به حقوق کودکان بیشتر توجه کنیم( بخش اول)
خورنا – رسول اکرم (ص) می فرماید : اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم
فرزندانتان را گرامی بدارید و با آداب و روش پسندیده با آنان رفتار کنید. کودکان و نوجوانان در روند رشد و بلوغ و پس از آن برای ورود به جامعه دارای نیازها وحقوقی هستند.
حقوق در مفهوم کلی به مجموعه قواعد و مقررات حاکم بر جامعه گفته میشود و از این معنا حقوق کودک را میتوان این طور عنوان کرد:مجموعه قواعد ومقررات بین کودک و هر فرد یا افرادی که با وی سروکار دارند.
آشنایی با نیازها ودرضمن آن حقوق کودک از این منظر که آنان در آینده نقش اصلی و اساسی را در جامعه عهدهدار خواهند شد بسیار مهم است و جامعه سالم و عدالت جو و عدالتخواه در گرو تربیت و آموزش صحیح این عزیزان خواهد بود و چنانچه به نیازهای واقعی آنان در دوران کودکی و نوجوانی توجه نشود چه بسا خسارتهای غیر قابل جبرانی بر جامعه تحمیل خواهد شد. در واقع این نیازها از حقوق کودکان به شمار میآید که باید بدان توجه نمود. نیازهای کودک در برههای از زمان از دیگر زمانها ویژگی و اهمیت فوقالعادهای دارد. در این میان حقوق کودک نه تنها به عنوان یک تکلیف بر عهدهی والدین است، بلکه جامعه (قدرت عمومی) نیز با توسعه سیستم های حمایتی و نظارتی نسبت به احقاق حق کودکان به عنوان آسیبپذیرترین اقشار جامعه از آن دفاع نموده و برنامهریزی هدفداری را جهت رسیدن به هدفهای متعالی از ره آورد آن برای این گروه مورد توجه قرار می دهد.
نتیجه اینکه به نظر میآید در کنار قوانین سطحی موجود که در جهت احقاق حقوق کودک وضع شده میبایست آموزشهایی جدی و بعضا الزامآور برای تمامی افراد و موسساتی که در ارتباط با کودکان میباشند مشخص کرد. در این مقاله تلاش می شود که به این جنبه ازنیازکودکان توجه بیشتری شود.
نقش پدر و مادر
مهمترین وظیفه در تعلیم و تربیت اولیه و آمادگی کودک جهت آموزش حق و حقوق به عهده والدین میباشد. یکی از مهمترین وظایف هر زوجی داشتن اطلاعات و آگاهی از فرزنددار شدن است. این آگاهیها از زمان تشکیل نطفه شروع شده تا دوران بارداری و حتی بعد از تولد ادامه دارد. کسب این آگاهیها در داشتن فرزندی سالم از لحاظ جسمی و روحی بسیار موثر خواهد بود.
کودک که به دنیا میآید تحت آموزشها و اطلاعات پدر و مادر و دیگر افراد جامعه قرار میگیرد و این وظیفه تا آن اندازه مهم میباشد که هر قدر سرمایهگذاری در این خصوص صورت گیرد به نظر باز هم نیاز میباشد. از طرفی واقف هستیم حقوق کودک طبق قوانین جهانی مشخص است، سوالی که مطرح میشود این است که آیا برخورد همه افراد جوامع مختلف نسبت به احقاق حقوق کودک یکسان است؟
متاسفانه با واقعیتهای موجود جوامع مشاهده میشود اکثرا جواب منفی است و لذا وظیفه اولیه پدر و مادر که داشتن فرزندی صالح میباشد مشخص و پررنگتر میگردد.
نقش مدرسه
بعد از مرحله تولد و نقش پدر و مادر بر روند جسمی و روحی کودک، مهمترین وظیفه در جهت آموزش و رعایت مسائل حقوقی کودک را مدارس به عهده دارند. منظور از مدارس، خدمتگزار و مدیر و کارکنان و معلمین و هر فردی است که با دانشآموز سروکار دارد.
در این بخش به مهمترین مسائل حقوق کودک در مدرسه و مواردی که متاسفانه در بعضی مدارس تضییع حقوق کودک میشود اشاراتی گردد:
حق بازی
اصولا روحیه بازی کردن را میتوان جزء خواستههای ذاتی کودکان دانست و با توجه به این روحیه آنرا حقی برای کودکان دانست خالی از گزاف نگفتهایم این حق در مدارس باید رعایت شود و باید ترتیبی اتخاذ گردد که کودکان از آن استفاده بهینه ببرند. از طرفی در بعضی کشورها از این روحیه در جهت آموزش مسائل مختلف و رشد فکری کودک استفاده میکنند و متاسفانه در بعضی کشورها و در بعضی مدارس نه تنها از این روحیه بازی کردن استفاده نمیشود بلکه این حق از کودکان به دلایل مختلف از جمله فضای کوچک حیاط گرفته میشود ویا به دلیل بازی کردن مورد مواخذه قرار میگیرد که این را میتوان به نوعی پایمال کردن حقوق کودک در زمینه بازی کردن تلقی کرد.
حق توجه و محبت
اصولا تمامی انسانها به توجه و محبت نیاز دارند واین توجه و محبت در مدرسه توسط کلیه کارکنان نسبت به کودکان جهت رشد روانی آنان لازم و ضروری است. پس میتوان آن را یک حق دانست.
متاسفانه بعضا در مدارس و توسط بعضی افراد نه تنها دانشآموز مورد توجه و محبت قرار نمیگیرد بلکه به اشکال مختلف این حق پایمال و حالت تخریبی به خود میگیرد. مثلا از نگاه خشمآلود و تنبیه بدنی و روانی گرفته تا اینکه یک کودک در یک سال تحصیلی حتی یک بار هم مورد ارتباط کلامی و عاطفی و توجه قرار نمیگیرد و…
حق نشاط و شادی
کودک به نشاط و شاد بودن جهت رشد روانی نیاز دارد و متولیان آموزش و پرورش در طرحها و برنامههای خود باید بیشتر به این مورد توجه داشته باشند چون یکی از ویتامینهای روانی هر انسانی بالاخص کودک محسوب میشود پس این مورد را هم میتوان یک حق برای کودک دانست.
متاسفانه بعضا مشاهده میشود کودک یا دانشآموز به خاطر نشاط یا چهره خندانش که جزء ویژگیهای وی محسوب میشود مورد مواخذه قرار گرفته و حتی بیانضباطی وی تلقی میشود و…
حق عدالتگری
عدالتگری نیز جزء ذاتی هر انسانی میباشد و نباید این طور تلقی شود که کودکان از این قضیه چیزی نمیدانند. با کمی توجه و با توجه به مثال زیر میتوان متوجه شد که کودکان نسبت به این قضیه کاملا توجه و حتی حساسیت نشان میدهند. مثال: در اختلافی که در حیاط مدرسه بین ۵ نفر دانشآموز که همه آنان مقصر هستند معاون مدرسه اگر با چهار نفر آنان برخورد کند، اولین گفتههای آن چهار نفر این خواهد بود که چرا شما به نفر پنجم کاری ندارید. این نشان دهنده آن است که آنان بیعدالتی را نمیخواهند و از طرفی اگر به طور صحیح با آنان برخورد شود خواهیم دید که به راحتی عیوب خود را قبول خواهند کرد.
یا تفاوت قائل شدن بین دانشآموز درس خوان و درس نخوان اصلا مورد قبول دانشآموزان نیست و یا…
حق تحصیل
یکی از حقوق مسلم کودکان تحصیل است که خوشبختانه در اکثر کشورها شناخته شده است ولی متاسفانه در نحوه اجرا و آموزش عمدتا مشکلاتی وجود دارد. مشکلاتی از قبیل کمبود مدارس که موجبات دلسردی کودک و والدین وی از تحصیل شده و در نهایت شاید منجر به ترک تحصیل کودک شود.
بعضا نقص قوانین و آئیننامههای داخلی آموزش و پرورش و مدرسه در نهایت شاید با بیتدبیری بعضی از مدیران منجر به ترک تحصیل یا اخراج دانشآموز از مدرسه شود. به طور مثال:دانشآموز به دلایل شیطنت یا بیانضباطی مجبور است از کلاس درس اخراج موقت یا یکروزه یا… شود. یا در پایان سال تحصیلی دانشآموزی به دلایل درسی یا بیانضباطی آن قدر با بیاعتنایی و به نوعی اذیت روانی مواجه شود که درس نخواندن را ترجیح میدهد یا انگیزه لازم برای درس خواندن را از دست میدهد.
نتیجه اینکه در تعلیم و تربیت نباید با روشهای نامناسب موجبات عدم تحصیل کودک یا دانشآموز را فراهم کرد. در نتیجه حصول چنین اعمالی میتوان این طور استنتاج کرد که حقوق کودک را سهوا پایمال کردهایم.
حق بیان و اظهار نظر
اکثر جوامع دنیا اظهار میدارند افراد جامعه با آزادی بیان و حق اظهار نظر وانتقاد و پیشنهاد روبرو هستند در حالی که گاهی در مدارس با عکس این قضیه مواجه هستیم. به طور مثال: دانشآموز اگر انتقاد یا پیشنهادی از عملکرد معلم خود یا مدرسه دارد به شکلهای مختلف سرکوب میشود.
یا در فرمهایی که به دانشآموز یا اولیای وی در خصوص “لطفا پیشنهاد یا انتقاد خود را بیان فرمایید” گاهی اوقات این فرم علیه خود افراد استفاده میشود.
آیا برخوردهای دوگانهای که در خصوص آزادی بیان و اظهار نظر و… نسبت به کودکان میشود این تصور را در ذهن آنها ایجاد نمیکند که حقی در این خصوص وجود ندارد؟
حق احترام
یک مورد از رشد شخصیت و بالندگی تمامی افراد جامعه خصوصا کودکان احترام گذاشتن به آنها میباشد در برخی مدارس این حق به شکلهای مختلف از جمله با کلمات تخریبی که بیشتر روان کودک را مورد آزار و لطمه قرار میدهد، صورت میگیرد.
متاسفانه میتوان اظهار داشت عدهای از کارکنان مدرسه آگاهی چندانی به نقش روانی کلمات ندارند. یکی از مواردی که بعضا توسط بعضی کارکنان مدرسه رعایت نمیشود شوخی کردن با دانشآموز میباشد مثلا مربی جهت ایجاد نشاط و خنده در کلاس با شوخی کردن، شخصیت و احترام دانشآموز را نزد دیگران تخریب مینماید.
ادامه دارد…