منطقه آزاد اروند، حکایت آرزوهای برباد رفته

خورنا – رضا صادقیان: نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی به وضعیت منطقه آزاد اروند انتقاد کرده است، گفته است تمام عملکرد سازمان شوی تبلیغاتی است(اطلاعات بیشتر). چندی قبل عبدالله کعبی، از قائم مقامی منطقه آزاد اروند استعفا داد، روزهای اول و یا آخر فعالیت‌ وی در سازمان بود خبر از به اهداف نرسیدن سازمان داد، اینکه نرسیدن به اهداف دلیل استعفای وی بود و یا خیر مشخص نیست. نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی هم طرح تحقیق و تفحص از سازمان منطقه آزاد اروند را پیگیری می‌کرد، بدون شک نگاه و عمل وی خیر بوده است ولی نمی‌توان بدون نگریستن به گذشته و کارنامه سیاسی افراد و حمایت‌های بی‌دریغ وی از جریانی سیاسی خاص که این روزها با کارنامه پرفساد مالی، اقتصادی و اداری شناخته می‌شود سخنان امروز ایشان را به سادگی پذیرا شد.

با نگاهی به عمر سازمان متوجه می‌شویم چنین نهادی ۹ مدیر را به خود دیده است. مدیرانی با نگاه‌های بسیار متفاوت که سیاست‌های هرکدام با دیگری آنچنان متفاوت است که برای نهادی نوپا و جدید باورنکردنی می‌نماید، این سازمان مدیرانی زیادی را به خود دیده است، مدیرانی که گاه چندسال خدمت کردند و مدیرانی که چندماه! هم مدیر سیاسی داشته است با کمترین آگاهی از منطقه و کارکرد سازمان‌ها و هم مدیران با تجربه را به خود دیده است که بخش‌های سیستم مدیریتی را با نگاهی دلسوزانه به مردم منطقه ترکیب کرده بودند، گویی گردش زمانه به گونه‌ای رقم خورد تا عملکرد هر کدام از مسولان سازمان در دوره‌های گذشته با یک چشم نگریسته شود، گمان نمی‌کنم تا کنون نظرسنجی از مردم شهرهای واقع در منطقه آزاد اروند صورت گرفته باشد ولی با توجه به شنیده‌ها و دیده‌ها می‌توان هجم زیادی از این نارضایتی را شاهد بود. این نوشتار به جای پرداختن به اشخاص به نهاد منطقه آزاد اروند در معنای خاص آن می‌پردازد.

برای بررسی سازمان و یا نهادی خاص و جدید می‌بایست جایگاه افراد را مهم شمرد، ولی نه به اندازه سازمان، بدون شک می‌توان نقش هر کدام از افراد قدیم و جدید در سازمان را بررسی کرد و یا به نقد شخصیت‌ها همت گمارد، ولی تمامی این افراد در سیستمی فعال هستند به نام سازمان و یا نهاد سیاسی-اقتصادی-فرهنگی. به گمان راقم این سطور، جای پرداختن به نقش افراد و یا کشف نمودن رازهای مخفی سازمان که نشریات محلی سخت به چنین رویکردی دلبسته‌اند و سخت تلاش می‌کنند تا ناکارآمدی فلان مدیر سازمان را رسانه‌ایی نمایند، به نقش خود سازمان در کلیت آن نگریسته ‌شود.

اول: جایگاه سازمان‌ها و نهادها در هر منطقه و کشوری متفاوت است. اینکه کدام سازمان در چه دوره تاریخی شکل گرفته است و براساس کدامین نیازها رشد کرده نیز مهم است؛ می‌توان سازمان‌ها و نهادها را به شخصیت و یا نقش افراد فروکاست، حرکتی که از سوی بسیاری از فعالین سیاسی استان صورت می‌گیرد، چنین نگاهی خیلی زود به نتیجه می‌رسد و تمام ایرادهای موجود را به دلیل حضور و یا عملکرد شخص عنوان می دارد که با تغییر آن فرد همه کارها روبه‌راه می‌شود و دیگر مشکلی به چشم نخواهد خورد. یکی از شرایطی که سازمان با آن روبرو بوده و هست، چنین نگاهی می‌باشد. گمان می‌کنند با تغییر مدیریت می‌توان بر بال‌های آرزوها نشست و مشکلات شهرهای واقع شده در منطقه آزاد اروند را حل نمود. چنین دیدگاهی به دلیل آنکه اهرم‌های نفوذ را در دست دارد، می‌کوشد با تغییر اشخاص و یا گماردن نزدیکان خویش به این مهم دست یابد و گره‌های فروبسته را به خیالش بگشاید! با نگاهی به تاریخچه سازمان، مدیران و معاونان متوجه می‌شویم این راه همچنان پرطرفدار ولی بسیار ناکارآمد است. می‌توان و می‌بایست به نقش اشخاص دقت کرد، ولی وزن افراد با نهادی نوپا که مدعایی بس بزرگ در عرصه‌های متفاوت دارد قابل مقایسه نیست.

دوم: سازمان منطقه آزاد اروند، در جایی متولد شده که قبل از آن دیگر نهادها مشغول فعالیت بودند. ریشه‌های سازمان طی عمر کوتاه خود نه تنها تناور نشد که دیگر سازمان‌ها با مقاومت‌های بی‌دریغ در مقابل این نهاد ایستادگی می‌کنند. سازمانی که قرار است به کارهای عمران، شهری، واردات اتومبیل، معافیت‌های مالیاتی و توسعه شهری وارد شود، عملا این پیام را به دیگر سازمان‌ها ارسال داشته که با نقش جدید و همه‌کاره نهاد جدید کنار بیایند، در عمل این اتفاق رخ نخواهد داد. در هر شهر و استانی با انبوه سازمان و اداره‌های دولتی روبرو هستیم. اداره‌ها و سازمان‌هایی با عمری بس طولانی که طی دهه‌ها از استخوان‌بندی قوی و مشخصی برخوردار شده‌اند. در گام نخست، این سازمان در مقابل نهادهای جدید که خواهان تلاش‌های موازی می‌باشند ایستادگی خواهند کرد،‌ به عنوان نمونه به درگیری‌ میان سازمان منطقه آزاد با سازمان شهرک‌های صنعتی، پالایشگاه آبادان، شهرداری، شورای شهر آبادان و خرمشهر، اداره مالیات و… بنگرید. در مقام مقایسه با نهادهایی روبرو هستیم که طی گذشت زمان از قوام خاصی برخوردار شدند، از سویی با نهادی تازه روبرویم که گاه مدیران ارشد آن از توانایی لازمی برخوردار نیستن و یا کوچکترین اطلاعی از قدرت نهاد جدید نداشته و ندارند، چنین شرایطی را از نظر دور نداریم، اشخاص و مدیران مهم هستند، ولی ما شاهد جدل میان سازمان‌ها هستیم، نهادهایی که به سادگی جایگاه اشخاص را به سخره می‌گیرند و در مقام نفی وی برمی‌آیند.

سوم: به نقش اشخاص در سازمان بازگردیم. نهادگرایان آنچنان که باید و شاید نقش خاصی برای افراد و مدیران قائل نیستند. افراد را دست بسته‌تر از آن می‌دانند که بتوانند راه نهاد و سازمانی را به سویی دیگر بچرخاند، با این حال و در عالم واقع می‌توان این نقش را شاهد بود. سازمان منطقه آزاد اروند، از مدیرانی توانمندی هم برخوردار بوده است، اشخاصی که در پست‌های مدیریتی سابق خود از کارنامه قابل دفاعی برخوردار بودند، ولی چرا نتوانستند در جایگاه جدید عامل حرکتی جدید باشند!؟ مشکل نه در تجربه سابق مدیران، که در نهادی نوپاست که از سابقه تاریخی خاصی بهره‌ نمی‌برد. با نگاه به کشورهای دیگر؛ خصوصا کشورهایی که تجربه راه‌اندازی و مدیریت مناطق آزاد را داشته و دارند و عینا همان تجربه را به صورت بسته‌ایی فرض نمودن و تلاش در کاشتن همان تجربه‌های برون از مرزها در داخل کشور راه به‌جایی نخواهیم برد. نهادهای شکل گرفته در کشورهای دیگر براساس احساس نیاز و خواسته‌های تجمیع شده شکل گرفته است، در واقع بسیاری از امور دست در دست هم داده‌اند تا نهادی جدید و کارآمد را برای رونق کسب و کار و جهش اقتصادی با دقت و تیزبینی خاص مدیران بخش خصوصی و دولتی فراهم آورند، کپی‌برداری همان تجربه در جایی دیگر و بنیان نهادن آن در زمین و زمانه‌ایی دگر بدون شک باعث تولد نوزادی ناقص خواهد شد که با تمام نقص‌ها و کمبودها به حیات ناخواسته خود ادامه می‌دهد و تنها حرکت خیر این نوع سازمان‌ها به دلیل بودجه کلانی که در اختیار دارند به سوی ارایه خدمات شهری ساده و یا کارهای تبلیغاتی خواهد رفت. تعمیر اتوبوس‌های شرکت واحد شهرهای آبادان و خرمشهر، خرید ماشین برای سازمان بهزیستی، ساخت ایستگاه‌های اتوبوس به همراه دستگاه تهویه، برگزاری مسابقات و چسباندن صدها و بلکه هزاران بنر تبلیغاتی بخشی از تلاش‌های همین نهاد است. سازمان منطقه آزاد اروند حاصل کج‌ نگریستن به تجربه دیگر کشورهاست؛ اینکه چنین فکری در چه دوره و توسط چه کسانی در کشور و یا استان خوزستان پایه‌ریزی شده است در دست نیست! نبود همین نقشه‌راه و یا هر عبارت و عنوان دیگری که می‌پسندیم نشان از تولد فرزندی معیوب دارد، فرزندی که هر گاه خودش را در مقابل حمله و نقدهای دیگران می‌بیند، سریع واکنش نشان می‌دهد و اقدام به تبلیغات شهری بزرگتری می‌کند.

کلام آخر؛ نقش مدیران و کارمندان در سازمان‌ها مهم است، ولی این نقش برای نهادی نوپا کم‌مایه است. سازمان‌های نوپا می‌بایست مدیرانی داشته باشند باتجربه و همزمان از قدرت چانه‌زنی قوی در مواجهه با دیگر نهادها برخوردار باشند. این مدیران باید در گام نخست از هویت سازمان دفاع نمایند، هویتی جدید و نوساخته با خطاهای بسیار و از جلمه با کارمندانی تازه‌کار و اغلب بازنشسته دیگر نهادها، ساختن نهادی جدید و نوپا باید با توانایی جدیدی همراه گردد، شیفت نیروهای از کار افتاده به نهاد جدید سخت اشتباه است، از سویی انتصاب مدیران دولتی که همیشه دل‌خوش وجود آب‌باریکه در زندگی‌شان بودند راه به جایی در سازمانی که اولین و ابتدایی‌ترین سیاست آن بهبود فضای کسب و کار است نخواهد برد. سازمان‌های نوپا و جدید مدیرانی می‌خواهد به توانمندی استانداران و یا وزرا در عرصه مدیریت، تا مادامی که این مسئله برای تصمیم‌گیران و مدیران ارشد روشن نگردد، سازمان منطقه آزاد اروند از جایی به جایی دیگر نقل مکان می‌کند، قرارداد کارمندان را تجدید و یا لغو می‌نماید و در بهترین حالت چند دستگاه مینی‌بوس و یا اتوبوس برای شرکت واحد خریداری می‌نماید و ماشین‌های پلاک منطقه آزاد اروند را در سطح شهرهای استان می‌پراکند تا گواهی باشد برای عملکرد مدیران توانمند!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • پدر سلام جوان خوب کیش شخصیت هر انسانی را سه عامل میسازد زمان،محیط،ژن ما در دو عامل مشترک هستیم ودر یک عامل متفاوت که عامل متفاوت می تواند متاثر از دو عامل دیگر با شرایط تطبیق پیدا کند . زمان در دوعامل بکسان است ومی ماند محیط که مهمترین عامل وتأثیر گذار ترین عامل در ساخت وشکل گیری شخصیت ،اعتقاد،روش،دانش و شیوه عملکردی هر مدیر، رهبرومرشدوبرنامه ریز می باشد لذا بررسی وتأثیر گذاری عملکردی هر مدیر برای هر منطقه ومحیط اول در قاب فوق قرار داد وبعد قضاوت کرد اگر محیط عملکردی را مقداری گیره کرد ودر کل ایران تعریف کنیم تاثیرات محیطی وشرایط ان را در شخصیت وداشته ها و أهداف ان مدیر دید بعد انتظارات را بر ان تطبیق ونتیجه گیری کرد با این شرایط وقتی ملاک ومسیر رسیدن به این جایگاه إلزاما در این محیط باید از گوگاه هایی از قبیل ارتباطات ،رشوه،تقلب ،مدرک سازی ,توصیه ورآنت ودر نهایت باج دهی وباج خواهی گذار کند وبه قدرت مدیریت برسد دیگر زمانی برای أیده ودانش و شایسته سالاری نمی ماند وأین است که زمان مدیریت خلاصه می شود جهت دفاع از خطراتی که به موقعیت موجود می اورند صرف میگردد وزمان دیگری برای دیگر کارها نمی گذاری ودر این شرایط نامناسب فقط نامناسبان موقعیت رشد دارند ومناسبان جای برای احضار وجود ندارند ومی شود ان که شده که ظاهر باشکوه ونحتوا تهی از هر واقعیت وأین است که نتیجه توقف است که عدم حرکت مساوی است با جمد ومرگ ..........