میزگرد نقد تئاتر؛ از مصائب «ملاقات بانوی سالخورده» تا خشونت «مکبث»

خورنادر اردیبهشت تئاتر ایران میزگرد بررسی ظرفیت اجرای نمایش‌های خارجی با حضور علی‌‌اصغر شادروان و رضا کیانی که در زمینه اجرای نمایش‌های خارجی تجربه‌ دارند در ایسنای خوزستان برگزار شد.

به گزارش خورنا در این میزگرد علی‌اصغر شادروان، کارگردان تئاتر و فیلم‌ساز، گفت: برای اجرای “ملاقات بانوی سالخورده” پنج ماه تمرین و آموزش دادم چراکه تئاتری‌های ما آموزش ندیده‌اند. این در حالی است که سنگین‌ترین فیلم سینمایی من “بحران” بود که برای آن ۴۵ جلسه تصویربرداری داشتیم اما برای “ملاقات بانوی سالخورده” پنج ماه را با ۳۱ نفر فقط بازیگر به غیر از عوامل اجرایی وقت گذاشتم.

مصائب «ملاقات بانوی سالخورده»

وی افزود: برای این نمایش به انجمن نمایش تهران مراجعه کردم گفتند یک ریال هم نداریم کمک کنیم. به اداره کل فرهنگ و ارشاد خوزستان مراجعه کردم. گفتند پول نداریم بدهیم و خیلی هم بخواهیم لطف کنیم سالن را به شما می‌دهیم.

این کارگردان تئاتر ادامه داد: بعد از ناکامی فیلم “یوسف هور” که دو سال است پروانه نمایش دارد اما بلاتکلیف مانده زدگی در من پیش آمد که به سمت سینما به خصوص سینمای دفاع مقدس نروم. این شد که به طرف تئاتر آمدم. سال ۱۳۷۳ آخرین تئاتر خودم را به صحنه بردم و بعد از ۲۰ سال در سال ۹۳ نمایش “ملاقات بانوی سالخورده” را به صحنه بردم. البته در این مدت چند تله تئاتر کار کردم. بعد از ۲۰ سال آمدم اما هیچ کس حاضر نشد به من کمک کند.

شادروان درباره مشکلات پیش آمده برای نمایش”ملاقات بانوی سالخورده” اظهار کرد: ۱۵ میلیون و ۷۴۰ هزار تومان خرج لباس، دکور و پذیرایی کرده‌ام. اما در این ۱۵ شب اجرا، این نمایش تنها ۱۰ میلیون فروخت که یک میلیون را به سایت تبلیغاتی پرداخت کردیم و از آن مبلغ تنها ۹ میلیون به دستم رسیده است که آن هم دستمزد صداگذار، موسیقی و دکور بوده است. کل فروش ما ۳۴ میلیون تومان بود. هزار بلیت را فرماندار اهواز از ما خرید که تاکنون پولش را دریافت نکرده‌ایم، ۳۵۰ عدد را سازمان آب و برق خریداری کرده که پول آن را هم دریافت نکرده‌ایم و ۳۵۰ عدد را معاون فرهنگی دانشگاه شهید چمران خریداری کرد که باز هم پولش را به ما نداده‌اند. از فروش ۳۴ میلیون تومانی به غیر از ۹ میلیون پولی دریافت نکرده‌ایم.

این کارگردان تئاتر اظهار کرد: سال ۹۱ که نقالی به عنوان میراث معنوی ثبت جهانی شد من نمایش‌نامه‌ای از آقای نصیریان آماده کردم. با مدیر کل میراث فرهنگی مکاتبه کردم که این نمایش نقالی است و جزو میراث معنوی ما محسوب می‌شود اما هیچ کمکی به ما نکرد. در حالی کا همان مدیر کل پیامک‌های فراوانی با هزینه اداره کل میراث می‌فرستد که نوعی تبلیغ برای خود او بود.

شادروان در واکنش به وضعیت تالار آفتاب اهواز تصریح کرد: تالار آفتاب اهواز استاندارد نیست. این سالن نیمه استاندارد است و تنها کمکی است که اداره کل به هنرمندان می‌کند اما اگر به بخش خصوصی واگذار شود دیگر هیچ کس تئاتر کار نمی‌کند. نور سالن تالار آفتاب استاندارد نیست. در کشور آلمان ۹۵ درصد مخارج هر تئاتری را دولت می‌دهد و تنها پنج درصد را عوامل نمایش می‌دهند و جالب است که دولت هیچ ممیزی در نمایش اعمال نمی‌کند اما در ایران برعکس است تمام هزینه را کارگردان تامین می‌کند و باز هم دولت ممیزی را اعمال می‌کند.

چه متنی را انتخاب کنیم؟

وی در ادامه با اشاره به این که هنرمند اگر به بلوغ فکری رسیده باشد خطوط قرمز را تشخیص می‌دهد، خاطرنشان کرد: اگر سراغ یک اثر خارجی بروم در ابتدا محتوای آن اثر برای من مورد ارزیابی است که آیا این محتوا جهانی است؟ آیا در کشور من هم با این محتوا سر و کار داریم؟ بنابراین متنی را باید انتخاب کرد که با مسایل جامعه ما هم ارتباط داشته باشد. نمایش “ملاقات بانوی سالخورده” بیانگر این است که فقر، انسان‌ را تبدیل به بی‌رحم‌ترین موجود می‌کند. این را امام علی (ع) هم گفته است. پس دورنمات همان حرف امام علی(ع) را زده است. وقتی “ملاقات بانوی سالخورده” را انتخاب می‌کنم الکی نیست بلکه این محتوا در جامعه من در حال شکل گرفتن است و اکنون جامعه من به نوعی با فقر دست و پنجه نرم می‌کند.

او با بیان این که تئاتر اجرا می‌کنیم تا دانش و بینش جامعه را بالا ببریم افزود: بعد اصلی سینما و تئاتر این است که شما چه اندیشه‌ای را به مخاطب منتقل می‌کنید و کسی که از سالن خارج می‌شود چه چیزی یاد گرفته است؟

وقتی به تماشاگر توهین می‌شود

این کارگردان تئاتر در ادامه با انتقاد از ارگان‌ها و شرکت‌ها اظهار کرد: متاسفانه۵۰ درصد ضربه‌ای که به تئاتر وارد شده از ارگان‌هایی است که بودجه فرهنگی دارند. مانند شرکت نفت، صنایع فولاد، سازمان آب و برق و… . این ارگان‌ها بودجه فرهنگی را صرف تعدادی میان پرده می‌کنند که دستاوردی برای تماشاگر ندارد بلکه به او توهین هم می‌شود. به بازی گرفتن زبان محلی بدون رعایت اخلاق و رفتار لطمه زدن به تئاتر است. این میان پرده‌ها تئاتر نیستند. معتقدم هنرمند آینه جامعه خودش است و باید مشکلات جامعه خود و در ابتدا بدی‌ها را بیان کند. فقط خوبی که وجود دارد و نمی‌شود فقط خوبی‌ها را گفت. بنابراین متون خارجی را بر اساس شناخت معضلات جامعه خودمان که ممکن است در آن متن مستتر باشد انتخاب می‌کنیم.

دستکاری یا خودسانسوری؟

شادروان بیان کرد: نگارش نمایش نامه “ملاقات بانوی سالخورده” مربوط به ۶۰ سال پیش است و من هم زیاد در آن دست نبردم مگر حذف یک چیزهایی را که تکرار شده بود و جاهایی هم که می‌شد ترجمه را تغییر داده‌ام. من در این کار خودم را محدود نکرده‌ام و به نویسنده اعتماد کرده‌ام و همان اهداف نمایش‌نامه را پیاده کردم. من اعتقادی به سانسور ندارم.

کجای تئاتر جهانیم؟

وی درباره خودسانسوری در میان نویسندگان ادامه داد: جشنواره‌ای به نام جشنواره ملل وجود دارد که نمایش “افعی طلایی” نوشته آقای نصیریان دو بار در آن جشنواره اجرا شد و جایزه هم گرفته است. نمایش “بلبل سرگشته” به عنوان یک کار اصیل در آمریکا اجرا شد. آثار دکتر ساعدی هم در اروپا به صحنه رفته‌اند.دلیل موفقیت این نمایش‌ها محتوای جهانشمول آن‌ها است. نویسنده‌های ما خودشان را محدود نکنند. قطعا اگر محتوای متون آنها از دروازه‌های محتوایی مرسوم بیرون برود در خارج هم اجرا می‌شوند. نویسندگان ایرانی خودشان را محدود کرده‌اند. از طرفی خودسانسوری می‌کنند و از طرفی دیگر به تیغ ممیزی گرفتار شد‌ه‌اند. به نظر من تئاتر حد و حدود ندارد.

شادروان درباره روز جهانی تئاتر بیان کرد: روز جهانی تئاتر ۱۹۶۱ به وجود آمد و مصادف با ۲۷ مارس و هفتم فروردین است. در این روز بده بستانی وجود دارد. ما از نظر اجرایی چیزهایی می‌دهیم و جیزهایی یاد می‌گیریم. ما همیشه و حداقل در این ۳۵ سال هیچ وقت تئاتر را جدی نگرفتیم. تئاتر در یونان باستان به وجود آمد و ما در این ۳۵ سال هیچ‌ وقت روز جهانی تئاتر را هم‌زمان با کشور‌های دیگر نگرفته‌ایم. مدتی بود دلال‌هایی به خاطر درج در کارنامه خود در خارج از کشور تئاترهای ضعیفی را در کشورهای خارجی اجرا می‌کردند و تئاتر ایران را آن گونه معرفی می‌کردند.

سهم اندک ما از تئاتر جهان

او ادامه داد: نویسنده‌های بزرگی مانند بهرام بیضایی و دکتر ساعدی داشتیم که نمی‌توانیم آنها از تئاتر حذف کنیم. آنها متن‌هایی نوشتند که در طول تاریخ قابل اجرا هستند و محتوای روز را دارند. تئاتر ما سهم کوچکی از تئاتر جهان دارد. ما روز به روز مساله را ساده گرفتیم و فکر می‌کردیم چیز سبکی است اما اکنون در بیمارستان‌های کشورهای دیگر تئاتر درمانی صورت می‌گیرد و با تئاتر آموزش اخلاق و رفتار می‌دهند. سهم ما در تئاتر جهان اندک است و روز به روز داریم آن را حذف می‌کنیم.

این کارگردان تئاتر بیان کرد: تعدادی واژه ساخته‌ایم و در معنی آن‌ها مانده‌ایم. هر نمایشی را به چشم تئاتر دینی می‌یبینم. به همین دلیل است که تئاتر ما می‌لنگد و در جشنواره‌های جهانی نمی‌تواند عرض اندام کند. در جشنواره فجر می‌گوییم فلان تئاتر از فلان کشور اروپایی به جشنواره آمده است. در حالی که باید ببینیم خودمان چه داریم و در جشنواره‌ چه کرده‌ایم؟

شادروان اظهار کرد: هر تئاتری که خوب باشد مردم آن را می‌پسندند. مقداری از آن هم به مسؤولان برمی‌گردد. باید دید مسؤولان انجمن نمایش چه قدر به این امر اهمیت می‌دهند. مسؤولان انجمن نمایش علاقه‌مند باشند و حداقل مانع نشوند. در نمایش “ملاقات بانوی سالخورده” انجمن نمایش استان یا انجمن نمایش اهواز هیچ کمکی در تبلیغ به من نکردند و حتی سر صحنه هم نیامدند.

او ادامه داد: من نزدیک به ۴۰ سال است در تئاتر کار می‌کنم. در این مدت “پرومته” و “آدم، آدم است” نوشته برشت و چندین نمایش ایرانی دیگر را کار کرده‌ام اما هیچ وقت این قدر به من فشار وارد نشد که امسال در اجرای نمایش “ملاقات بانوی سالخورده” به من وارد شد. یادم هست در اجرای نمایش “سگی در خرمنگاه” استاندار آن زمان که بلیت هفت تومان بود ۵۰۰ بلیت برای حمایت از آن نمایش خرید.

گله‌ای هم از جشنواره فیلم‌های علمی اهواز

وی همچنین با ابراز گله‌مندی از برپاکنندگان جشنواره فیلم‌های علمی اهواز خاطرنشان کرد: میلیاردها تومان در اختیار این جشنواره بود و من همزمان تئاتر “ملاقات بانوی سالخورده” را اجرا می‌کردم. آنها یک ـ هزارم از این میلیاردها را صرف خرید بلیت تئاتر نکردند تا تئاتر را سرپا نگه دارد اما میلیاردها تومان در جشنواره‌ای هزینه شد که نه کارگردان و فیلم‌ساز علمی استان در آن بود و نه فیلم‌های علمی خارج استان در آن بود و حتی مهمانان دعوت شده هم هیچ کدام کارگردان یا نویسنده علمی نبودند و صرفا برای رنگ‌آمیزی جشنواره و جذب مخاطب بود.

این فیلم‌ساز اظهار کرد: اگر بودجه ندارید چه گونه چندین میلیارد صرف جشنواره فیلم‌های علمی کرده‌اید که هیچ برآیندی در استان نداشت؟ این همه سکه به هنرمندان دعوت شده اهدا شد. این‌ها از کجا آمد؟ من عضو هیات بازبینی جشنواره فیلم‌های علمی بودم و برای جشنواره وقت گذاشتم اما یک کاغذ به عنوان خسته نباشید به من ندادند. سکه‌ها را دیگران بردند و زحمت‌های شبانه روزی را ما کشیدیم. ما سکه نمی‌خواهیم اما یک دستت درد نکند بگویند. چرا همیشه باید مرغ همسایه غاز باشد؟ چرا شاگردان من در این جشنواره پنج و ۱۰ سکه گرفتند و من که عضو هیات بازبینی بودم چیزی دریافت نکردم؟

می‌دانیم چه بگوییم اما نمی‌دانیم چه گونه بگوییم؟

سپس رضا کیانی، کاگردان تئاتر و عضو کانون منتقدان تئاتر ایران، در این نشست اظهار داشت: اجرای متون فاخر دنیا در شهرستان‌ها را یک ضرورت می‌دانم. شاید عده‌ای بگویند با اجرای متون خارجی انگیزه‌ای برای نویسندگان داخلی باقی نمی‌ماند اما باید آن چنان قدرتی داشته باشیم که سلایق مختلف مخاطبان را تغذیه کنیم. تئاتر ما آن چنان باید غنی و پر قدرت و تکثرگرا و جامع باشد که سلایق مختلف را تغذیه کند.

وی افزود: این یک واقعیت است که درام زاده غرب است و اجرای این متون به تئاتر و به فرهنگ جامعه ما کمک خواهد کرد. کارهای خارجی استخوان‌بندی قوی دارند. اجرای این متون هم از بعد آموزشی، هم از بعد فرم و هم از بعد محتوا به تئاتر ما کمک می‌کند چون هنرمندان ما با ساختار قوی نویسندگان مطرح جهان آشنا می‌شوند. تئاتر ما مشکل استخوان‌بندی، ساختار و اسکلت دارد. ما می‌دانیم چه بگوییم اما نمی‌دانیم چگونه بگوییم؟ وقتی با ساختار آثاری مانند دورنمات، شکسپیر و برشت آشنا می‌شویم ذهن مخاطب و هنرمند تئاتر ما با پویایی و سرزندگی مواجه می‌شود و ساختار قوی تئاتر را می‌شناسد.

این منتقد تئاتر یادآوری کرد: ما آیین‌های نمایشی را درگذشته در ایران داشتیم اما تئاتر به شکل مدرن آن و قرار گرفتن در قاب صحنه زمانی در ایران بارور شد که نهضت ترجمه در ایران شکل گرفت. افرادی مانند فتحعلی آخوندزاده کارهای شکسپیر و مولیر را ترجمه کردند و تحصیل‌کردگان ایرانی که از خارج برگشتند سوغاتی که برای مملکت آوردند تئاتر بود. ما تعزیه داشتیم اما تئاتر مدرن براساس ترجمه نداشتیم. وقتی این آثار ترجمه شدند تماشاگر ما فهمید که شکل و ساختاری هم وجود دارد.

چه گونه آشنا شدیم؟

او ادامه داد: آیین‌های نمایشی را در هر جایی می‌توان اجرا کرد. تخت رو حوضی و تعزیه یا سیاه بازی و میرنوروزی یا جشن‌ها را در فضای باز می‌توان اجرا کرد اما شکلی که در قاب صحنه قرار بگیرد و ساختار قوی دارد بعد از راه افتادن نهضت ترجمه در ایران وارد ایران شد و شناختیم که این آیین‌های نمایشی هم می‌توانند در قاب صحنه قرار بگیرند. مانند اثر “افعی طلایی” نوشته استاد علی نصیریان که صرفا نقالی و معرکه‌گیری نیست بلکه تئاتر است اما از نقالی و معرکه‌گیری وام گرفته است. اثری مانند سریال “شب دهم” کار حسن فتحی تلفیقی از درام و تعزیه است. هم کارگردانان، هم هنرمندان و هم مخاطبان تئاتر ما به واسطه ورود آثار غربی با ساختار ارسطویی با پیرنگ و اسکلت قوی دراماتیک آشنا شدند.

حتی می‌توانیم شکسپیر را مال خودمان کنیم

این کارگردان تئاتر خاطرنشان کرد: جریان تئاتر پویا است و همیشه در حال گذر است. تئاتر در دنیا بر سر چخوف و شکسپیر متوقف نشده است بلکه اکنون اریک امانوئل اشمیت، یاسمینا رضا، دیوید ممت و نیل سایمون هستند. تئاتر برادوی هر روز ستارگان جدیدی را به دنیای تئاتر معرفی می‌کند. بنابرانی باید مناسب با پیشرفت تئاتر دنیا پیشرفت کنیم. اگر درهای دنیا را به روی خودمان ببندیم و به یک باره درها را باز کنیم هضم آن سنگین است. باید متناسب با پیشرفت‌های فرهنگی و فکری دنیا ما هم گام به گام جلو برویم. تئاتر هنری متکی به اجرا است و چگونگی در آن مهم است. ما حتی می‌توانیم شکسپیر را مال خودمان کنیم.

کیانی یادآوری کرد: در تجربه‌ای که در اجرای “مکبث” داشتم در متن دراماتوژی جدیدی را ارایه دادم و متناسب با مقتضیات روز دنیا در آن تغییراتی انجام دادم. قرار نیست متن موزه‌ای و دست نخورده اجرا شود. خوانش کارگردان ایرانی از متن می‌تواند یک خوانش ایرانی از متن باشد. ما یک اندیشه خارجی را در آثار اجرا نمی‌کنیم بلکه یک اثر باید جهانشمول باشد. وقتی آثار بزرگان تئاتر دنیا را می‌خوانیم مرزهای جغرافیایی در آن بسیار کم‌رنگ هستند و احساس نمی‌کنیم که قهرمان آن کارها در چه کشوری است. در یک اثر جهانشمول رنگ‌ها، زبان‌ها و لباس‌ها رنگ می‌بازد و آنچه مهم است انسانیت است.

وی تصریح کرد: ذهنیت‌مان را نسبت به متون خارجی باید مثبت باشد. همچنین وجود مترجم در کنار کارگردان بسیار مهم است. من در زمان بازبینی و همچنین حین اجرای نمایش “مکبث” با بی‌مهری و سخت‌گیری‌های ناموجه مواجه شدم که تاکنون دلیل قانع کننده‌ای برای آن پیدا نکرده‌ام و هیات صدور مجوز ما را در تنگنا قرار داد. برای اثر شکسپیر پنج شب کم است اما حداکثر لطفی که به ما شد این بود. استقبال خوب مردم از کار به ما فهماند که مردم اهواز قشر عوام‌گرا و بی‌مطالعه و بدون شناختی نیستند. اما ما هنرمندان به آنها خوب خوراک نمی‌دهیم. نمی‌توانیم برای مخاطب اهوازی تعیین تکلیف کنیم که فقط میان پرده یا کار کودک دوست دارند. ما به مخاطب خوراک نمی‌دهیم و بی‌خود تعیین تکلیف می‌کنیم و رای صادر می‌کنیم. کارهای کودک ۱۵ شب با تبلیغات اجرا می‌روند اما برای اثر “مکبث” در اجرای ما پنج شب آن هم بدون تبلیغات چراکه تبلیغات را برای ما ممنوع کرده بودند اجرا کردیم. اعتقاد دارم در کارهای خارجی باید ارتباطی بین کارگردان و مترجم برقرار شود اما در شهرستان‌ها هنگام اجرای کار خارجی مترجم حضور ندارد. اگر مترجم کنار کارگردان باشد کار با قدرت به صحنه می‌رود و زبان ارتباطی آن بهتر می‌شود اما متاسفانه اشکال ما در شهرستان‌ها نبود مترجم در کنار کارگردان است.

تئاتر دینی انسان را به فطرت خودش نزدیک می‌کند

عضو کانون منتقدان تئاتر ایران گفت: من معتقدم آن چیزی انسان را به فطرت خودش نزدیک می‌کند تئاتر دینی است؛ خواه نویسنده آن غربی باشد خواه بومی. مهم محتوای کار است. جالب است که اولیای دین ما می‌گویند انسان‌ها را با حق بسنجیم نه حق را با انسان‌ها. نکته دیگر شناخت نیازهای زمانه است. تئاتر به شدت از اسطوره و تاریخ کمک گرفته اما تئاتر اسطوره و آیین نیست. اسطوره، آیین و تاریخ همیشه به تئاتر کمک کرده‌اند اما در این میان کارگردان تئاتر هم باید نیازهای زمانه خود را در انتخاب متن بشناسد تا دچار عوام‌گرایی، انفعال و رخوت نشود. هنرمند تئاتر باید حکم آگاهی‌بخشی به توده جامعه را داشته باشد. قرار نیست تئاتر دچار پوپولیسم و عوام‌گرایی شود. تئاتر اگر با فلسفه آمیخته شود شاهد اتفاقات خوبی خواهد بود.

مشکل کجا است؟

وی ادامه داد: مشکل تئاترهای ما این است که می‌خواهند مصرف کننده باشند چون به فرهنگ مجانی، سفارشی و گیشه‌ای عادت کرده‌اند و می‌خواهند کاری را ببندند صرف نظر از اندیشیدن درباره لایه زیرین کار. اگر بخواهیم از متن خارجی استفاده کنیم اول باید با مقتضیات کشور مبدأ و با منظومه فکر نویسنده آشنا باشیم. کارگردان باید تاریخ و جغرافیای متن را بشناسد و اهل تجزیه و تحلیل باشد.

این کارگردان تئاتر اظهار کرد: من همیشه به این فکر می‌کنم چگونه در روزگاری که نه خبری از اینترنت، نه واتساپ، نه وایبر نه فیسبوک و نه… بود اندیشه سعدی چطور عالم‌گیر شد؟ حافظ به جایی می‌رسد که گوته می‌گوید من از او خط می‌گیرم. خیام هم به همین شکل بود. اما چرا نویسندگان و ادبیات و نمایش امروز ما جهانی و عالم‌گیر نشدند در حالی که همه گونه امکاناتی دارند؟ با وجود این همه پیشرفت باز هم شعر سعدی روی در سازمان ملل است اما هیچ نویسنده و نمایشی از ما جهانی نمی‌شود. به نظر من مشکل اصلی ما ساختمان نمایش‌ها است. ساختمان نمایش ما همیشه متکی بر ادبیات شفاهی است. باید ادبیات شفاهی را وارد فضای روز کنیم و تئاتر ساختمان مستحکمی داشته باشد.

چیزی که به تئاتر ما کمک می‌کند

کیانی بیان کرد: اجراهای مختلف تئاتر و اعزام گروه‌ها به خارج از کشور به تئاتر ما کمک می‌کند. گروه‌های شهرستانی هم باید به خارج از کشور اعزام شوند. این اعزام‌ها باید هدفمند باشند. مرکز هنرهای نمایشی باید ایفای نقش کند. ترجمه متون ایرانی در خارج از کشور هم باید به طور جدی پیگیری شود. اکنون جسته و گریخته آثار محمد یعقوبی در کانادا اجرا شده و آثار نویسندگان خوزستانی مانند بهزاد وزیری هم در لندن کار شده است اما ایرانی‌ها آنها را کارگردانی کرده‌اند و باید کارگردانان خارجی به آنها توجه کنند.

“مکبث” است “رومئو و ژولیت” که نیست

این منتقد تئاتر گفت: در اجرای نمایش “مکبث” با من برخورد مناسبی نشد. تا جایی که در ابتدا تنها سه شب اجرا آن هم برای هنرمندان به من دادند ولی دلیل مشخص و شفافی را به صورت مکتوب به من ابلاغ نکردند و حرفهای پراکنده‌ای شنیده شد. مثلا چرا خشونت در کار زیاد است. اما همه می‌دانیم که “مکبث” است “رومئو و ژولیت” که نیست. ما برای اجرای نمایش “گفت‌وگوی شبانه” در سال ۹۰ مشکلات و حاشیه‌های ایجاد شده برای نمایش “مکبث” را نداشتیم اما در همان سال به رغم این که در فراخوان جشنواره استانی اجرای متون خارجی در بخش جنبی بلامانع اعلام شده بود کار به جشنواره نرسید اما با تمام مشکلات کار را برای اجرای عموم به صحنه بردیم.

وی تصریح کرد: نعمتی به نام جشنواره تئاتر ایران زمین داشتیم که از اقصی نقاط جهان به این جشنواره می‌آمدند و اجرا می‌کردند. رویکرد کارگردانان خارجی به سمت آثار کلاسیک ما است و سمت آثار امروز ما نمی‌آیند. نکته دیگر این است که رویکردی که الان وجود دارد رویکرد تصویری است. موفقیت‌های سینمای ما به دلیل اهمیت جهان به بحث سمعی و بصری است.

کیانی تاکید کرد: از گذشته متکی به شعار بودیم. رویکرد تصویری هنرمندان امروز ما هم در جهانی شدن تئاتر امروز موثر است و این که کمی از شعارها فاصله بگیرند و رویکرد مختصر و مفید و تصویری را ایجاد کنند.

تهیه و تنظیم از: هادی عبیاوی (خبرنگار ایسنای خوزستان)