چرا منتقدان دولت نمایشگاه مطبوعات را تحریم کردند؟

خورنا – رضا صادقیان: آغاز و پایان هر کدام از نمایشگاه‌ها در کشور همیشه با حاشیه‌هایی همراه بوده است. از نمایشگاه کتاب گرفته تا لباس و به تازگی نمایشگاه مطبوعات نیز گرفتار حاشیه‌هایی شده است، شاید بتوان نمایشگاه‌های تخصصی که در حوزه صنعت، معدن، نفت و گاز برگزار می‌شود را دور از حاشیه‌های معمول دانست. با این حال می‌توان در نگاه نخست این حاشیه‌ها و بروز اختلاف‌ از بخش اداری به رسانه‌ها و عموم مردم را منفی نگریست و یا وجود همین ناهمگونی دیدگاه‌ها را نشانه‌هایی از فضاهای متفاوت فکری و دیدگاه‌های متضاد عنوان داشت، به بیانی دیگر زیست در همین فضای فکری متفاوت باعث می‌گردد شماری از رسانه‌های مکتوب و یا سایت‌های خبری نمایشگاه مطبوعات را تحریم نمایند و قدم در مکانی نگذارند که دست اندرکاران دولتی باعث محدود شدن سخن گفتن آنان شده است،‌ نیامدن به نمایشگاه مطبوعات از سوی رسانه‌های منتقد دولت بر خلاف آنچه منتقدان بیان می‌دارند بازتاب محیط نسبتا باز رسانه‌هاست.

می‌توان در حوزه نشر خبر و یا باز و بسته شدن محیط نسبی رسانه را به هر کدام از دولت‌های وقت و مسولان یادآور شد، عملکرد دولت را در بخش‌های مختلف سیستم اجرا نقد کرد و یا سخن از راه‌کارهای دیگر به میان آورد و به کارگزاران امور وضعیت نامتوازن دولت را در قسمت‌های مختلف گوش‌زد نمود. چشم و گوش مردم بود و مسائل را از زاویه‌ای که گمان می‌بریم درست است به نقد نشست، نقدی که به سخنان تکراری نینجامد و در مقابل راه فعلی برنامه و یا مسیری دیگر را پیشنهاد دهد. مسیری که قابل اجرا باشد و کاستی‌ها و نقاط قوت را همزمان رصد کرده و با آگاهی طرح و برنامه‌ای غیر را ارایه دهد. سوال اینجاست؛ چنین رویکردی را تا چه میزان می‌توان در میان رسانه‌های مخالف دولت فعلی نگریست!؟

روی دیگر فعالیت نشریات و سایت‌های خبری در چند سال اخیر، نه به کارگیری رویکرد نقد عملکردهاست تنها نشانه‌هایی از بیان مشکلات بخش اجرایی و انعکاس کاستی‌ها را از آنها شاهدیم، به مطالب همین نشریه‌ها و سایت‌های خبری طی سال‌های ۸۴ الی ۹۲ نگاه کنید. آنچه را مشاهده می‌کنیم دفاع تمام قد و به کمال از دولتی است که با بیشترین منبع مالی کمترین توفیق را در بخش‌های مختلف داشته است. نشریات مخالف امروز دولت یازدهم، در ماه‌های نه چندان دور با تمام توان از دولت‌های نهم و دهم به دلایلی روشن و ناروشن دفاع کردند، عملکردهای آن دولت‌ها را ستودند و در صورتی که نویسنده‌ایی انتقادی هر چند دلسوزانه و کارشناسی شده را به رفتارهای اجرایی دولتمردان وارد می‌ساخت با بدترین ادبیات روبرو می‌شد. امروز نشریاتی که تمام هویت خویش را در مخالف‌خوانی، رد تمام دستاوردها و نادیده گرفتن رویدادهای واقعی در دولت روحانی به کار گرفته‌اند، نمایشگاه مطبوعات را به دلیل بسته‌ شدن فضای رسانه تحریم می‌کنند! چنین تحریمی و گله از محدودیت‌ها زمانی معنای روشن‌تری می‌یابد که مطالب منتشر شده از سوی همین نشریات را طی سال‌های متمادی مقایسه نماییم، نشریه‌ای که در دوره‌ای تمام توان خویش را صرف دفاع از عملکردهای غیرکارشناسی شده و هزینه‌ساز دولت نهم و دهم کرده بود، بدون شک امکان ادامه دادن همان راه را با تغییر دولت و پیروزی فکر و اندیشه‌ای متفاوت بعد از انتخابات سال ۹۲ را نخواهد داشت. راه و روشی دیگر را انتخاب خواهد نمود، از دسته موافقان صد در صد به مخالفان بی‌چون و چرا دولت مبدل می‌گردد.

نشریه، روزنامه و اشخاصی می‌توانند از محدودیت‌های رسانه‌ای سخن بر زبان جاری سازند که دو دوره مذاکرات هسته‌ای با مسولیت آقایان جلیلی و ظریف را مقایسه نمایند. دوره‌هایی از منظر انعکاس خبر، تحلیل و نقدها به عملکرد تیم مذاکره کننده هسته‌ای متفاوت و گاه بسیار ناهمگون می‌نماید. گویی شاهد اتفاقاتی در دو کشور متفاوت هستیم، مذاکرات دوره دکتر جلیلی در سکوت کامل برگزار شد و غیر از سخن تمجید کلامی دیگر در میان نیامد. روزهایی که مردم صرفا شاهد رفت و آمد تیم مذاکره کننده هسته‌ای به عراق، آلماتی و مکان‌های دیگر بودند و خبری از محتوای و نقد مذاکرات در میان نبود، و ایامی که از همان برداشته شدن گام‌های نخست تیم مذاکره کننده هسته‌ای در دولت یازدهم زیر دقیق‌ترین ذره‌بین‌های خبری قرار ‌گرفتند و کوچکترین عبارت‌های استفاده شده توسط مذاکره کننده‌ها را نقد می‌نمودند. در صورت نبود عرصه‌ای برای نقد و بیان کاستی‌ها، آیا نشریات مخالف می‌توانستند چنین از جزء جزء برجام مقالات متعددی نشر دهند و یا کوچکترین حرکات وزیر امور خارجه را نقد نمایند و یا دولت را متهم به خیانت نمایند؟

کارگزاران هر دولتی، از جریان اصولگرا، اصلاح‌طلب و گرایش معتدل نمی‌توان توقع داشت در مقابل نقدها و نفی عملکردشان سکوت اختیار نمایند، اما میزان پاسخ نقدها با توجه به رویه سیاسی هر کدام از دولت‌ها متفاوت است. آنچنان که یارانه مطبوعات، بدون تبعیض در اختیار روزنامه‌های مخالف و موافق دولت در سال‌های ۹۳ و ۹۴ قرار گرفته است، نشریانی که گاه روال نقد را آنچنان بی‌محابا انجام می‌دهند که گوی سبقت در اتهام‌زنی را از یکدیگر می‌ربایند. در فایل منتشر شده توسط وزارت ارشاد به نام نشریات ۹ دی و وطن‌امروز به عنوان دریافت کنندگان یارانه مطبوعات روبرو می‌شویم. اگر دولت روحانی قصد به سکوت واداشتن نشریات مخالف را می‌داشت ابتدا محدود نمودن بودجه یارانه به نشریات را اجرایی می‌کرد؛ در حالی که چنین رویدادی به وقوع نپیوست. چنانچه دولت قصد وارد شدن به چنین میدانی را خواهان بود، می‌توانست با اجرایی نمودن بخشنامه‌ای از ورود نشریات به مباحث مذاکرات هسته جلوگیری به عمل آورد. در حالی که شخص وزیر امور خارجه با بدترین ادبیات از سوی مخالفان برجام خطاب قرار گرفت، با این وجود دولت قدمی در جهت محدودسازی رسانه برنداشت.

رسانه‌های منتقد دولت، تحریم نمایشگاه مطبوعات را به‌گونه‌ای متناقض انجام می‌دهند؛ از طرفی با نشر بیانیه‌ در مقابل فشارها،‌ بی‌تدبیری‌ها و محدودیت‌های اعمال شده از سوی دولتی‌ها گله می‌کنند و همزمان با نشر نوشتارها و مقالات انتقادی بخش بخش سیستم اجرایی کشور را نقد می‌نمایند؛ نشر و بازنشر همین نقدها و رسانه‌ای نمودن انتقادات و همزمان نیامدن به نمایشگاه مطبوعات حکایت از باز بودن فضایی دارد که همگان در آن زیست می‌کنند و با توجه به زاویه نگاهشان به نقد عملکردها می‌پردازند.

نمی‌توان سخن از محدودیت‌ها گفت و همزمان به نقد دولت پرداخت، شاید تگناهایی در نشر خبرها و تحلیل‌ها همچون سال‌های قبل بوده است، ولی نه آنچنان که دلواپسان می‌گویند، آنان می‌کوشند از راه مخالف‌خوانی و کوبیدن بر طبل مخالفت‌ها با دولت یازدهم هویت خویش را حفظ نمایند.