همزمان با گسترش صنعتی شدن دستیابی و شناخت ابزارهای برنامه ریزی هر روز شکل کامل تری به خود گرفته است. در اوائل دهۀ ۱۹۴۰ جهت گیری برنامه ریزی تغییر یافت و برنامه ریزی منطقه ای به طرف تخصیص عقلائی منابع و مدیریت بلند مدت گرایش پیدا کرد و به عنوان ملازم برنامه ریزی ملی در آمد.

هر چند بعد از جنگ جهانی دوم اغلب کشورهای در حال توسعه برای دست یابی به رشد اقتصادی، فرایند صنعتی شدن و متمرکز ساختن این صنایع در شهرهای بزرگ و عمدتا در پایتخت ها را مد نظر قرار دادند. اما امروزه به دلیل پیچیدگی نیازهای بشری و به تبع آن، پیچیدگی روز افزون نظام های (سیستم های) شهری، بدون داشتن نگرش نظام مند و تعریف معیارهای دقیق، استفاده از زمین شهری و مکان یابی فعالیت ها براساس آن، پاسخ گویی مناسب به این نیاز ها مقدور نخواهد بود.

زمین یک منبع محدود و باارزش طبیعی و هم چنین  کالایی مصرفی تلقی شده که تخصیص و تفکیک آن به کاربری های متفاوت باید با دانش تخصصی و نگاهی دور اندیش انجام گیرد. آنچنان که از منابع کلی اسنباط می شود مساله مکان یابی اولین بار به طور رسمی توسط آلفرد وبر در سال ۱۹۰۹ مطرح شد.

درباره اهمیت موضوع مکان یابی صنایع و کارخانه ها جا دارد ضمن تقسم بندی فعالیت های صنعتی به صنایع سازگار یا غیر سازگار( غیرمزاحم یا مزاحم) اضافه شود که تقریبا تمام مراکز (خصوصی- تعاونی- ملی و بین المللی) با مکان یابی مراکز و فعالیت ها سرو کار دارند. و هر چه میزان صرفه های محلی قوی تر باشد، انگیزه بالاتری برای تشکیل خوشه های صنعتی ایجاد می شود که نکته بسیار مهم در این بین اینکه فعالیت های صنعتی یکی از عوامل مهم ایجاد الودگی است.

این گویای این مطلب است که تعیین محل کارخانه و صنایع از کلیدی ترین و ابتدایی ترین قدم های احداث ان است چرا که نتایج این تصمیم در آینده اقتصادی کارخانه و حومه و منطقه ی آن تاثیرات بیشماری داشته ضمن آنکه به لحاظ جنبه های زیست محیطی و اجتماعی هم به دقت مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد.

بررسی اجمالی نحوه ی توزیع و مکان گزینی صنایع کشورمان نشان دهنده آن است که در مکان یابی و توزیع صنایع بزرگ به عوامل اقتصادی تاکید شده و به مسائل جغرافیایی  و زیست محیطی و هم چنین نگاه های منطقه گرایی کمتر توجه شده است. باید توجه داشت هر گونه تعارض و سستی در رعایت و الزامات محیطی به واکنش منفی از سوی محیط می انجامد و در آینده آن فضا زیانی به مراتب بیشتر از سودی که برده متحمل خواهد شد.