با رکوردشکن آسیا از کره تا برزیل

صادق بیت سیاح ۲۸ ساله، یکی از مدال آوران کاروان غدیر با حضور در این خبرگزاری از حس و حالش پس از این مسابقات گفت که در ادامه مشروح این گفت و گو را می خوانید.

 

در اولین حضورتان در مسابقات برون مرزی موفق به کسب یک مدال طلا در ماده پرتاب دیسک و یک نشان نقره در ماده پرتاب وزنه شدید، از این رقابت ها بگویید؟

 

من اولین بار بود که در مسابقات برون مرزی شرکت می کردم و در پرتاب وزنه، یعنی ماده تخصصی ام با پرتاب ۱۱ متر و ۴۲ سانتی متر و با اختلاف پنج سانتی متر نسبت به حریف عراقی ام، به نشان نقره دست یافتم. سطح مسابقات عالی بود و حریف من قدر و قهرمان جهان بود و من هم توانستم در اولین حضورم در چنین مسابقاتی با کمک های مربی خودم، آقای حردانی که از آن جا از وی تلفنی مشورت می گرفتم، به این موفقیت برسم. در پرتاب دیسک هم که ماده اختصاصی من نبود توانستم در اولین پرتابم با ثبت رکورد ۳۷ متر و ۹۶ سانتی متر رکورد آسیا را که ۲۹ متر و دست حریف عراقی ام بود، جا به جا کنم. رکورد جهانی این ماده هم دست یک ژاپنی است که نزدیک به ۴۰ متر می باشد و البته او در این دوره و دوره قبلی این مسابقات حضور نداشت. من در این ماده هشت حریف از کشورهای عراق، مغولستان، ارمنستان، ژاپن، چین و کره داشتم. از خدا تشکر می کنم که در اولین پرتابم توانستم رکورد مسابقات را بشکنم و به نظرم سطح مسابقات عالی بود. من دو روز پیش از مسابقه ام قول داده بودم که برای خوزستان طلا کسب کنم و مردم استانم را خوشحال کنم که به لطف خدا و ام البنین توانستم به نشان طلا برسم.

 

من پیش از مسابقه ام در مصاحبه ای از کسب مدال طلا گفتم که یکدفعه خبرنگار میکروفون را قطع کرد و گفت چگونه می خواهی قول طلا را بدهی در حالی که حریفت قهرمان جهان است! من گفتم که هر چه توان دارم باید در پرتاب دیسک بگذارم و گفتم خدایا کمکم کن، چرا که به خانوده ام قول داده ام که طلا بگیرم. من پس از خدا، ام البنین را داشتم و هر چه دارم و ندارم از ایشان است و ام البنین را در زمان مسابقه پرتاب دیسکم صدا کردم که به دادم رسید و قهرمان شدم.

 

فکر می کردید که در اولین حضورتان در مسابقات آسیایی و در ماده غیرتخصصی تان بتوانید رکوردشکنی کنید؟

 

من همان طور که گفتم اولین بار بود که در این مسابقات شرکت می کردم و استرس بسیاری داشتم و به مربی ام گفتم که آقای بهرامی من در این جا کسی جز شما و خدا ندارم. من اولین ورزشکاری بودم که در ماده پرتاب دیسک باید پرتاب می کردم، مربی ام به من گفت اگر می خواهی روحیه حریفت را بشکنی باید در همین پرتاب اول رکورد خوبی را ثبت کنی. پیش از مسابقه ام حریفم که عرب زبان و از کشور عراق بود و من متوجه صحبت های او می شدم، برایم کری می خواند و می گفت که بیت سیاح من قول داده ام که دو طلا برای عراق کسب کنم و من هم به او گفتم که اصلا طلای دیسک را به شما نمی دهم! آن روز باران بود و هوا بسیار سرد بود و زمانی که دیسک را می گرفتیم باتوجه به شرایط موجود، در دست سر می خورد و وقتی می گفتیم یک حوله برای خشک کردن دیسک به ما بدهید، این کار را انجام نمی دادند ولی من دیسک را با لباس هایم خشک و در همان پرتاب اول بر خدا توکل کردم و توانستم با ثبت آن رکورد علاوه بر قهرمانی، رکورد آسیا را هم جا به جا کنم. رکوردم در این ماده در اهواز ۳۵ متر و خورده ای بود. من با عمو قادر، مربی ام در اهواز بیشتر روی پرتاب وزنه که رشته تخصصی ام بود کار می کردم.

 

فکر می کنید چرا در ماده تخصصی تان (وزنه) نتوانستید مدال طلا کسب کنید؟

 

آن جا برایم مشکلی پیش آمد و نتوانستم گرم کنم و درنهایت به مدال نقره دست یافتم.

 

در این رقابت ها انتظارات خودتان برآورده شد؟

 

از رکوردی که در پرتاب وزنه زدم راضی نیستم؛ چرا که در اهواز رکورد بهتری زده بودم و البته شرایط آب و هوایی آن جا روی عملکردم تاثیر گذاشت. من در تمریناتم در اهواز آخرین رکوردی که با مربیگری عمو قادر زدم ۱۲ متر و ۳۵ سانتی متر بود و برای شکستن رکورد به اینچئون رفته بودم و مربیان تیم ملی هم به من گفتند که برای تو دو طلا در نظر گرفته ایم. من در این ماده تا پرتاب پنجم قهرمان بودم و گفتم حریفم دیگر روحیه خوبی ندارد و در پرتاب آخرم خیلی دقت نداشتم ولی حریفم در پرتاب ششم رکورد من را گرفت اما در پرتاب دیسک با خودم گفتم که تا آخرین لحظه می جنگم و همین طور هم شد و توانستم قهرمان شوم.

 

گویا در این مسابقات از استان های دیگر مربی همراه با تیم ملی آمده بود اما از خوزستان مربی ای همراه با تیم ملی نبوده است.

 

بله، ملی پوشان ایرانی با مربیان خودشان در این مسابقات شرکت کرده بودند، به جز خوزستانی ها. البته آقای بهرامی، مربی تیم ملی در اینچئون به ما کمک کرد که از او تشکر می کنم. ما درخواست دادیم که برای این رقابت ها آقای قادر حردانی همراه ما به اینچئون بیاید ولی با درخواست مان موافقت نشد و گفتند که ۹ مربی را اعزام کرده ایم و این تعداد مربی برای هر ورزشکار کافی است.

 

خیلی ها از میزبانی کره ناراضی بودند، شما میزبانی را چطور دیدید؟

 

میزبانی خوب بود ولی از نظر غذا با مشکل مواجه بودیم و من در آن ۱۲ روزی که در آن جا بودیم فقط سیب زمینی و تخم مرغ خوردم ولی بازهم خدا را شکر می کنم که توانستم با این شرایط و باتوجه به قدرتی که در بدنم بود، به موفقیت برسم.

 

از این مسابقات خاطره ای هم دارید؟

 

در اینچئون احمد عفراوی یکی از بچه های خوزستان و دوست من، در جایگاه پنجم قرار گرفت. مسابقه او پیش از مسابقه پرتاب دیسک من بود، زمانی که او مسابقه اش تمام شد به اتاق آمد و خیلی گریه کرد، به او گفتم احمد من فردا مسابقه دارم و با این کار به من استرس وارد می کنی. بعد دیدم فایده ای ندارد و گریه های او بیشتر هم شد. به او گفتم تو در اتاق من بخواب و من در جای دیگری می خوابم. به هر حال بعد از این موضوع به احمد گفتم که بلند شو و نمازت را بخوان که بعد او من را در آغوش گرفت و گفت صادق ان شاالله تو تلافی می کنی و خدا را شکر هم توانستم به مدال طلا برسم. البته بازیکنان دیگری هم می توانستند به مدال طلا برسند ولی به دلیل این که برخی از آن ها کلاس های شان را تغییر داده بودند از کسب مدال طلا بازماندند.

 

چه رقابت هایی را پیش رو دارید؟

 

سال آینده رکورد گیری ای برای شرکت در مسابقات جهانی قطر که این رقابت ها کسب سهمیه پاراالمپیک برزیل است و همچنین مسابقات قهرمانی کشور را که بازهم کسب سهمیه برای حضور در مسابقات جهانی قطر است، پیش رو داریم. در مسابقات جهانی قطر فقط می توانم در یک ماده آن هم پرتاب وزنه شرکت کنم.

 

امید دارید که بتوانید سهمیه کسب کنید؟

 

من خیلی امیدوارم و ان شاالله که به همین صورت شود. چند روزی است که تمریناتم را آغاز کرده ام و حرکات تخصصی ام را تغییر داده ام.

 

امکاناتی که برای ورزش معلولان در نظر گرفته می شود، کافی است؟

 

نمی دانم زمین جانبازان اهواز را دیده اید یا نه، من به خاطر وضعیتی که این زمین دارد نزدیک به یک سال و هشت ماه در این زمین تمرین نکردم و تمریناتم را به زمین شماره ۲ ورزشگاه تختی بردم و در آن جا زیر نظر عمو قادر کار کردم و البته در تهران امکانات خیلی خوب است.

 

وضعیت مالی ورزشکاران معلول چطور است؟

 

ما از سال ۸۸ تاکنون از هیات حقوق نگرفته ایم. البته تیم ملی به ما حقوق داد. ما ورزشکارانی داریم که با دوچرخه به تمرین می آیند و از نظر مالی شرایط خوبی ندارند و بیکار هستند. خود من لیسانس حسابداری دارم و ازدواج کرده ام و فرزند یک سال و خورده ای هم دارم و پدرم خرج من را می دهد. ورزشکاران بسیاری داشتیم که به خاطر شرایط مالی ای که داشتند، ورزش را کنار گذاشتند.

 

چگونه وارد ورزش شدید؟

 

من سال ۸۸ بود که وارد این رشته شدم. دوستی به نام علی سرخه دارم که در باشگاه بدنسازی جانبازان و معلولان کار می کرد و من نیز در ابتدا پرورش اندام کار می کردم که به من گفت بیت سیاح ورزشی به اسم جانبازان و معلولان هست، می خواهی تست بدهی که من به هیات رفتم و مربیان گفتند که تو به درد پرتاب می خوری. در اولین روز وزنه ای به من دادند که توانستم پنج متر پرتاب کنم و بعد از دو ماه کار کردن توانستم در مسابقات قهرمانی کشور با پرتابی نزدیک به ۹ متر، به قهرمانی برسم.

 

بعد از آن بازهم کار کردم و دکتری که مسوول کلاس بندی ورزشکاران بود به من گفت که تو در کلاس بندی معلولان قرار نمی گیری و خلاصه می خواستند من را از این رشته دور کنند و سه روز مانده به رقابت های تونس من را خط زدند. مدتی بعد رقابت های جایزه بزرگ در تهران بود و دکتر اکرمی که کلاس بند جهانی بود من را دید و گفت بیت سیاح کلاس تو جهانی است و چه کسی به تو کلاس نداده است. بعد در رکوردگیری ای که بود شرکت کردم و توانستم رکورد بزنم و برای مسابقات چین انتخاب شوم که البته به دلیل مشکلات مالی، ایران در این رقابت ها شرکت نکرد ولی بعد برای مسابقات پاراآسیایی اینچئون انتخاب شدم. به نظرم اگر در مسابقات چین شرکت می کردم با تجربه بیشتری در رقابت های پاراآسیایی حضور پیدا می کردم.

 

برای یک ورزشکار معلول حمایت اطرافیانش بسیار مهم است، شما چقدر مورد حمایت اطرافیان، به ویژه خانواده قرار گرفتید؟

 

خانواده من به ویژه مادرم خیلی از من حمایت می کند. حتی برای این مسابقات مادرم به من گفت که هر کاری بخواهی برای تو می کنم فقط مدال طلا کسب کن. حتی همسرم گفت من حاضرم طلاهایم را بفروشم تا تو در این مسابقات مدال کسب کنی. زمانی که در این رقابت ها مدال کسب کردم وقتی با پدرم تماس گرفتم او در حالی که گریه می کرد به من گفت تا آخرین لحظات هم نمی دانستم که تو به این جا می رسی یا نه. مادرم می گفت زمانی که مسابقه پرتاب دیسک تو بود در حیاط خانه نشسته بودیم و خدا را برای موفقیت تو صدا می کردیم و حتی دخترم روناک هم دستش را به سوی آسمان بلند کرده و خدا خدا می کرده است و من وقتی این ها را شنیدم خیلی گریه کردم.

 

برادرم سجاد که خیلی برایم زحمت می کشد هم فیلمی از خانوده ام زمانی که من در اینچئون بودم به من نشان داد که بسیار گریه کردم. این فیلم دعاهای خانواده ام پیش از رقابتم در ماده پرتاب دیسک بود. مادرم با چادر سفید ساعت پنج صبح نماز می خواند و گریه می کرد، به طوری که من که ورزشکار بودم این قدر استرس نداشتم.

 

شما در مسابقات آسیایی موفق به کسب دو مدال شدید، هدفتان برای رقابت های بعدی چیست؟

 

من دیگر به فکر کسب مقام در آسیا نیستم و هدفم کسب مدال طلا در مسابقات جهانی است. پس از رقابت های جهانی هم به پاراالمپیک فکر می کنم.

 

باتوجه به شرایطی که دارید و مقام‌آوری‌ای که داشته اید انتظار شما از مسوولان چیست؟

 

انتظار دارم مسوولان سر زمین تمرین ما بیایند و به ورزشکاران معلول کمک کنند. برخی ورزشکاران از نظر مالی خیلی ضعیف هستند. ما از آن ها چیزی نمی خواهیم، همین که بیایند و به ما روحیه دهند برای ما انگیزه می شود. از سال ۸۸ تاکنون ورزش می کنم و تاکنون ندیده ام مسوولی از اداره کل ورزش و جوانان استان سر تمرینات ما حاضر شود.

 

عده ای هستند که شرایطی مانند شما دارند ولی انگیزه و اعتماد به نفس لازم را برای حضور در اجتماع و فعالیت های ورزشی ندارند، چه صحبتی با آن ها دارید؟

 

از جوانان معلول خواهش می کنم که سر تمرینات ما حاضر شوند، چرا که همین که ببینند ما ورزش می کنیم و شاداب هستیم، انگیزه می گیرند. فرد معلولی بود که حالش خیلی وخیم بود و مادرش او را برای تمرین سر زمین می آورد و بعد هم دم در می نشست و قرآن می خواند و فرزندش ورزش می کرد ولی پس از یک ماه دیدیم که دیگر مادرش همراه او نمی آید و او خودش می آید که خیلی خوشحال شدم. به هر حال خواهش می کنم که افراد معلول به سمت ورزش بیایند؛ این کار آن ها به ما هم روحیه و انگیزه می دهد.

 

صحبت پایانی …

 

از خانوده ام و همسرم تشکر می کنم. از عمو قادر که خیلی برای من زحمت کشیده است، از آقایان سید علی موسوی، نوروزی و صالحی، از دوستانم در سالن بدنسازی، مربیان تیم ملی، هیات استان و هر کسی که برای من زحمت کشیده است تشکر می کنم.

 

به گزارش ایسنا، قادر حردانی، مربی بیت‎سیاح که همراه با او در خبرگزاری ایسنا حضور یافته بود نیز درخصوص شرایط شاگردش پیش از اعزام به رقابت های اینچئون و همچنین عملکردش در این مسابقات به صحبت پرداخت که در زیر می خوانید.

 

پیش از اعزام صادق به مسابقات انتخابی اینچئون چند جلسه با او در ماده پرتاب دیسک کار کرده بودیم، البته بیشتر تمرکز ما روی پرتاب وزنه بود، چرا که می دانستیم او می تواند بالای ۱۲ متر پرتاب و حتی رکورد جهانی را هم جا به جا کند ولی متاسفانه وجود هوای سرد در اینچئون و نبود مربی مستقیم در آن جا که او بتواند با او هماهنگی و همفکری داشته باشد، در عملکردش تاثیرگذار بود. همچنین باتوجه به این که اولین مسابقه برون مرزی اش بود، کمی استرس بر او غلبه کرد در حالی که اگر او پیش از این، در مسابقاتی شرکت کرده بود می توانست بر استرسش غلبه کند ولی او در رقابت بعدی اش در ماده پرتاب دیسک، دیگر ترسش ریخته بود و راحت تر توانست کار خودش را انجام دهد و توانست از آن استرس قبلی اش در ماده پرتاب وزنه، در مسابقه پرتاب دیسک استفاده کند. صادق تمریناتش را پس از مسابقات پاراآسیایی، از چند روز پیش آغاز کرده است تا بتواند بالای ۱۲ متر و نیم پرتاب و رکورد ورودی پاراالمپیک برزیل را کسب کند.

 

بیشتر ورزشکاران معلول از نظر مالی شرایط خوبی ندارند و این خیلی سخت است. به هر حال دلجویی و سرکشی مسوولان و حمایت آن ها از ورزشکاران باعث می شود که آن ها بیشتر تشویق شوند و روحیه شان بالا برود. شکل تمرین ورزشکاران معلول ریاضت است. من سی و اندی سال ورزش کرده ام و می دانم وقتی مسوولی سر تمرین ورزشکار حاضر و تشویقش می کند، تا چه اندازه انگیزه اش چندین برابر می شود

منبع/ ایسنا