بزرگداشت سالروز فرمان مشروطیت در کانون آینده نگری ایران

خورنا – به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطیت نشستی از سوی کانون آینده نگری ایران  با سخنرانی رضاکیانی ؛ پژوهشگر مسایل تاریخ ایران برگزار در دفتر کانون برگزار شد .

کیانی پیش از هر سخنی تلاش خودجوش و مستقل کانون آینده نگری در جهت آگاهی بخشی سازنده به جامعه را ستود.

وی برنامه در آغاز سخنان خود گفت ، صرف نظر از نگاه کلاسیک به تاریخ ایران پس از اسلام، می توان سه نقطه عطف که در پی خود دگرگونی های شگرفی در جامعه ایران ایجاد کرده اند اشاره کرد. این سه نقطه عطف به ترتیب حاکمیت اسلام و فروپاشی امپراتوری ساسانی، پایه گذاری دولت صفوی و ایجاد دولت-ملت نابالغ در ایران و در آخر انقلاب مشروطه که خود دو برهه صدور فرمان مشروطیت و فتح تهران و پایان استبداد صغیر را شامل میشود، می باشند.

پس از این توضیح کیانی این پرسش را مطرح کرد، که آیا ما در جریان مشروطیت با یک انقلاب و دگرگونی روبرو بودیم و یا مشروطه صرفا یک رفرم و اصلاحات بوده است؟

وی در پاسخ گفت، می توان ادعا کرد که مشروطه یک انقلاب بوده است، چرا که دگرگونی های ساختاری فراوانی را به دنبال خود داشته است. ادبیات، حکمت، فرهنگ، هنر، آموزش و سیاست ایران پس از مشروطه بصورت بنیادی متحول شدند. پس از مشروطه شاه دیگر سایه خدا نیست، نهادهای مدرنی چون بانک های ایرانی راه اندازی شدند، مجلس و عدالتخانه در کشور آغاز به کار کردند و اجازه تصویب قوانین عرفی را یافتند،  احزاب سیاسی در کشور تاسیس شدند،  تفکیک قوا در کشور مطرح شد و در نهایت ادبیات انسان مدارانه و مبتنی بر آزادی بشر و مسایل زنان در کشور جریان یافت. این دست از موضوعات تا پیش از جریان مشروطه در کشور ما بطور جدی جایگاهی نداشتند، و اگر در ادبیات و تاریخ ما به موارد مشابه بر میخوریم از روی تصادف و استثنا است و اگر از حقوق مردم سخن به میان میامد از روی تواضع حاکمان بود و نه پاسخگویی بر مبنای حقوق بنیادی آنها . پس از مشروطیت است که این موارد پیش گفته در کشور نهادینه میشوند، بنابراین می توان گفت مشروطه فراتر از اصلاحات بوده بلکه یک انقلاب است.

وی گفت متاسفانه نگاه ما به تاریخ، یک نگاه متافیزیکی و تمناگونه است. معمولا دو دیدگاه عمده در تحلیل جریانات و دگرگونی های تاریخی وجود دارد، دیدگاه نخست بر ذهنیت تکیه دارد و تحولات را محصول خواست ذهنی فیلسوفان میداند، و دیدگاه دوم تحولات تاریخی را نتیجه روندهای تاریخی و مقتضیات و شرایط زمانی فرض می کند. البته باید در تحلیل هر رویداد تاریخی از هر دو دیدگاه بهره گرفت و ضرورت و امکان را به هم آمیخت.

کیانی در مورد پیش زمینه های انقلاب مشروطه گفت : مشروطه یک شبه و ناگهانی به وقوع نپیوسته، بلکه پیش زمینه های تاریخی خود را داشته است. البته برخی از این زمینه ها هرچند بصورت عریان ربطی به مشروطه ندارند،  ولی بصورت غیر مستقیم از عوامل اساسی مشروطه هستند،وی در همین زمینه در ادامه گفت :

کشته شدن گریبایدف روسی، که خیزش مردم را در پی داشت.

ماجرای تحریم تنباکو با فتوای میرزای شیرازی که همراهی اقشار مختلف حتی بازاریان ایران را با خود داشت. از جمله حوادث  زمینه  ساز بیداری  و خیزش ایرانیان و سپس انقلاب مشروطه شد . وی ادامه داد :

از دیگر زمینه های شکل گیری انقلاب مشروطه را می توان اصلاحات نظامی شاهزاده عباسمیرزا و نیز اصلاحات میرزا تقی خان امیر کبیر صدراعظم نامدار ناصرالدین شاه عنوان کرد. اصلاحات عباس میرزا که در نتیجه شکست های پی در پی از روسیه تزاری رخ داد، بیشتر معطوف به تجهیز و انتظام قشون ایران بود و برد اجتماعی چندانی نداشت. اصلاحات میرزا تقی خان امیر کبیر نیز هرچند که در آینده بر انقلاب مشروطه تاثیر گذاشت، به دلیل این که متوازن نبود و از بالا به پایین بود، در زمان خود نتیجه نداشت.

این اصلاحات و دیگر حرکت های اصلاحی همه به مانع استبداد روبرو شدند و شکست خوردند، و مردم و روشنفکران دریافتند که استبداد مانع آزادی و توسعه سیاسی و اجتماعی است.  وی در توصیف  نتایج جنبش تنباکو گفت  : قضیه تنباکو نقش مرجعیت و ارتباط میان علما و مردم را نمایان کرد، و در نهایت با ائتلاف مردم، مرجعیت و بازاریان (بورژوا) شاه عقب نشینی می کند و روزنه امیدی برای پیروزی بر تابوی استبداد در دل مردم زنده میشود.

در انقلاب مشروطه هم باید نقش ویژه ای برای علما و مرجعیت شیعی قایل شد. چرا که علاوه بر نقش حمایتی که در ماجرای تنباکو دیدیدم، نقش تئوریزه کردن شرعی مبانی مشروطه نیز بر عهده علما بود. به این معنی که مفاهیم نوین وارداتی که از سوی روشنفکران فرنگ رفته به ایران آمده بودند، از سوی فقها با شرع تطابق یافتند. علامه نایینی با نوشتن کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله جواز شرعی حکومت مشروطه در زمان غیبت را صادر کرد، و این رساله به تایید مراجع نجف از جمله آخوند خراسانی رسید.

کیانی به جنبه دیگر انقلاب مشروطه اشاره کرد و در پاسخ به این پرسش که مشروطه چگونه انقلابی بود؟ آیا متعلق به طبقه نخبه شهری بود و یا انقلابی پوپولیستی بود؟

وی گفت مشروطه انقلابی نخبه گرا و در عین حال حمایت از طریق جماعت پوپولیستی هم همراه بود . پس باید نباید یکسویه به جریان مشروطیت نگاه کرد ، ما باید از دریچه مقتضیات  آن زمان و در نظر گرفتن درصد بالای جمعیت بیسواد آن زمان   به قضیه بنگریم و تحلیل کنیم . (این که میگویم جماعت به این دلیل است که در آن زمان هنوز مفهوم جامعه وجود نداشت و  ایران از جماعت ایلات گوناگون شکل یافته بود و مفاهیمی چون جامعه،  دولت، ملت، شهروند و … پس از مشروطه نهادینه شدند).

در روند مشروطه آگاهی و برانگیخته شدن روحیه مبارزه ،  انقلاب و بیداری بخش قابل توجه از عموم مردم    از طریق منابر توسط وعاظ و روحانیت محبوب  صورت می گرفت . پس

از این روی منابر را میتوان در کنار روزنامه ها و تلگراف و شبنامه،یکی از رسانه های مهم دوران مشروطه قلمداد کرد. کیانی ادامه داد : در محافل مذهبی روحانیون شیعی معمولا  با تکیه بر دو مفهوم شیعی عاشورا(نپذیرفتن ظلم و ذلت) و انتظار (نداشتن مشرعیت هر حکومتی در دوران غیبت) توانستند روحیه انقلابی عامه مردم را تحریک و به صف انقلابیون وارد میکنند.

وی مطبوعات را نیز اهرمهای مهم  آگاهی بخشی و مبارزه در آن دوران قلمداد کرد و گفت : مطبوعات نیز نقش مهمی بر دوش داشتند، روزنامه های حبل المتین، قانون و اختر در تبعید نشر میافتند و در کنار روزنامه های داخلی صور اسرافیل، ثریا و مساوات در آگاهی بخشی به طبقه متوسط و باسواد جامعه به ویژه در دوران استبداد صغیر به ایفای نقش پرداختند.

کیانی راه اندازی مدارس نوین را یکی دیگر از پیش زمینه های انقلاب مشروطه و بیداری ایرانیان عنوان کرد. مدارس نوین نخستین بار از سوی میرزا حسن رشدیه در کشور تاسیس شدند، که این اقدام مهم ضمن باسواد کردن مردم و  توانایی  خواندن روزنامه ها و کتب و شبنامه ها  ، در افزایش آگاهی عموم  تاثیر بسزایی داشت.

کیانی در معرفی دستاوردهای اجتماعی فرهنگی مشروطه گفت :

زمینه های نوسازی کشور پیش از مشروطه آغاز شده بود، ولی این تحولات بسیار ناچیز بود و در سایه استبداد ظل الهی شاه و خوانین ایلات چندان به چشم نمی آمد. ولی با رخداد مشروطه این روند سرعت گرفت و جامعه ایران شاهد تغییرات ساختاری در زمینه سیاست، اجتماع، فرهنگ، آموزش، هنر، ادبیات و از همه مهمتر  میتوان به  توجه جدی به مسایل زنان  و ارتقای جایگاه و فعالیتهای اجتماعی و اصلاح ذهنیت جامعه نسبت به زن اشاره کرد.

در زمینه شعر و ادبیات در کنار سه مکتب شعری پیشین (خراسانی،  عراقی و هندی یا اصفهانی) ما شاهد پیدایش مکتب شعری بیداری هستیم. تا پیش از مشروطه مضامین شعری بیشتر حول محور مدح شاهان و بزرگان، ستایش و گله از معشوق و نیز مفاهیم عرفانی و فلسفی بود، ولی با مشروطه شعر دچار دگرگونی اساسی شد و مفاهیم نوین و انسانمدارانه ای چون آزادی بیان و عقیده، حقوق بشر، برابری، دموکراسی و حق تعیین سرنوشت به حوزه ادبیات وارد شدند. همچنین در زمینه هنر نیز ما شاهد ورود هنر اروپایی تئاتر در ایران هستیم.

دستاوردهای مشروطه بسیار گسترده می باشند و ما برای تحلیل هر یک نیازمند چندین جلسه هستیم، که به دلیل کم بودن زمان به همین بسنده می کنیم.

 

این پژوهشگر تاریخ  ایران  در پایان سخنان خود   در مورد فرجام انقلاب مشروطه خواهان ، پس از فتح تهران و مجلس دوم گفت :

بررسی فرجام مشروطه برای تحلیل آینده سیاسی کشور حیاتی میباشد، دریافتن اینکه چرا این همگرایی میان مردم، علما، روشنفکران، بازاریان، سران ایلات و کشاورزان و ملاکین که به صدور فرمان مشروطیت انجامید، چگونه به شکست روبرو شد، بسیار مهم است.

شوربختانه همگرایی و تعامل بدست آمده برای نیل به مشروطه به جای روحیه مسالمت آمیز برای کسب قدرت به دشمنی و جدال کشید که حتی به قتل و کشتار رقبا نیز رسید. دو حزب اعتدالیون-اجتماعیون و دموکرات که پس از فتح تهران و در جریان مجلس دوم روی کار آمدند،  به رقابت غیر سازنده و دشمنی پرداختند که به قتل هایی منتهی گردید و طرف مقابل نیز به تلافی قتل های انتقام جویانه انجام داد.

هر چند که بازهم تکرار میکنم  جریان انقلاب مشروطه از تصوییب قانون تا فتح تهران و تقویت نهادی مدرن و مدنی دستاوردهای ماندگاری برای کشورمان تا به امروز  به همراه داشته است و باید ارزشها و همچنین جانفشانی های در راه آن را پاس بداریم  اما فرجام مشروطه خواهان و  برخی رهبران آن ، نیاز به آسیب شناسی دارد،  کیانی تصریح کرد :  اگر به جای رقابت ناسالم و کشتار از سوی دو طرف، تعامل و رقابت مسالمت آمیز  و اندکی گذشت و صبوری  صورت می پذیرفت، بی شک انقلابیون می توانستند از دستاوردهای حماسه  ملی خود  ، بهتر نگهداری کنند. این کارشناس امور فرهنگی باتاکید بر عبرت از وقایع پس از تشکیل مجلس دوم و اختلاف برخی مشروطه خواهان پس از خلق حماسه گفت :  امروز  در عصر حاضر  باید از فرجام انقلاب مشروطه و رفتار برخی از مشروطه خواهان پس از فتح تهران و  رفتارها  و کنش های پس از  تشکیل مجلس دوم  درس بگیریم و  بیاموزیم که امروز حفظ منافع ملی و دستاوردهای ناشی از موفقیتهای سیاسی را فدای منافع شخصی و قومگرایی و خودمحوری نکنیم