مدیریت، برنامه، کارشناسی و اجرا

خورنا -چهار واژه ای که معمولا هرکجا سخن از نهاد ، سازمان و یا اداره ای به میان می آید از آنها نیز سخن رانده میشود؛ وچه بسا فلسفه وجود اکثر نهادها و وظیفه شان انجام امور ذکر شده باشد.

خورنا -چهار واژه ای که معمولا هرکجا سخن از نهاد ، سازمان و یا اداره ای به میان می آید از آنها نیز سخن رانده میشود؛ وچه بسا فلسفه وجود اکثر نهادها و وظیفه شان انجام امور ذکر شده باشد.
فارغ از تفاوتها ، صلاحیت ها و موضوع تکالیف ، بنا به اقتضاء و به حکم عقل هر نهادی ( نهاد های عمومی ) برای تسهیل معیشت مردم بوجود آمده و اصولا فلسفه تشکیل دولت ها همین است : تسهیل معیشت مردم،حفظ حقوق و نظم عمومی.
با نگاهی به شهرهایمان ( خرمشهر و آبادان )
درمیابیم که پس از پایان جنگ تا کنون فاصله مان از عمل تا آن فلسفه چنان بوده که اینچنین سخن گفتن نه تنها نزد مستخدمین و مسئولین دولتی ( خادمین ملت و مردم ) بلکه نزد شهروندان ( ارباب رجوع و ولی نعمتان دولت ) نیز خالی از طنز نمی نماید.
امروز پس از گذشت بیش از ربع قرن از جنگ تحمیلی ، مسئولین و نهادها پادشاهانه با مردم رفتار میکنند؛ نهادهایی که فلسفه وجودشان تامین آسایش، رفاه و تسهیل معیشت مردم است و مستخدمینشان باید به ازای خدمت به مردم اجرت دریافت کنند؛ اجرتی که دولت به نیابت از ملت، از قَبل تحصیل منافع منابع و ثروتهای این سرزمین به آنها میدهد. گویی وظیفه مردم خراج دادن است و کار مسئولین شهرمان حقوق گرفتن و امرار معاش از قِبَل مناصبشان !
این تجربه هولناک حاصل چیست؟
و آیا در نقاط دیگر کشور اوضاع اینچنین است ؟
بدون شک پاسخ منفی است، که اگر مسئولین سایر نقاط کشور نیز با این هماهنگی و دقت وصف ناشدنی به عدم مدیریت ، عدم برنامه ریزی، عدم کارشناسی و اجرای سلیقگی ( در نهایت بی سلیقگی ) می پرداختند امروز حال و روز ایران حال و روز عراق و افغانستان می بود.
براستی برای دولت های مختلف عیب نیست که روزگاران خوش خرمشهر و آبادان روزگار استعمارشان باشد !؟
این مصیبتی ملی است.
عزمی ملی میطلبد تا این دو ویرانه را به چهل سال قبل بازگرداند و از آنجا دوباره شروع کرد و با سرعتی مضاعف چهل سال به پیش رفت که تا چهل سال دیگر به جایگاهی که باید باشیم رسیم؛
ولی آیا تمام مشکلات را باید بر گُرده مسئولین گذارد ؟
پاسخ این سوال نیز منفیست.
هنگامی که مردم اتحاد و همدلی نداشته باشند دیگر در گروهی تحت عنوان ملت نمیگنجند؛
چند هزار نفر انسان هستند که هرقدر هم که بینشان نخبه و تحصیل کرده و فرهیخته باشد باز هم توان خوب زیستن و ساخت بستر مناسب برای زندگی را نخواهند داشت؛
تک هستند و نه ملت و نه گروه و نه حزب و نه هیچ !
حالتی مثل برزخ که در آن میبایست تنها منتظر چیزی باشیم و تجربه ثابت کرده است که ورای این انتظار هیچ چیز خوبی در انتظارمان ننشسته.
فقر، بیکاری و اشتغال ظالمانه غیربومیان میان انبوه بیکاران این خاک، و عمران شهری که بدلیل نبود اصطلاح مناسب برای بیان اوضاع و احوال این دو شهر ناگزیر از استفاده از این اصطلاحم، چرا که ماهیتاً نه عمران است و نه سنخیتی با آن دارد بلکه بی سلیقگی و سوهان کشیدن به هرگوشه از شهر و هر گوشه از جان و روح مردم و ایجاد تغییراتی در خرابه هاست؛ گاه بدتر و گاه همانگونه و معمولا بدتر، ماحصل ربع قرن تک تک زیستن و سکوت ماست.
آیا اگر فرد فرد ما بجای تک قطره های آب مانند رود پیوسته بودیم و از این رود صدها نهر پای نهال های هر یک از امور شهرهایمان جاری میشدیم هر کدام از این امور و معضلات و خشک درختان که هیزم آتشی هستند که امروز و سالهاست که در آن میسوزیم اکنون درختانی پربار که ثمره آنها کار ، تمول ، فرهنگ متعالی، کرامت و عزت انسانی و اسلامی بود نداشتیم ؟
آیا اگر چنان بود هیچ مسئول بی لیاقتی توان اخذ منصب و یکه تازی و باند بازی را در شهرهایمان می داشت ؟
آیا هیچ نماینده مجلسی میتوانست پس از چند دوره پیاپی نمایندگی حاصلی جز هیچ و کاش هیچ ، بلکه زنجیری از مشکلات و تباهی ها که بر دست و پای شهر و شهروندان بسته نداشته باشد ؟
اگر تک باشیم خودمحوریم و مشکلات شهر گرچه گریبانگیرمان نیز باشد سبب انگیزش ما نخواهند شد و این میشود که عده ای حتی رأی خود را میفروشند، چه از این کار احساس خیانت به دیگران را نمیکنند، چون پیوندی با دیگران ندارند.
این مختصری از مشکلات انفرادی زیستن ماست که سبب شده در هیچیک از امور شهرهایمان به معنای واقعی نه مدیریتی باشد، نه برنامه ای، نه کارشناسی در مسائل ذیل عنوان عمران و نه اجرای صحیح.
راهکار چیست ؟
هرچیز آغازی دارد و برای پیمودن راه آبادانی خرمشهر و آبادان باید از جایی شروع کرد و در این راه گام برداشت.
ما قطره قطره ها جمع شده ایم تا رود شویم و بخروشیم و به هرکجا رسیدیم حیات بخشیم و آباد کنیم؛
ناظر بر امور و مطالبه گر حقوق خود باشیم و هر روز قطره ای به این رود بیافزاییم.
با حفظ احترام به مسئولینی که در جایگاه مناصب خود و هم اندازه مسئولیتشان هستند.

مهدی سواریان

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • غزلی ?سوابق:حاج صالح ?خوشنامی:حاج صالح ?دیپلمات: حاج صالح ?اقتصاد دان:حاج صالح ?حقوقدان:حاج صالح ?رزمنده:حاج صالح ?جوانگرا:حاج صالح ?اصلح: حاج صالح ✅محمدصالح سواریان✅ ?خرمشهر همیشه زنده است?