درسی که ماجرای “محمدحسن منطقی” به ایرانی ها داد

خورنا مشخص شدن ایرانی بودن عامل گروگانگیری سیدنی استرالیا باعث شوکه شدن بسیاری از ایرانی ها شد. در واقع خیلی از ایرانی ها فکر نمی کردند عامل چنین حادثه ای که پرچم گروه های افراط گرای اسلامی را برافراشته بود و منجر به مرگ ۲ انسان بی گناه شد؛ “محمدحسن منطقی” یک هموطن باشد.

به نظرم این حادثه تلخ، ایرانی بودن گروگانگیر تا حواشی بعدی آن، می تواند برای ما درس ها و تلنگرهایی داشته باشد که به چند مورد آن اشاره می کنم.

بعد از این حادثه، مردم، رسانه ها و مقامات استرالیا و در رأس آنها نخست وزیر استرالیا تلاش کردند حادثه را، “فردی” و “غیرمرتبط با جامعه مسلمانان یا ایرانی های این کشور” اعلام کنند.
آنها سعی کردند به جامعه ایرانی و مسلمان استرالیا اطمینان بدهند به واسطه این رویداد، خطری آنها را تهدید نخواهد کرد. برای این اقدام  از مقامات تا رسانه ها و شهروندان عادی استرالیا وارد گود شدند. این رفتار عاقلانه و خرمندانه آنها قابل ستایش و الگوبرداری است.

گل های مردم استرالیا در محل گروگانگیری و قتل ۲ شهروند در مرکز سیدنی استرالیا

گلباران محل کشته شده ها توسط مردم در استرالیا (عکس)

در این زمینه می توان به راه اندازی کمپینی با عنوان Illridewithyou# در شبکه اجتماعی توئیتر از سوی مردم استرالیا اشاره کرد. در این کمپین مردم استرالیا به زنان محجبه پیشنهاد می کردند اگر از رفتارهای انتقام گیرانه به دنبال گروگانگیری سیدنی استرالیا نگرانی دارند می توانند یک روز کامل را با آنها در خیابان ها و اماکن عمومی همراه شوند تا کسی نتوانند به آنها آزار برساند.

مردم و مسؤولان و رسانه های ایرانی هم باید بدانند در رویداد احتمالی مشابه، باید بر آرام کردن جامعه و جدا کردن یک یا چند خطاکار از قشر مربوط به آن تاکید کنند.

به راستی اگر مشابه حادثه سیدنی استرالیا در ایران روی می داد و مشخص می شد عامل حادثه یک شهروند افغانستان، عراق یا کشور دیگری است، واکنش مردم و رسانه های ایرانی به این حادثه چگونه بود؟ آیا ما هم می توانستیم مانند مردم، مسؤولین و رسانه های استرالیا، قائل به تفکیک میان فرد خاطی و جامعه وابسته به وی شویم یا اینکه حس تنفر شدیدی نسبت به کل آنها در جامعه رواج می یافت؟

ریشه این موضوع را هم باید در مطلق گرا بودن بسیاری از ایرانی ها با چاشنی خودبرتر بینی دانست. بسیاری از ایرانی ها هنوز به شدت مطلق گرا هستند یعنی معتقدند مردم یک کشور همه یا کاملا خوب هستند یا بد. یک روزنامه خوب است یا بد. یک فرد خوب است یا بد. یک مقاله یا کاملا خوب است یا بد.

قدرت تفکیک ضعیفی داریم و نمی توانیم بگوییم مردم این کشور یا آن ملت این ویژگی های مثبت را دارند و همزمان ویژگی های منفی هم دارند. یا فلان انسان، این رفتارهای مثبت و این رفتارهای منفی را دارد. یا فلان مقاله این بخش های مثبت و این بخش های نادرست یا منفی را دارد و … .

علاوه بر این، میزانی از خوبرتربینی نژادی، زبانی، لهجه ای و ملیتی نیز در میان بخش مهمی از ایرانی ها وجود دارد.
این برتردانستن زبان، ملیت و لهجه ، نه تنها نسبت به غیرایرانی ها بلکه نسبت به بخشی از ایرانی ها نیز وجود دارد. با گشتی در مترو، اتوبوس، پیاده رو و تاکسی،شبکه های اجتماعی و … رفتارهای تحقیر آمیز برخی ایرانی ها نسبت به هموطنان دارای فرهنگ، زبان، لهجه، نژاد و لباس متفاوت قابل مشاهده است.

شاید در حادثه گروگانگیری در سیدنی، بعد از مردم استرالیا ، این ایرانیان هستند که به واسطه ایرانی بودن عامل جنایت، غمگین اند ولی در عین حال این اتفاق تلخ، شاید تلنگری باشد بر رفتارهای ما در برابر برخی هموطنان و شهروندان دیگر کشورها.