۸ سال خفقان شادی ملت به مثابه جنگ تحمیلی / تحلیل رویکردهای حذف نشاط در جامعه

تحلیل رویکردهای حذف شادی مردم در دولت های نهم ودهم و نتایج منفی آن در جامعه کنونی. در جامعه‌ای که اکثر مردم حتی از حداقل امکانات رفاهی و معیشتی برخوردار نیستند، ما چگونه می‌توانیم توقع داشته باشیم، که حضور شاد و سرزنده جوانان این خاک مقدس را در آن احساس کنیم؟ به طور مثال جوانانی که فارغ‌التحصیل شده اند و مدت‌ها به دنبال شغل مناسب هستند، آن جوانان شادی را در یافتن کار می‌بینند؛ در حالی که همین جوانان وقتی که استخدام جایی می شوند هم شاد نیست، چرا؟ زیرا امنیت شغلی ندارد، زیرا اطمینان دارد هر لحظه اخراج شود، زیرا می دانند که حقوق دریافتی بسیار حتی کفاف هزینه های رو شخصی اش را نخواهد داد به همین خاطر با داشتن شغل هم نمی‌توانند شاد باشند.

خورنا- بیژن بهوندی: آیا برگزاری کنسرت های موسیقی و شاد زیستن نماد ساختار شکنی های مذهبی و ملی است؟

وقتی در باب موسیقی صحبت میشود بی اختیار ذهن بنده به سوی زیبایی و عروج روحیات عرفانی قدم بر می دارد

#پروردگار یکتا نماد زیبایی بی همتا است و زیبایی را دوست می دارد…

جلوگیری از برگزاری کنسرت های موسیقی و تیاتر های شاد به طور حتم ضربات سنگینی بر بدنه روابط عمومی اقشار مختلف مردم وارد میکند

از بطن نگرش های نا موزون مخافت با شادی یا رویکرد های مشابه آن در دولت های نهم و دهم  چنین استنباط میکنم  که شاد زیستن فقط محدود به مکان هایی خاص با محوریت رادیکالیسم است .

این نوزاد ردیکال خواه در اواسط دوره اول ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد متولد شد و تا سال های  ۹۰ و۹۱به بلوغ خود رسید که ترکش های سهمگین ممانعت از برگزاری کنسرت ها بر هیچکس در آن دوران تلخ و نافرجام پوشیده نیست. به طور مثال در شهرستان های آبادان و قم  این نوزاد ناخواسته هر روز بیشتر از دیروز پروار تر میشود…

  • متاسفانه جریان ضد هنری که به خصوص در مسئله موسیقی و کنسرت ها به راه افتاده است و کارشکنی می کند عناصری هستند که با اتکا به ارزش های دینی مخالفت می ورزند. ( وزیر ارشاد اسلامی)

همیشه محققین مسائل اجتماعی براین باور هستند که نبود شادی و نشاط در جامعه از زمینه های ترغیب افراد و گرایش به اعتیاد و مصرف مشروبات الکلی است…

  • اعتیاد؟ چه کلمه تلخ و زجر آوری اجازه دهید کمی کالبد شکافی اش کنیم :

در پیاده‌ رو که قدم می‌زنی چهره‌های غمگین، افسرده و عصبانی تکرار می‌شوند. کمتر کسی می‌گذرد که به رویت لبخند بزند. از هر که سوال کنی، در توجیه اندوهش چندین و چند دلیل می‌آورد. تفاوت ندارد از کدام قشر و گروه باشند؛ به هر حال یا شاد نیستند یا شادی‌هایشان کوتاه و زودگذر است. در طول سال‌ها، درگیری اقشار مختلف مردم در دورانی به مثابه جنگ تحمیلی و به‌ویژه جوانان با این امر، منجر به آسیب‌های اجتماعی مهلکی همچون اعتیاد و خودکشی شده و جامعه را به سمت خشونت‌ پیش برده است.

وقتی تاثیر نمایشگاه های مبارزه با مواد مخدر چندان محسوس در جامعه احساس  نمیشود باید به جای تمرکز بر برنامه هایی از این دست زمینه های نشاط اجتماعی توسعه یافته و با رعایت خطوط قرمز شرع و اسلام به ویژه برای جوانان ,زمینه های تفریح و سرگرمی و شادی سالم فراهم شود. باید به تعداد روزهای غم روزهای شادی در جامعه تعریف شود و به عنوان مثال ولادت امامان بسیار باشکوه تر از وفات آن ها گرامی داشته شود. چرا نباید کنسرت های موسیقی با رعایت شئونات اسلامی برگزار شود؟

  • میان فقر، بیکاری و تورم با افزایش جرم و خشونت در کشور رابطه ای صد در صد مستقیم برقرار است. یعنی وقتی فقر، بیکاری و شکاف طبقاتی در جامعه بوجود بیاید، ما شاهد انفجار رفتاری به لحاظ طلاق و رفتار بد والدین با کودک در درون خانواده و پرخاشگری های افراد با یکدیگر در کوچه وخیابان هستیم. (دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس)

در جامعه‌ای که اکثر مردم حتی از حداقل امکانات رفاهی و معیشتی برخوردار نیستند، ما چگونه  می‌توانیم توقع داشته باشیم، که حضور شاد و سرزنده جوانان این خاک مقدس را در آن احساس کنیم؟  به طور مثال جوانانی که فارغ‌التحصیل شده اند و مدت‌ها به دنبال شغل مناسب هستند، آن جوانان شادی را در یافتن کار می‌بینند؛ در حالی که همین جوانان وقتی که استخدام جایی می شوند هم شاد نیست، چرا؟ زیرا امنیت شغلی ندارد، زیرا اطمینان دارد هر لحظه اخراج شود، زیرا می دانند که حقوق دریافتی بسیار حتی کفاف هزینه های رو شخصی اش را نخواهد داد به همین خاطر با داشتن شغل هم نمی‌توانند شاد باشند.

همه این موارد باعث می شود وقتی فرد وارد جامعه می شود رفتار پرخاشگرانه از خود نشان داده و به دنبال آن وارد آسیب های اجتماعی از قبیل فرار کودکان  و دختران و روی آوردن به اعتیاد و غیره شود که مجموع این موارد نشان می دهد جامعه دچار آنومی است؛ یعنی هنجارها و ارزش های اجتماعی فرو ریخته و جامعه دچار سردرگمی است

با توابع پیچیده یاد شده در اجتماع کنونی  ما صدمات جبران ناپذیر جلوگیری از شادی های عموم به طور حتم برای اقشار مختلف جامعه، همچنان سمی خطرناک امکان مسمومیت اخلاقیات را در دراز مدت برای جوانان در پی خواهد داشت

 

بیژن بهوندی

فعال سیاسی و اجتماعی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • سعید وقتی نوشته می شود۸سال دولت نهم ودهم,این یعنی که مکتوب بالا(مقاله)مال یک ایرانی ن نیست.بلکه از اونطرف اب!,آمده وطرفداران اسراییل آمریکا