رضا کیانی: مولانا اصراری بر شاعر بودن نداشت

خورنا – عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران گفت: به قول دکتر اسلامی ندوشن ؛ غزلسرایی مولوی بیشتر از وجدان نا آگاه سرچشمه می گیرد تا آگاه ، با این حال هم قریحه و ذوق او را هم در گونه مثنوی و هم به شیوه غزل و حتی در نثر آثاری چون فیه مافیه و مجالس سبعه مبینیم .

رضا کیانی در گفت و گو با خبرنگار پانا گفت :به نظرم امروز زمان طرح این پرسش است که رمز جاودانگی مولانا چیست ؟ با گذشت قرنها ، نه تنها ایران بلکه جهان به نام و اندیشه و منش مولانا همچنان افتخار میکند ، عارف ، سالک ، صوفی ، ادیب ، حکیم ، سخنور و شاعر عناوینی است که از ابعاد مختلف به او اطلاق می شود .

 

این فعال رسانه ای افزود: مولانا منادی عشق بود و عقل ناقص انسان را از درک عشق حقیقی قاصر می پنداشت ، مولانا از حیث عرفان میراث دار عارفان بزرگانی چون عطار ، خاقانی ، سنایی و بایزیدبسطامی بود اما نکته مهم در افکارو منش مولانا در اینجاست که از ابتدا به ساکن شاعر نبود و با هدف سرودن شعر و تمرکز تخصصی بر گونه های ادبیات و کتابت مطرح نشد !

وی با اشاره به اینکه مولانا اصراری هم بر شاعر بودن نداشت ،اظهار کرد: شعر مولانا شعری جوششی و ماحصل شور درونی بود به گونه ای که حتی در نفسش شعر می دمید و ناخودآگاه برلب جاری میشد و دیگران می نوشتند و برخلاف برخی از بزرگان ، او از هیج شاعری گرته برداری نکرد .

کیانی گفت :شور درونی مولانا بصورت شعر و سماع در بیرون نمایانگر می شد وشعر مولانا علاوه بر بارعظیم معنا ، در برگیرنده نوعی پویش ، غم ستیزی حرکت و بارموسیقایی ، ژرف ساخت حماسی است .

عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران افزود: به قول دکتر اسلامی ندوشن ؛ غزلسرایی مولوی بیشتر از وجدان نا آگاه سرچشمه میگیرد تا آگاه ، با این حال هم قریحه و ذوق او را هم در گونه مثنوی و هم به شیوه غزل و حتی در نثر آثاری چون فیه مافیه و مجالس سبعه مبینیم .

کیانی خاطر نشان کرد: فیه مافیه و مجالس سبعه مجموعه گفته های مولانا است که توسط پیروانش کتابت شدند ، مکتوبات عنوان مجموعه ای است از ۱۵۰ نامه کوتاه وبلند برجای مانده از مولانا ، که بارها در ایران و ترکیه به چاپ رسیده است .

وی بیان داشت : مولانا به شکل هنرمندانه حتی در غزل هم قصه پردازی کرد و او را نمی توان یک شاعر نظریه پرداز سیاسی نامید ،اما در سپهر اندیشه مولانا مسایل مهمتر و پایه ای مرتبط با اخلاق انسانی در حکومت و قدرت وجود دارد و آن هم تاکید بر تواضع و تسامح ، شایسته سالاری ، اجتناب از منیت و نکوهش زیاده خواهی و قدرت پرستی و مبارزه با نفس ، که بسیار مورد تاکید است و به شکل تمثیلی و حکایت باورپذیر ملاحضه می شود .

وی دغدغه بزرگ مولانا را رهایی انسان از بند مادیات و تزویر و پلشتی و رساندن آدمیان به قله رفیع فضیلت و تزکیه نفس در مسیر قرار گرفتن بر جایگاه حقیقی و شکوه و جلال قدسی انسانیت دانست و گفت :پیچیده شدن روز افزون تکنولوژی و وسوسه های قدرت و برخی ناشایسته سالاریها ممکن است که انسان امروز را از اصل و فطرت خدامحور و حقیقت جوی آن دور کند و براستی که در چنین فضایی نیازمند اخلاق سلیم و انسان آرمانی منظومه فکری معنوی بزرگانی چون مولانا هستیم.