سرمایه گذار ۸ میلیاردی پرید!/ چگونه آبادان از یک شهربازی مدرن محروم شد؟

خورنا: نشریه ارمغان بازار در شماره اخیر حود در گفتگو با مدیر سابق دفتر سرمایه گذاری شهرداری آبادان به مرور ماجرای جذب یک سرمایه گذار برای احداث شهربازی مدرن می پردازد؛ سرمایه گذاری که به دلایلی که در این گفتگو می خوانید عطای کار را به لقای سهل انگاری ها می بخشد و از آبادان می رود.

 

آقای شاغریب، دفتر جلب سرمایه گذاری شهرداری آبادان از چه زمانی تاسیس شد و چه برنامه هایی برای جلب سرمایه گذار داشت؟

من اولین مدیری بودم که حکم مدیریت دفتر سرمایه گذاری و جلب مشارکت های مردمی شهرداری آبادان را در سوم مهرماه سال ۱۳۹۰ گرفتم تا آن را راه اندازی کنم. یکی از نقاط مثبت شهرداری آبادان در آن مقطع همین راه اندازی دفتر سرمایه گذاری بود چون ضرورت جلب سرمایه گذاری در شهرداری آبادان احساس می شود و خواهد شد. در آن مقطع زمانی تلاش کردیم که سطح آموزش جلب سرمایه گذار را در مناطق شهرداری افزایش دهیم، ساز و کار مناسبی برای جلب سرمایه تدوین کنیم و خوشبختانه سرمایه گذاران زیادی به بخش مدیریت سرمایه گذاری شهرداری مراجعه کردند. شما می دانید که مدیریت سرمایه گذاری برای جلب درآمدهای پایدار برای شهر است، بطوریکه که عوارض شهرداری فشار کمتری به مردم وارد کند.

در حالی که ما در حال ساختار سازی برای مدیریت سرمایه گذاری شهرداری بودیم و داشتیم چارت سازمانی و اداری اش را فراهم می کردیم سرمایه گذار هم جلب کردیم. یکی از زمینه های جلب سرمایه گذار در مورد شهربازی آبادان بود، و آقای شهردار هم اصرار زیادی برای این کار داشتند و ما هم برای جلب سرمایه گذار در جهت احداث یک شهربازی مدرن که حق مردم آبادان است تلاش زیادی کردیم.

 

قبل از اینکه به چگونگی جلب سرمایه گذار مذکور بپردازیم، بگویید که وضعیت شهربازی آبادان در آن زمان چگونه بود؟

 

یکی از دلایلی که من معتقد بودم شهربازی آبادان می باید تغییر کند و مدرن شود غیر استاندارد بودن  بیشتر وسایل آن در آن زمان بود. بیشتر وسایل آن فرسوده شده بود و مردم لیاقت بهتر از این ها را داشتند. شهربازی آن زمان تحویل مدیریت فضای سبز شهرداری بود و در آن زمان هم داشتند آن را تخلیه می کردند. تقریبا شهربازی داشت به نوعی از بین می رفت. نگاه ها یا به سمت ساخت یک شهربازی جدید بود یا تبدیل آن به یک پارک خانواده. در خصوص این دو مورد در شهرداری فکر می شد. آقای شیرازی تاکید داشت که شهربازی مدرن و از طریق دفتر مدیریت سرمایه گذاری ایجاد شود. من هم خیلی شدید پیگیر موضوع شدم و در نهایت سرمایه گذاری آمد و موافقت کرد یک شهربازی مدرن با نقشه فنی شهرداری و ۸ میلیارد تومان سرمایه آورده احداث کند. این اقدام هم در قالب قراردادهای BOT (ساخت، بهره برداری، تحویل) صورت می گرفت. قرار بود ۱۵ ساله بهره برداری با سرمایه گذار باشد و ۲۰ درصد سود به شهرداری اختصاص پیدا کند. بعد از ۱۵ سال شهرباز باید تحویل شهرداری می شد و این دیگر در اختیار شهرداری بود که مجددا با ایشان برای بهره برداری تمدید کند یا نکند.

 

فرمودید آن سرمایه گذار خودش مراجعه کرد او چگونه شما را پیدا کرد؟

طبق قانون ما پروژه ها و سبدهای سرمایه گذاری مان را از طریق مطبوعات محلی، استانی و کشوری اطلاع رسانی می کنیم. ما پنج الی شش سبد سرمایه گذاری معرفی کرده بودیم که یکی از آنها شهربازی بود. ایشان به دنبال اطلاع رسانی ما مراجعه کرد. این سرمایه گذار، کننده کار و علاقمند بود.

 

آن سرمایه گذار را می توانید معرفی کنید؟

اسمش را نگوییم بهتر است. چون احتمال دارد در آینده هم بخواهد بیاید سرمایه گذاری کند. ولی به هرحال سرمایه گذار قوی ای بود. وقتی پیشنهادش را به ما داد طرح او را در شورای مدیریت سرمایه گذاری (که به ریاست شهردار و با عضویت بعضی اعضای شورای شهر تشکیل می شد) مطرح کردیم و طرح ایشان تایید شد و قرار بر این شد که این سرمایه گذار در اوایل سال ۹۱ کارش را آغاز کند. البته بحث توسعه فضای شهربازی هم مطرح بود چون لوله های شرکت نفت هم جزو املاک شهرداری شده بود و قرار بود در نقشه جدید شهربازی وسیع تری ساخته شود.

قرار بر این بود که شهربازی کاملا تخریب شود، تمام دستگاه ها اعم از روباز و سالن های سرپوشیده، جدید و با استانداردهای بین المللی خریداری و نصب شود. فکر می کنم در استان خوزستان چنین شهربازی ای با دستگاه هایی که این سرمایه گذار می خواست خریداری کند، بی نظیر بود.

 

با سرمایه گذار تفاهمنامه نوشتید یا قرارداد؟

تفاهمنامه نوشتیم و تا رسیدن به مرحل انعقاد قرارداد فاصله ای ایجاد شده که در نهایت کار را متوقف کرد.

 

تفاهمنامه در چه تاریخی نوشته شد؟

فکر می کنم بهمن یا اسفند سال ۹۰ بود. البته این را هم عرض کنم که لایحه ای به شورای شهر ارسال شد و به سرعت مورد تصویب قرار گرفت. اما مراحل بعدی به بن بست خورد و کار متوقف شد.

 

آن بن بست چه بود؟

بحث ما این بود که سرمایه گذار هرچه سریعتر شروع به کار کند. ایشان هم آمادگی داشت اما شهردار بعد از مدتی اعلام کردند که شب عید شهربازی باید فعال باشد و آقایی برای بهره برداری از آن معرفی کردند. در حالیکه همانطور که قبلا گفتم بخشی هایی از شهربازی راکد شده بود و برق قسمت هایی هم قطع شده بود. ولی فشاری که در جهت استفاده مقطعی از شهربازی وارد آمد این اجازه را به ما نداد که بتوانیم با سرمایه گذارمان وارد بحث جدی انعقاد قرارداد شویم. درواقع دست ما بسته شد و ما هم تابع  دستورات رییس شورای سرمایه گذاری بودیم و کار متوقف ماند.

 

فکر می کنید شهردار بر اساس فشارهای بیرون از شهرداری و یا خواست شورای شهر تاکید داشت که شهربازی در عید دایر باشد؟

آقای شیرازی ابتدا خیلی اصرار داشت که کار احداث شهربازی مدرن اجرایی شود. چون به هر حال جزو افتخارات هر مدیری است که پروژه جدیدی به شهر معرفی کند. اما بعد چه شد که به این نتیجه رسیدند که شهربازی در ایام عید دائر باشد اطلاع کافی ندارم که بخواهم شما را در جریان بگذارم. ولی به من گفته شد که در ایام عید باید شهربازی دائر باشد. ابتدا به خود سرمایه گذار گفتند که در ایام عید شهربازی را دائر کند که ایشان قبول نکرد و بعد فرد دیگری را معرفی کردند.

 

آن فرد معرفی شده برای بهره برداری در ایام عید قبل از آنهم در شهربازی فعالیت داشته بود؟

بله، قبل از آن چند دستگاه در شهربازی مستقر کرده بود و فعالیت داشت. بنابراین قرار شد شهربازی را در ایام عید فعال کند.

 

فکر می کنید این فرد در شهرداری یا شورای شهر حامی داشت؟   

 

ببینید! در هر صورت وقتی یک قرارداد به نوعی متوقف می شود و اشکالاتی سر راهش می آید، طبیعتا فردی که وارد این قضیه می شود دارای حامی های قوی است که می توانند این قضیه را متوقف کنند و کار را به سمت دیگری ببرند. صد درصد حامی های قوی داشته.

 

 سرمایه گذار شما چه شد؟

رفت!

 

چرا؟ مگر قرارداد فردی که در ایام عید شهربازی را دائر کرده بود طولانی مدت بود؟

نه، قرارداد این فرد احتمالا یکی دو ماه بسته شد و اینکه بعد از آن ادامه پیدا کرد یا نه را من خبری ندارم.

 

چرا سرمایه گذار شما قانع نشد که یکی دو ماه صبر کند و بعد از ایام عید کار شهربازی جدید را آغاز نماید؟

ببینید! سرمایه گذار می خواهد پولش را از جای دیگر بیاورد در شهر ما. اولین چیزی برایش مهم است صداقت است. شما نمی توانید به او بگویید بیا اما صداقت نداشته باشید. من معتقدم کسی که می خواهد پولش را برای سرمایه گذاری به شهر ما بیاورد باید مخلصش هم باشیم. چون مردم می خواهند استفاده کند و فرصت های شغلی ایجاد می شود.

 

آن تفاهمنامه تعهدی را برای سرمایه گذار ایجاد نمی کرد که بماند؟

تفاهمنامه بندهایی داشت که هر کدام از طرفین می توانستند تا قبل از انعقاد قرارداد فسخ اش کنند. در واقع تفاهمنامه اطمینانی است که طرفین به هم می دهند و می نشینند پای میز مذاکره. ولی سرمایه گذار زمانی خیالش راحت می شود که قراردادش بسته شود.

 

چرا بعد از تفاهمنامه سریعا قرارداد منعقد نشد؟

شما ببینید که چه شد مدیران بعد از تفاهمنامه تمایل پیدا کردند که شهربازی در ایام نوروز فعال باشد. من به عنوان مدیریت دفتر سرمایه گذاری موافق این مساله نبودم.

 

یعنی خود شهرداری خواست که انعقاد قرارداد تا بعد از ایام نوروز متوقف شود؟

بله.

 

نمی شد قراردادی نوشت که کار سرمایه گذار جدید بعد از ایام نوروز آغاز شود؟

چرا می شد، اما باید سرمایه گذار هم موافقت می کرد. در تفاهمنامه تاریخ شروع کار سرمایه گذار را مشخص کرده بودیم. طبعا فعال ماندن شهربازی در ایام نوروز باعث می شد که زمان از دست سرمایه گذار برود. به هرحال سرمایه گذار موافقت نمی کرد. حتی جلسه ای هم با او داشتیم که موافقت او را برای تاخیر دو ماه جلب کنیم. اما ببینید! سرمایه گذار آمده است که پولش را در کار بگذارد ما باید حواسمان باشد که سرمایه گذار را نگه داریم. سرمایه گذار می تواند پولش را در هر جایی سرمایه گذاری کند ما باید از خودگذشتگی می کردیم. سرمایه گذار امروز می خواهد پولش را سرمایه گذاری کنید نمی توانید به او بگویید که دو ماه دیگر بیا. او به ما نیازی ندارد. ۸ میلیارد تومان پول کمی نبود در آن زمان.

 

شما فکر می کنید در حفظ این سرمایه گذار سهل انگاری صورت گرفته یا عده ای نمی خواهند این اتفاق بیفتد یا اصلا نمی فهمند؟

به نظر من عده ای نمی خواهند و عده ای هم دلسوز نیستند. دلسوزی و امانت داری در مدیریت خیلی مهم است و اینکه شما بچه این شهر باشید و دلت برای مردم شهر بسوزد. آبادان ظرفیت و پتانسیل دارد که امکانات تفریحی و ظرفیت های سرمایه گذاری در آن ایجاد شود. دلخوشی مردم شهر ما به همین فضای تفریحی و فرهنگی و اجتماعی است. من در دفتر مدیریت سرمایه گذاری خیلی تلاش کردم که بتوانم به مردم خدمت کنم ولی متاسفانه فکر می کنم کسانی نمی خواستند.

 

شما چه زمانی از مدیریت دفتر سرمایه گذاری شهرداری بیرون آمدید؟

 خرداد ۹۱ ، یعنی چند ماه بعد از امضای این تفاهمنامه، من بازنشسته شدم.

 

بعد از شما چه بر سر این این دفتر آمد؟

تا جایی که اطلاع دارم این دفتر نتوانست هیچ پروژه ای را با جلب سرمایه گذار اجرایی کند. در زمان خود ما فقط پروژه بیلبورد برقی  خیایان امام به انجام رسید.

 

شما دفتر سرمایه گذاری را راه اندازی کردید و سه سال هم از آن می گذرد به نظر نمی رسد که این دفتر موفق به جلب سرمایه گذار شده باشد. چه اتفاقی باید بیفتد که یک سرمایه گذار که وارد شهر می شود بتواند کارش را پیش ببرد و دچار چنین مشکلاتی نشود؟   

 

متاسفانه از روزی که دفتر مدیریت سرمایه گذاری راه اندازی شده تا به امروز، شرایطش خیلی بد شده است. به نظر من مدیران کلان، فرمانداری و حتی نمایندگان شهر باید بخواهند که شهر از پتانسیل های سرمایه گذاری اش بهره مند شود. سرمایه گذاری فقط در شهرداری نیست. باید تلاش بیشتری صورت بگیرد تا سرمایه گذار بداند که سرمایه اش دارای امنیت است. ما باید ابتدا از سرمایه گذار داخلی استفاده کنیم و بعد هم از سرمایه گذار خارجی بهره ببریم. جلب سرمایه گذار البته کار ساده ای نیست. اگر ما از منافع خودمان چشمپوشی کنیم و به منافع مردم بیندیشیم سرمایه گذار وارد این شهر خواهد شد.