معضلی به نام آمار و مسئله الکلیسم در ایران

رضا صادقیان – خورنا به یکباره رسانه‌های خبری در فضای مجازی و روزنامه‌های کشور خبر از راه‌اندازی ۱۵۰ مرکز ترک الکل در سراسر کشور خبر می‌دهند، یکی از مسولان وزارت بهداشت در مصاحبه‌ای کوتاه این خبر را تایید می‌کند و گزارش‌هایی از مراکز ترک الکل در نشریات مکتوب به نشر می‌رسد.

گزارش‌هایی که نشانی از آن‌ها در ماه‌ها و یا سال‌ها قبل یافت نمی‌شود، گویی در نشر و یا پرداختن به این مسئله محدودیت‌هایی بوده است، موانعی که باعث می‌شود مسئله و یا مشکل در پس پرده باقی بماند و بررسی و یا یافتن راه‌حل‌ها در فضایی بسته صورت پذیرد.

مسئله-مشکل مصرف الکل در کشور و باز شدن ۱۵۰ مرکز دارای نکاتی در خور توجه است، از سال ۱۳۸۹ که اولین مرکز ترک اعتیاد به الکل توسط بخش خصوصی و با تابلوی “درمان سوءمصرف مواد” افتتاح شد، تا بازگشایی ۱۵۰ مرکز دولتی توسط مسولان وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی، نشانه‌هایی به همراه دارد که نمی‌توان از آنها غفلت نمود و یا همچون به کار گرفتن سیاست‌ مخفی‌کاری و پا پنهان نمودن صورت مسئله هشدارهای اعلام شده را نادیده انگاشت.

شوک‌آور بودن و یا واکنش‌های بعد از نشر خبر، حکایت در دسترش نبودن اطلاعات آماری در این حوزه و دیگر حوزه‌های مربوطه است. ما با کمتر پژوهش و یا آمارسنجی منتشر شده در این مورد خاص روبرو هستیم، به عنوان مثال نتایج پژوهش انجمن جامعه‌شناسی ایران نشان داد که ۲۵ درصد دانشجویان، مصرف الکل را بدون اشکال می‌دانستند، در همان تحقیق بیان شده که ۲۰ درصد از دانشجویان پرسش شونده بیان داشته‌اند که الکل مصرف کردند. با این وجود پرسش اصلی سرجای خود باقی می‌ماند، چرا جامعه و یا مسولان مربوطه به این خبرها واکنش نشان می‌دهند و خبرهای هولناک‌تری در ادامه همان اخبار منتشر می‌شود؟ چرا بعد از سکوتی نسبتا طولانی از سوی مسئولان در مورد الکلیسم، خبرهایی هولناک به گوش می‌رسد، قرار می‌شود ۱۵۰ مرکز راه‌اندازی شوند و اطلاعاتی دیگر بروز می‌یابد. مگر چنین پدیده‌ای بسیار سریع رخ داده که با سرعتی افزون‌تر نیاز به گشایش مراکز ترک الکل باشد؟ و اگر مسئله الکلیسم در کشور دارای سابقه بوده، پس چرا تا این زمان مخفی نگاه داشته شده است؟

مشکل اصلی، فارغ از مخفی کاری سازمان‌های مربوطه و عدم انتشار گزارش‌ها و یا ندادن همین اخبار به پژوهشگران اجتماعی؛ نداشتن و یا موجود نبودن بانک آماری و یا اطلاعاتی در بسیاری از حوزه‌های ناهنجاری‌ اجتماعی است. می‌توان با کنار هم قرار دادن گزارش‌های نیروی انتظامی،  و گزارش سالیانه سلامت کارمندان دولت و بخش خصوصی به آماری نسبی در این حوزه دست یافت، ولی مشکل اصلی در جایی دیگر است. به دلیل وجود عواملی همچون ترس از جایگاه اجتماعی، جریمه شدن و عدم اعتماد به مراکز نظر سنجی و تهیه آمار به پرسش شوندگان پاسخ حقیقی به سوالاتی که احساس می‌کنند مخاطراتی به همراه دارد نمی‌دهند! از همین رو اغلب گزارش‌های منتشر شده و یا منابع آماری به گزارش‌های سالیانه سازمان بهداشت جهانی در زمینه الکل محدود می‌شود، داده‌های آماری ما بیش از آنکه در داخل تهیه شود توسط سازمان‌های جهانی تهیه و نشر شده و ما نیز از همان داده‌ها جهت بررسی وضعیت داخلی کشور استفاده می‌کنیم. در صورتی که این جریان باید معکوس باشد،‌گویی در همین زمینه ما منتظر بوده‌ایم تا گزارش‌های جهانی در خصوص مصرف بی‌رویه و افراطی الکل منتشر شود و بعد به سراغ یافتن راه‌حل و یا بررسی علمی موضوع برویم. فرید براتی‌ به عنوان آسیب‌شناس اجتماعی می‌گوید: هیچ آمار مشخصی درمورد معتادان به الکل در ایران وجود ندارد.

در صورتی که داده‌های آماری سازمان بهداشت جهانی مهم نباشد و یافته‌های مراکز داخلی دلیل اصلی گشایش ۱۵۰ مرکز بوده است، سوالی دیگر به ذهن خطور می‌نماید. چرا بعد از گزارش سازمان بهداشت جهانی خبرهای مربوط به مراکز ترک اعتیاد به الکل منتشر می‌شود؟

وزیر کشور بعد از انتشار خبرهای مربوط به بازگشایی مراکز ترک اعتیاد الکل می‌گوید: ۱۴ دستگاه و سازمان نقش اساسی و اصلی را در مقابله با مصرف مشروبات الکلی در کشور دارند. به این ترتیب در صورت وجود آمارهای رسمی در این مورد خاص، بعد از جستجو در میان مقالات منتشر شده در سایت‌های پژوهشی متوجه می‌شویم همان مقالات هم با آمار دقیقی به چاپ نرسیده و بیش از آنکه بامحوریت یافته‌های کمی نگارش یافته باشند کوشش نمودند مسئله را از بعد روانشناسی کاوش نمایند. دست یافتن به آمارهای سازمان‌های مربوطه بسیار سخت و گاه ناشدنی است، سازمان‌هایی که گمان می‌کنند با مخفی نگاه داشتن این آمارها سلامتی روانی مردم تضمین شده و نشر آن‌ها و یا سپردن چنین داده‌هایی به پژوهشگران سازمان مطبوع‌شان را از دست‌یابی به اهداف بلند مدت دور می‌سازد. ناگفته نماند بررسی بخش روانی پدیده الکلیسم بسیار مهم است،‌ ولی وضعیت فعلی ما و تلاش برای ترمیم چهره‌ایی دقیق از این ناهنجاری با توجه به نبود آمارهای دقیق راه رفتن در مکانی بس  تاریک و پرپیچ و خم است.

در میان مقالات منتشر شده، به دلیل نبود آمارهای دیگر سازمان‌های مسئول، پژوهشگران به راهی دیگر رفته‌اند. بررسی موردی پدیده مصرف الکل و مسومیت در بیمارستان. مقاله تحقیقی “مصرف الکل در بیماران بستری در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص)” در سال ۱۳۸۳ و با توجه به مراجعه بیماران به بیمارستان شکل گرفته است. بازخوانی همین مقالات نشان از آن دارد که پژوهشگران مربوطه در دستیابی به آمار دیگر سازمان‌ها ناکام بوده‌اند و با استفاده از دیگر روش‌ها راه به جایی نبردند و ساده‌ترین راه دسترسی به بخشی از این ناهنجاری را مراجعه به بیمارستان یافته‌اند.

خلاصه کلام، تا مادامی که گزارش تحقیق دقیقی از وضعیت کل استان‌ها براساس داده‌های کمی درباره مصرف الکل وجود نداشته باشد، بازگشتایی صدها مرکز ترک الکل در کشور راه به جایی نخواهد برد. به نظر نمی‌رسد چندان تحقیقی در این زمینه صورت گرفته باشد، فضای کارهای پژوهشی را محدود کردن و تلاش برای انجام کارهای عملی و افتتاح مراکز ترک الکل به دلیل آنکه ریشه‌های فعل انجام شده پایی در تحقیقات میدانی و دقیق ندارد و بیش از همه تبلیغات رسانه‌ای به حساب آورده می‌شود، ناخواسته با ناکامی روبرو خواهد شد و همچون هزاران مرکز جدیدالتاسیس، به سرعت عمرشان و فعالیت‌های تعریف شده آنها به پایان خواهد رسید.

پاسخ به محمد لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • محمد لابد بخاطر ترس از آبروی انقلاب... هرچند آبرویی که با سرقت صدها هزار میلیارد تومان از بیت المال تکان نخورد، با این مسائل معمولی هم تکان نخواهد خورد.
  • پدر ابیاتی از خیام شاید بی ارتباط با موضو ع وحال واحوال روزگار ما نباشد پرسند کجایی گوید ماییم و می ومطرب واین کنج خراب جان ودل وجام وجامه در رهن شراب به چه کاری گوید می خوردن وشاد بودن ایین من است فارغ بودن زکفر ودین ،دین من است با کیستی گوید فصل گل و طرف جویبار ولب کشت با یک دو سه دلبری حوری سرشت بیایم گوید راه پنهانی میخانه نداند همه کس جز من وزاهد وشیخ و دو سه رسوای دگر چرا ، مکن تو این کار گوید گر می نخوری طعنه مزن مستان را بنیاد مکن تو حیله ودستان را برو غافل شدی گوید چون مرده شوم خاک مرا گم سازید احوال مرا عبرت مردم سازید جوان خوب اگر این است احوال وحال ما در این روزگار بگو به منادیان که این غفلت یاران است که شدیم غریب مست ومحتاج بارگاه که بسازنند برای ما که برگردیم به حوش قبل از حال نیاز حالا ی ما ...... خوب است که حالا شنیدنند یا دانستند احوال ما تا بسازنند برای ما بارگاه که باشد زندانی دگر برای فکر وحال ما حال تو به ما بگو ما مردم این سرزمین مستحق این هستیم که چنین کنند با ما که عاقبت بمیریم در این بارگاه بپرس از کجا او ر دن امار ما که بسازید برای ما بارگاه .............................