خودرو داخلی و فراموشی بازار جهانی

خورنا – رضا صادقیان: صنعت خودروسازی کشورمان تا زمان حال به جای حمایت از دیگر بخش‌های صنعتی خود نیازمند کمک و امدادرسانی دولت بوده است، کمک‌رسانی که قطع آن موجب جمع شدن اکثر کارخانه‌های داخلی خودرو خواهد شد. کافیست در دوره‌هایی از میزان حق گمرکی اتومبیل‌های کم مصرف کسر گردد، خودروهای جدید با قیمت و خدمات پس از فروش به بازار داخلی وارد و دست خریدار طبقه متوسط ایرانی هنگام انتخاب و خرید گشوده‌تر از زمان فعلی باشد، بدون تردید اولین صنعتی که بیشترین ضرر را خواهد پرداخت صنعت خودروسازی داخلی خواهد بود. صنعتی که همیشه دست نیازش به سوی دولت‌های وقت دراز بوده است، دستی که روز به روز خواسته‌هایش در سیاست‌های مالی دولت و بانک‌ها بیشتر به چشم می‌خورد.

_MG_9805

مشکل عمده شرکت‌های خودروسازی داخلی حفظ دیدگاه قدیمی‌شان است، نگاهی که به جیب مردم ایران ختم شده و به اندازه ظرفیت کیف شهروندان داخلی تلاش می‌کنند. برنامه‌ای برای صادرات خودرو نیست، در نبود برنامه‌ و استراتژی مشخص برای رقابت با دیگر رقیبان و ناتوانی در هماوردی با برندهای معتبر نه در سطح جهان که در منطقه خاورمیانه و یا آسیا کالایی تولید می‌شود که شهروند ایرانی از روی ناچاری خریداری کند. در چنین شرایطی هیچ کارخانه‌ خودروسازی نیازی نمی‌بیند که تلاش دوباره‌ای جهت بازسازی و نوسازی تجهیزات ساخت قطعات انجام دهد، به تنبلی، کرختی و بی‌حالی عادت می‌کند. همان جنسی را تولید و عرضه می‌نماید که چندسال گذشته تولید می‌کرد، از همان دستگاه‌هایی استفاده می‌نماید که سال‌های سال در حال کار هستند و استانداردهایی را رعایت می‌نماید که در مقایسه با معیارهای استاندارد جهانی چند سالی عقب‌تر است. دلخوش به بازاری می‌شود که انحصاری تولید کند، انحصاری بفروشد و انحصاری خدمات پس از فروش ارایه دهد و هر زمان که نیاز دید قیمت‌ها را بالا ببرد و یا از روی ناچاری و برای جلب مشتری چند تومانی تخفیف دهد. از نگاه مدیران خودروساز چنین تخفیفی نه برای تولید کالایی با کیفیت‌ پایین‌تر و بازنگری در سیاست‌های عرضه و تقاضا تعبیر نمی‌شود، بلکه مسئله اجباریست که خریدران کم‌شمار به مسئول وقت تحمیل کرده‌اند.

چنانچه مدیری توانمند با برنامه‌های بلند مدت هم به این صنعت مونتاژ و ساخت قطعات با تکنولوژی‌های فرسوده وارد گردد چند صباحی بعد متوجه می‌شود در نهایت می‌تواند شمارگان چندهزار خودرو را به بازار کشورهای در بحران ارسال کند، البته با قیمتی پایین‌تر از داخل. دیر یا زود نفس‌های چنین صنعتی به شماره می‌افتد، شاید امروز با پرداخت وام ۲۵ میلیون تومانی گره از مشکلات این صنعت بازگردد و انبارهای پر شده از خودرو به فروش برسد و مدیران خودروساز گمان برند از بحران به‌در آمده و راه آسودگی در پیش گرفتند، ولی چندی نمی‌پاید که چنین صنعتی با کمبود نقدینگی و فروش در بازار محدود داخلی روبرو می‌شود.

برخلاف تصوری که مدیران خودروساز داخلی دارند، بازار اتومیبل در محدوده جغرافیایی خاص و قلمره مشخصی تعریف نمی‌شود، تولید خودرو فقط برای شهروندان یک کشور انجام نمی‌گیرد، بلکه نهایت تلاش دیگر شرکت‌های اتومبیل‌سازی در جهان بر این امر استوار گشته که دستگاهی عرضه کنند که دیگر شهروندان کشورهای دیگر بخرند، استفاده ببرند و از هزینه‌ای که پرداخت نمودند راضی باشند. گویی این مسئله و نگرش به سوی بازاری دیگر از ابتدای راه‌اندازی خطوط مونتاژ تولید خودرو در داخل برای مدیران گذشته و حال به عنوان دغدغه‌ای دایم مطرح نبوده است، همین که مدتی پشت میز قرار گیرند و چند دستگاهی بیشتر و یا کمتر در بازار داخلی و انحصاری بفروشند کافیست.

در هنگامه‌ایی که نگاه به سوی بازارهای خارجی نیست، تمام توان شرکت‌های تولید کننده خودرو در داخل معطوف به همراه کردن سیاست‌های مالی دولت‌های وقت در جهت حمایت از آنان خواهد شد، حمایتی که معمولا در دقیقه‌های آخر انجام می‌شود و ناظران می‌توانند بدن نیمه‌جان این صنعت را شاهد باشند. چرا که بیش از هر شخص و سیاست‌گذاری مدیران خودروساز می‌دانند که با کمک‌های دولت سرپا هستند. امداد رسانی‌هایی که در نبودشان نام و نشانی از شرکت‌های بزرگ باقی نمی‌ماند مگر در بخش اوراق تاریخی و یا مرور تاریخچه صنعت یک کشور.

مادامی که تولید کننده خودرو نگرشش به بازار محدود داخلی و فروش تکنولوژی‌های سال‌های قبل به شهروند ایرانی باشد و کوشش نماید از همین راه پرخطر به سوددهی، ارتقاء ابزارهای تولید و جذب نیروی کار افزون‌تر نایل گردد، این صنعت حال و روز خوشی نخواهد یافت. خواسته و یا ناخواسته با صنعتی روبرو هستیم که با گذر از هر بحرانی ناگزیر از روبرو شدن با آشفتگی دیگری خواهد بود. بدون تردید اعلام سیاست‌ پرداخت وام گرفتاری صنعت خودرو را برای چند ماهی حل خواهد نمود، ولی پرسش اینجاست خودرویی که با معیارها و قطعاتی با کیفیت نازل در کارخانه‌های داخلی تولید شده با کدام توان می‌تواند پاسخگوی خریدارانی باشد که با گذشت چند ماه به نمایندگی‌ها هجوم می‌آورند و خواهان تعویض قطعات از کارافتاده هستند؟

مادامی که سیاست‌گذاران حوزه خودرو به دلیل نداشتن کالایی سزاوار توجه در چشم خریداران خارجی دست خویش را از بازارهای بالقوه اطراف کشورمان کوتاه و نیازی احساس نکنند راه‌کارهای تجربه‌ شده و سوده‌تری را دنبال نمایند، صنعت خودرو با عبور از بحرانی به مشکلی بزرگتر و فربه‌تر از قبل روبرو خواهد شد. اینکه چنین سیلی چه زمانی از راه خواهد رسید دقیقا قابل بیان نیست، ولی دیری نمی‌پاید که تمام هستی این صنعت با بحران روبرو گردد.

در جهانی که سالیانه بیش از صدها مدل اتومبیل جدید کم‌هزینه، کم‌جا، کم‌سوخت و با قیمت‌های متعادل برای خریدار طبقه متوسط در جهان تولید، تبلیغ و عرضه می‌شود نمی‌توان فقط به خریدار داخلی دل‌خوش کرد. صنعت خودرو ایران نیازمند دریچه‌ای است که آن سوی بازارها جهانی را بنگرد و از تجربه دیگران همیشه و مداوم بیاموزد. اتومیبل تولید داخل را با توجه به استاندارهای جهانی به کشورهای دیگر صادر نماید، مشتری را به سوی خود جلب نماید، نگاهش به سوی دستان سخاوتمند دولت و شهروند ایرانی نباشد، طی نمودن چنین راهی شاید آرمانی باشد ولی برای همیشه نمی‌توان بحران امروز صنعتی با بیش از یک‌صد هزار نیروی کار را به فردا انداخت و با پرداخت وام و یا مددگرفتن از دولت‌ها از بحران فروش نرفتن خودروهای در انبار مانده برون آمد.