نمایشگاه کتاب، فلافل، وایبر و سرانه مطالعه

خورنا بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از ۱۶ الی ۲۶ اردیبهشت در محل مصلی تهران به روال هر ساله در حال برگزاری است. نمایشگاهی که بزرگ ترین رویداد فرهنگی کشوراست و در زمان برگزاری اش در سال های گذشته رقم بازدید ۵ میلیون نفر از آن منتشر شده است.

حال چه تعداد از این حداقل ۵ میلیون نفر برای خرید کتاب و چه تعداد برای تفریح و فلافل خوردن و گذران وقت به آنجا آمده اند مشخص نیست و البته در این مقال بررسی اش ضرورتی ندارد.

هر ساله همزمان با ایام نمایشگاه کتاب بحث تکراری و بی نتیجه ی بررسی سرانه مطالعه در کشور سر زبان ها می افتد و هر کسی از ظن خویش رقمی را برای مردمی که حتی مطالعه پیام های وایبری و مجازی را هم مطالعه محسوب می کنند، ذکر می کند.

می خواهیم آماری را از نمایشگاه بیست و هفتم که سال گذشته برگزار شد، مرور کنیم. در نمایشگاه قبلی بیش از ۲۵۰ نشست علمی برگزار شد و نشست های سرای اهل قلم از مهم ترین و پربارترین این جلسات بود. این نشست ها میزبان نویسندگان، مولفان، ناشران و منتقدان بود آنها درباره مسایل مختلف کتاب و کتابخوانی به بحث و بررسی می پرداختند.

سال گذشته، معاون فرهنگی و اجرایی نمایشگاه کتاب تهران گفته بود: بالغ بر ۴۴ میلیارد تومان از طریق دستگاه های کارتخوان کتاب خریداری شده است و در ۱۰ روز نمایشگاه تعداد یک میلیون و ۲۶۸ هزار و ۳۱۶ تراکنش موفق ثبت شد که مبلغ خریدهای الکترونیکی انجام شده ۴۴۱ میلیارد و ۶۲۲ میلیون و ۴۴۵ هزار و ۵۸۵ ریال بوده است و پیش بینی می شود رقم خریدهای الکترونیک کتاب توسط مردم در این دوره از نمایشگاه و با احتساب روز پایانی نمایشگاه از مرز ۴۵ میلیارد تومان بگذرد.

قابل ملاحظه است که حداقل ۵ میلیون نفر در مدت ۱۰ روز از یک رویداد فرهنگی دیدن می کنند و بالغ بر ۴۵ میلیارد تومان گردش مالی فقط از طریق کارتخوان ها ایجاد می شود.(طبق آمار آخرین دوره در سال گذشته). حال ربط این ارقام و اعداد با سرانه مطالعه در کشورمان چیست؟

میزان سرانه مطالعه در ایران بین ۲ تا ۷۹ دقیقه در روز مطرح شده است. عده ای معتقدند زمان های خواندن زیرنویس تلویزیون، خواندن قرآن و ادعیه و موارد فرعی دیگر از جمله گردش در فضاهای مجازی نیز در این رقم ۷۹ دقیقه محاسبه شده است. سرانه  مطالعه یک شاخص جهانی است که تعریف مشخص و دقیقی دارد. این شاخص تنها مطالعه  کتاب(آن هم ترجیحا از نوع غیردرسی) را شامل می شود.

حال تصور کنید در این چنین وضعیتی تیراژ کتاب ها به زیر هزار جلد رسیده و قیمت ها هم به دلایل مختلف رقم های بالایی را پیش روی مخاطب کتاب خوان قرار داده است. اگر سیاه نمایی نباشد باید اعلام کرد(که البته آنها که باید بدانند به خوبی آگاه هستند) وضعیت بازار نشر و کتاب اوضاع بغرنجی دارد و این وضعیت ارتباط مستقیمی با سرانه مطالعه و کتابخوانی در بین مردم کشورمان دارد. حرف ها تکراری ست ولی نباید غافل شد که نسل نوجوان و جوان فعلی با هجوم شبکه های مجازی و سرگرمی های مفرح رسانه ای دیگر چیزی تحت عنوان وقت گذاشتن برای مطالعه را برای خود درونی نکرده است.

البته که کتاب هیچ وقت اصالت خود را از دست نمی دهد و همواره تا ابد مشتریان و مخاطبان خاص خود را خواهد داشت ولی باید یادآوری کرد برای ترغیب نسل جوان جدید به کتابخوانی چه برنامه هایی داریم؟

چگونه باید نوجوان امروزی را با ادبیات غنی ایرانی آشنا کرد؟ چگونه باید روزی حداقل ۱۵ دقیقه او را ترغیب کرد تا تلفن همراه یا تبلتش را روی طاقچه بگذارد و کمی حافظ تورق کند.(حتی اگر از اشعارش چیزی نفهمد) چگونه باید او را با اشتیاق به سمت مطالعه تاریخ پر فراز و نشیب کشورش تشویق کرد؟

بماند که میزان سرانه مطالعه خود جزو عوامل مهم تشخیص توسعه یافتگی کشورها است، آیا نگران آینده مبهم و توخالی فرزندانمان نیستیم؟

بزرگی می گفت: جامعه وقتی فرزانگی و سعادت می یابد که مطالعه، کار روزانه اش باشد. من هیچ غمی نداشتم که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشد. کتاب، عمر دوباره است. در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، نیست.

گفتن این جملات که فراوان است و حتی ممکن است کهنه به نظر رسد، شاید از سر دلخوشی نگارنده باشد که هر ساله در ایام نمایشگاه گوشمان از این سخنان پر است، ولی گزافه نگفته اند انسانی که در زندگی اش نظم و عادتی برای مطالعه در خود ایجاد کرده باشد جهان بینی و نگرشش به تمام مسایل پیرامونش دچار تغییر می شود و عمق می یابد و شاید به همان مراتب سکوتش بیشتر (دقت کرده اید چرا همگی برای اظهار نظر در هر زمینه ای آماده هستیم؟)

نمایشگاه بیست و هشتم کتاب نیز با زحمات متولیانش در حال برگزاری است و بی شک رقم گردش مالی آن بیش از سال گذشته اش خواهد بود(ارقام و اعداد بالا باعث خوشحالی است) اما در این وانفسا ما مانده ایم و از بین رفتن یک فرهنگ و نداشتن یک عادت شیرین به نام مطالعه و کتابخوانی. بقول بانو نیکی کریمی ۳۶۵ روز سال باید نمایشگاه کتاب باشد یعنی فضای کتاب و کتابخوانی حاکم باشد و بقول عادل فردوسی پور قیمت یک کتاب از یک پیتزا کمتر است پس برای توجیه نهادینه نشدن این فرهنگ، بهانه جویی نکنیم.