کنار رفتن نقاب از چهره پایداری ها/ عبور چند باره از اساسنامه/ کمر مطبوعات خوزستان شکست!

خورنا – چنین روند غیرقانونی و گذر از اساسنامه را با جناب همایون قنواتی در میان گذاشتیم که صرفا با این پاسخ مدیرکل ارشاد مواجه شدیم : اگر روند عضویت ها خارج از اساسنامه باشد ، انتخابات ابطال می شود.

هر چند این چند روزه ، در مقابل نیام افراخته و توپ خانه رسانه ای عده ای ، زبان در کام کشیدیم و سخنی نراندیم تا روند قانونی تاییدها طبق اساسنامه و صورتجلسه ، طی شود اما چند نکته ای را پیرو مباحث صورت گرفته می نگاریم تا در حافظه رسانه ای ثبت شود و صرفا خوانشی رهیابی به ماجرا نداشته باشیم:

پیش از انتخابات خانه ی مطبوعات ، در مطلبی از گذر از  بندهای اساسنامه سخن گفتیم و در همان زمان نیز از پرونده سازی ها و همچنین چشم پوشی های ارشادی ، انتقاد کردیم و رسما به عنوان هیات مدیره از حذف گسترده ی خبرنگاران راستین زیر تیغ سو پیشینه و بیمه ی بالای یک سال و در عین حال ورود افرادی در کسوت نیازمندی های تک برگ و با بیمه ی زیر یک سال و حتا کمتر از سه ماه ، پرده برداشتیم. هر چند در همان زمان ” هیات تطبیق و ارشاد ” از رسانه ای شدن چنین روندی برآشفته شدند اما معتقد به حق گویی حتا به ضرر خود هستیم .
عبور ارشاد از اساسنامه ، و انتخاب هیات تطبیق فرای اساسنامه و بخشنامه ، و در عین حال نادیده گرفتن تخلفات عمده ، واقعیتی است که چه عده ای از بیان آن ناراحتی شوند و چه عده ای از ابراز آن خشنود ،  نمی توان کتمان کرد. همه ی تخلفات صورت گرفته نیز از همین جا و در زیر چشمان ناظرین ارشاد نشات می گیرد ؛ ناظرینی که باید قدم های برداشته را با اساسنامه تطبیق دهند نه اساسنامه را با قدم هایی که به سمت آنان برداشته می شود.
نکته تاسف بار آنجاست که با وجود نقص جدی پرونده ها ، حتا در روز انتخابات و دقیقه ی نود ، با پیگیری مدام و لجاجت گونه مدیرمسئول یک نشریه و همچنین با وساطت ارشاد و اطلاع جناب براتی ، به کسانی تعرفه انتخابات داده شد و مجوز ورود به سالن صادر شد که بر طبق لیست منتشر شده ، پرونده شان ناقص و در دست بررسی بود. ( لیست ارشاد موجود است) و جالب آنکه اعتراضات هیات مدیره به عنوان اعضای ناظر بر روند ورود افراد به سالن ، به این ورودها و همچنین وکالت نامه های دقیقه ی نودی، از سوی دیگر ناظرین (سه عضو ارشاد) نادیده گرفته شد. حال آنکه همگان می دانند بر طبق اساسنامه ، هم عضویت ها و هم وکالت نامه ها دو روز قبل می بایست به تایید رسیده باشد نه همان روز .
حتا پیش از رای گیری ، چنین روند غیرقانونی و گذر از اساسنامه را با جناب همایون قنواتی در میان گذاشتیم و نسبت به این روند اعتراض کردیم. شاهد ماجرا نیز “محمد مالی” و “خانم زندیار” بود که صرفا با این پاسخ مدیرکل ارشاد مواجه شدیم : اگر روند عضویت ها خارج از اساسنامه باشد ، انتخابات ابطال می شود. احتمالن خانم زندیار این بخش از بگو مگوی و پاسخ جناب قنوانی را در بینابین مصاحبه اش ، ضبط کرده است.
به هر حال ، انتخاباتی برگزار شد و به یمن عبور از بندهای اساسنامه ابلاغی وزارت ارشاد ، جریانی عمدتا از یک نشریه ، حائز بیشترین رای شدند که طبق اساسنامه و همچنین صورتجلسه باید به تایید هیات مدیره دور اول برسد وگرنه وجاهتی نخواهد داشت.
جدای از پیگیری این روند قانونی ، این انتخابات ، برخی نقاب ها را از چهره ای عده ای برکشید و ماهیت شان را برملا کرد ؛ عده ای که با آمدن هر دولت رنگ خود و نشریه شان تغییر می کرد و مترصد وزش بادی برای جهت گیری بودند.
این انتخابات ، چهره ی ” پایداری ” عده ای را هویدا کرد که در دولت پیشین سینه چاک شان بودند و با جلوس روحانی ، خود را معتدل و اصلاح طلب خوانند. البته درصدد نفی هیچ جریان سیاسی چه پایداری ها و چه اصلاح طلبان نیستیم و طبق روال ، دوره ای اصلاح طلبان بر مراد می رانند و دوره ای دیگر نیز اصولگرایان.  اما در این بین ، عده ای در پس نقاب ، همواره بیشترین سودها را می بردند که انتخابات خانه ی مطبوعات ، خوی و خصلت شان را عیان کرد و به ظن توپخانه ی رسانه ای شان – رهیاب – ، با ورود سه نفر از نور خوزستان ( چهار نفر بودند که یک نفر با قرعه حذف شد) و یک نفر از تسنیم  ، اصلاحات را کمر شکستند و سپس ، مصاحبه های همین سایت ، با دبدبه و کبکبه در صفحه اول روزنامه شان نقش بست.
امثال جناب فلسفی ، فروغی نیا ، فارسی زاده در پشت یا روی صحنه ، هر چند رقبای سرسختی محسوب می شوند اما به دلیل خصلت بارز و مشی مشخص و معلوم ، در رقابت ها مرزهای اخلاق و حرفه ای صنف را در نمی نوردند و بی هیچ نقاب و فرو ریختن مرزهای اعتقادی ، راه را تا پایان ، زیر پرچم و عَلَم خویش ، ادامه می دهند و در گردنه های نفسگیر رقابت به رنگی در نمی آیند و حاضر نیستند برای رسیدن به مقاصد خویش ، پا بر اصول حرفه ای و اصول اخلاق بگذارند و کلاغ را به جای قناری قالب کنند ؛ کاری که جریان تمامیت خواه انجام داد.
فارغ از این مسائل ، و بی آنکه قصد هیاهو در این باب داشته باشیم فقط یک مورد را نه به دلیل تضییع حق خویش ، بلکه به علت پایمال شدن جایگاه رسانه ها و خبرنگاران راستین پیگیری خواهم کرد: عضویت های خارج از بندهای اساسنامه و ورود آگهی بگیرها و نیازمندی ها با بیمه نیم بند  و زیر یک سال و قالب کردن آنان به جای روزنامه نگارانی که شبانه روز قلب شان برای رسانه و خبر می تپد اما جایگاهی در این انتخابات نداشتند.
به گواه مطالب پیشین ، چنین حقی را چند روز پیش از انتخابات پیگیری کردیم که با سدّ و ممانعت ” پایان عضویت ها و پایان بررسی عضویت ها ” مواجه شدیم. در همان روز انتخابات و پیش از رای گیری نیز پیگیری کردیم و حالا نیز با ادله و دلیل قانونی و بر اساس اساسنامه و صروتجلسه انتخابات ، پیگیر آنیم.  اگر هم رای می آوردیم با خود عهد بسته بودیم که در مقابل این همه بی عدالتی به خبرنگاران راستین و نادیده گرفتن رسانه ها و رفتار فرای قانون ، کوتاه نیاییم. حتا تمایلی به حضور نیز نداشتیم اما در صورت عدم حضور و تحریم انتخابات از سوی هیات مدیره ، بی شک حتا دوستان نزدیک نیز برچسب انحصارطلبی به ما می زدند ؛ برچسبی که این روزها بر پیشانی عده ای چسبیده و با این انتخابات ماهیت شان برملا شده است.
و این نهایت اخلاق مداری ما بود که بی هیچ مهندسی و وارد کردن غیرقانونی افراد ، وارد شدیم. در تایید این نکته همان بس که روزنامه فرهنگ جنوب و شوشان صرفا ده نفر روزنامه نگار را با بیمه هایی بالای ۹ سال وارد کرد ؛ حال آنکه می توانست همچون روزنامه ای دیگر که سی نفر را از هر قشر و با بیمه های زیر یک سال و از پیش تعیین شده وارد نمود،  مرزهای حرفه ای را نادیده بگیرد و برای رسیدن به اهداف ، پا بر اخلاق بگذارد و پنج نیروی شاغل و بیمه دار چاپخانه ، دو نیروی توزیع کننده ، و بیش از ۱۰ شاغل در نیازمندی های فرهنگ و همچنین شوشان را وارد معرکه نماید. حال آنکه اینگونه نشد و چنین نکرد.
نه با رفتن به هیات مدیره امتیازی نصیب مان می شد و نه با عدم ورود امتیازی از دست می دهیم. فقط یک چیز را می دانم: در صورت عدم اعتراض روزنامه نگاران راستین و خبرنگاران واقعی ، فردا همین آگهی بگیرهای نیازمندی ها ، مدعی می شوند و اندک آبرویی که برای رسانه ها باقی مانده ، فدای انحصارطلبی و نگرشی صرفا اقتصادی و سیاسی ( و نه صنفی)  و محدود عده ای ، خواهد شد. شان روزنامه نگاران و خبرنگاران فراتر از این است که در لوای خانه ی مطبوعاتی قرار بگیرند که برخی از اعضای هیات مدیره اش الفیای خبر را نمی شناسند.
یا در این فرایند ، به نتیجه خواهیم رسید و حق و حقوق پایمال شده روزنامه نگاران را بر می گردانیم و شاهد حضور خبرنگاران راستین به جای ” بدلی ها ” در خانه ی مطبوعات خواهیم بود یا به نتیجه نمی رسیم و  با وجود یک خانه نیم بند و غیرقانونی مطبوعات ، ترجیح می دهیم پرونده عضویت خود را پس بگیریم و پراکنده و مجزا کار کنیم و یا در لوای تشکلی فراگیر و جدید از روزنامه نگاران ، قرار بگیریم .
پی نوشت :
مدیرکل ارشاد خوزستان در این بین ، فارغ از هیاهوی جناحی ، و فارغ از توپ خانه رسانه ای پایداری ها، صرفا در این باب باید بر اساس قانون و اساسنامه و همچنین صورتجلسه انتخابات وارد شود و اگر در روند انتخابات خانه مطبوعات خود را ناظر می داند ، صرفا باید وظیفه نظارتی خود را بی هیچ تاثیرپذیری و بی توجه به هیاهوها اعمال نماید.