“چاچا”؛ دل خیابان‌های اهواز برایت تنگ می‌شود

خورنا – پیکر “رضا چاچا” محبوب‌ترین و معروفترین هوادار فوتبال ایران امروز (جمعه) در حضور اهالی ورزش و فوتبال دوستان به خاک سپرده شد

مراسم تشییع محمدرضا صفاریان معروف به “رضا چاچا” که روز چهارشنبه بر اثر عارضه قلبی در خانه اش دار فانی را وداع گفت، امروز (جمعه) پس از تشییع در ورزشگاه تختی اهواز در قطعه ورزشکاران و هنرمندان بهشت آباد اهواز به خاک سپرده شد.

در این مراسم افرادی از جمله حسن علم(پیشکسوت فوتبال)‏، سیف‌الله دهکردی(مدیرعامل سابق باشگاه فولادخوزستان)، اصغر باقریان(مدیرعامل باشگاه سپاهان اصفهان)،‏ کریم بوستانی(پیشکسوت فوتبال)، علی پورکیانی(قائم‌مقام باشگاه استقلال خوستان)، فرامرز کیانی‌زاده(مدیرکل ورزش و جوانان خوزستان)، سیاوش بختیاری‌زاده (پیشکسوت فوتبال)، علیرضا اژدری‌زاده(مدیرعامل باشگاه فولادخوزستان)‏ داریوش یزدی (پیشکسوت فوتبال) و هدایت ممبینی (کارشناس داوری) حضور داشتند. همچنین در این مراسم نمایندگانی از هیات‌های ورزشی استان حضور داشتند.

“چاچا” لیدر تنهای تیم‌ملی فوتبال، امروز در حالی که چهارمین روز از زمستان ۹۴ می‌گذرد، در میان ما نبود ولی همه آن‌هایی که سال‌های بسیار حسرت دیدن‌شان را بر دل داشت، برای وداع با او آمده بودند.

او روزگار بسیاری را با تشویق‌ها و حرکات خاصش، در ورزشگاه‌ها و میان هواداران هیجان و شوق به پا می‌کرد ولی سال‌های بسیار را تنها زندگی کرد.

در جام‌جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین به عنوان لیدر در کنار تیم‌ملی بود و ماساژوری تیم‌های فوتبال را هم برعهده داشت ولی روزگار در حق او وفا نکرد و به آن‌چه حقش بود، نرسید و چقدر در هیاهوی این دنیا‏، غریبانه زندگی کرد.

هویت رضا چاچا بر خیلی‌ها و حتی آن‌هایی که در دنیای پر زرق و برق امروز دیگر لیدرشان را به خاطر نمی‌آوردند، ناشناخته باقی‌ماند. هر کسی که فقط یک بار او را در کنار خیابان‌های اهواز دیده باشد، خوب می‌داند که او بیشتر از این که به پول آن‌ها نیاز داشت، تشنه محبت و توجه آن‌ها بود.

چاچا با وجود این که مستاصل شده بود ولی بازهم دست از حمایت تیم‌های خوزستانی بر نداشت و قلبش همیشه برای فوتبال می‌تپید.

چاچا هم رفت و خیلی زود با آرام گرفتن در خاک سرد، از خاطر هم می‌رود و این تلخی را باید باور کرد؛ پس چه خوب است که بزرگان را و آن هایی که روزگاری حتی لبخند و شوقی را به ما هدیه دادند تا زنده‌اند، ارج نهیم.

بیشتر عمر زندگی چاچا در کنار خیایان‌های اهواز و درب ورزشگاه تختی این شهر‎؛ جایی که خاطرات بسیاری از آن داشت، گذشت و نمی‌دانم چقدر از زندگیش که “تنهایی”، تنها سهم او از آن بود، راضی بود اما اکنون آرام چشم‌هایش را در تنهایی خود و خانه‌اش بر دنیای سردی که به قول خودش “امروزه کسی، کسی را نمی‌بیند”، بست تا در دنیایی دیگر و دور از شلوغی این‌جا بگیرد.

رضا چاچا؛ اگر چه تو رفتی و خیلی‌ها هم پیش از این تو را فراموش کرده بودند ولی شک نکن؛ دل پاتوق‌هایت یعنی خیابان‌های اهواز برای تو یار قدیمی‌شان که روزگاران سختی را در سرما و گرما در کنار هم گذارندید، تنگ می‌شود…

در مراسم خاکسپاری رضا چاچا، پیشکسوتان و دوستان قدیمی‌اش درباره او این‌گونه گفتند:

سیاوش بختیاری‌زاده:‌ رضا چاچا نه مال و ثروت و نه پست و مقام داشت و تا لحظه پایانی عمرش تنها بود و در تنهایی نیز فوت کرد. امروز چندین نسل به واسطه محبت‌های رضا چاچا در این‌جا کنار هم هستند و فقط به خاطر تشکر از لطف آقا رضا به این‌جا آمدند. مردم ایران و آن‌هایی که آقا رضا را می‌شناختند نسبت به جامعه ورزش خوزستان ذهنیت بدی نداشته باشند که چرا او در تنهایی فوت کرد. آقای دهکردی مدیرعامل سابق فولاد خوزستان حق و حقوقی برای آقا رضا در نظر گرفته بود که او حاضر نشد آن حقوق را دریافت کنند. افراد دیگری هم بودند که قصد کمک به او را داشتند ولی او نیازی ندید که این حق و حقوق را دریافت کند و متاسفانه در شرایط خوبی زندگی نمی‌کرد.

اصغر باقریان: خوزستان همیشه در بحث ورزش و فوتبال دارای افراد خاص این منطقه است. رضا چاچا هم جزو منحصرترین افرادی بود که در فوتبال ایران فعالیت داشت و در این منطقه نیز برای همه قابل احترام بود. او فردی با ارزش بود که با نحوه حضور در ورزشگاه‌ها و شعارهایش مردم و فوتبال خوزستان را به هیجان می‌آوردد. یکی از عواملی که فوتبال خوزستان را شاداب و سرحال نگه می‌داشت‏، رضا چاچا بود.

داریوش یزدی:‌ ‌چاچا هم رفت ولی یاد و خاطره او مطمئنا در قلب تمام ورزشکاران باقی خواهند ماند. چاچا از علاقه‌مندان خوب ورزش بود که به اعتقاد من در حق او جفا شد. او مشوق تمام فوتبالیست‌‌ها بود. من ارتباط خیلی خوبی با او داشتم و از درگذشت او بسیار متاثر هستم. امیدوارم مرگ چاچا تلنگری برای مسوولان باشد که کمی به چنین افرادی کمک کنند و این‌طور نباشد که چاچاها در خیابان‌ها سرگردان باشند. چنین افرادی باید از سوی مسوولان ورزش حمایت و سرپرستی شوند.

کریم بوستانی: ‌آقا رضا فردی ورزشی بود که یکی از محبوب‌ترین افراد ورزشی ایران محسوب می‌شد. او امین فوتبالیست‌ها بود و برای آن‌ها خیلی زحمت کشید. او هر زمان که به ورزشگاه‌ها می‌رفت، واقعا مردم را شاد می‌کرد. چاچا فردی بسیار محترم با روحیه خیلی بالا بود. متاسفم برای مدیران ورزش استان خوزستان که از چاچا حمایت نداشتند، چرا که می‌توانستند آقا چاچا را باتوجه به شرایطی که داشت در جایی استخدام کنند تا به او کمک شود. به هرحال یکی می‌توانست دست او را بگیرد تا او به این صورت فوت نمی‌کرد. شایسته نبود که او در درب ورزشگاه بنشیند تا کسی به او کمک کند، البته او بیشتر نیاز به توجه عاطفی داشت که توجهی به او نشد. مسوولان باید زودتر از این کمک می‌کردند و متاسفانه زمانی که او زنده بود به او محبت نکردند. او پاک بود ولی این اواخر خوب زندگی نکرد و زمان فوتش نیز تنها بود.

حسن علم:‌ ‌رضا چاچا سال‌های بسیاری با ما بود و هر مسابقه‌ای که می‌رفتیم با ما می‌آمد. خیلی با محبت و زحمت‌کش بود. خدا او را رحمت کند. ما تا یکی می‌میرد دور هم جمع می‌شویم ولی وقتی فرد زنده است توجهی به او نمی‌کنیم. متاسفانه تا این دوستان زنده هستند، سراغی از آن‌ها نمی گیریم.