تحلیل صادق زیبا کلام از سفر روحانی به خوزستان/ مردم باز هم احمدی نژاد را دیدند در قامت و لباسی دیگر

خورنا_ پیام نو: اولین سفر استانی حسن روحانی خیلی به دل هواداران او نچسبید. خیلی ها می گویند که باز هم احمدی نژادی را دیدند که در قامتی و لباسی دیگر راهی سفر استانی شده است. صادق زیبا کلام که برای انتخاب حسن روحانی هر کاری از دستش بر میامد را انجام داده بود هم همین نظر را دارد. او هم مانند خیلی از هواداران منتقد دولت یازدهم عقیده دارد که رئیس جمهور باید این شیوه رفتاری را ترک کند.

زیبا کلام در گفتگوی کوتاه خود با پیام نو اشاره می کند که قسمتی از رفتارهای حسن روحانی در خوزستان یادآور کارهای احمدی نژاد بود.
 پیام نو: ارزیابی اولیه شما از اولین سفر استانی آقای روحانی به استان خوزستان چیست؟
زیباکلام: باید بگویم که یک مقداری بی شباهت به سفرهای استانی آقای احمدی نژاد نبود. انتظار اقشار و لایه های فرهیخته جامعه این بود که تا آنجایی که امکان دارد آقای روحانی از شعار زدگی و پوپولیسم دوری کند و بیشتر به بیان مسایل واقعی جامعه بپردازد. به نظر من این سخن آقای روحانی که گفتند مقاومت شما در جریان هسته ای باعث به زانو درآمدن کشورهای غربی شد به شدت یادآور زمان احمدی نژاد و پوپولیسم اصول گرایان بود.
در حالی که قطعا خود آقای روحانی هم می داند که دقیقا اینطوری نبوده و اگر ما در این مذاکره به اینجا رسیده ایم به واسطه فشارهایی است که تحریم ها بر توان اقتصادی کشور وارد کرده و اساسا در فرایند مذاکره صحبت از اینکه آنها از پای در آمدند و یا ما از پای در آمدیم زیبنده یک رئیس جمهور نیست. اگر مثلا در آن طرف آقای اوباما نطق می کرد و به مردم می گفت که ما ایران را به زانو درآورده ایم، آن وقت ما چه احساسی پیدا می کردیم؟
پیام نو: البته خب آقای اوباما هم صحبت هایی با این مضمون داشته است.
زیباکلام: به نظر من آن صحبت ها کاملا متفاوت بوده است، به خصوص اینکه باید ببینیم آقای روحانی در چه شرایطی این حرف را زده است. الان در شرایطی هستیم که دولت آمریکا برای پا بر جا ماندن توافق ژنو حتی کنگره را تهدید به وتو تحریم های احتمالی جدید کرده است. این اصلا چیز کمی نیست. نباید بی جهت بگذاریم که این فضا تغییر کند. من سوالم این است که اگر آقای روحانی این حرف را در جمع مردم خوزستان نمی زد چه اتفاقی می افتاد؟
به نظر من اتفاقی نمی افتاد، چون اصلا مردم برای شنیدن حرف های دیگری آمده بودند. به نظرم از این منظر حتی سفرهای دور اول آقای احمدی نژاد موفق تر بودند.
پیام نو: از چه منظری؟
زیباکلام: از این منظر که مردم برای شنیدن چه حرفی به سخنرانی رفته اند. احمدی نژاد بهتر می توانست در آن دو سه سال اول با افکار عمومی بازی کند. البته بعدا دستش رو شد اما آن دو سه سال اول چیزی را می گفت که قشر هوادار او توقع آن را داشتند.
این قشر در نهایت ریزش کرد، قشری که در تیر ۸۴ چه بخواهیم و چه نخواهیم آقای احمدی نژاد آنها را جذب کرده بود.
پیام نو: یعنی آقای روحانی الان حق ندارد این قشر را جذب کند؟ به عبارتی آقای روحانی یک پایگاه قابل قبول در قشر متوسط دارد و این را همه قبول داریم، آیا درست نیست که به فکر گسترش پایگاه خود در اقشار دیگر باشد؟
زیباکلام: درست است، اما نباید این کار را با روش های متناقض انجام دهد. ببینید آقای روحانی به پایه اجتماعی نیاز دارد و هر سیاستمداری در هر جای دنیا چنین نیازی را دارد. جامعه هم از لایه های مختلفی تشکیل شده است. آقای روحانی در قدم اول باید بتواند پایه اجتماعی که حداقل در همین انتخابات گذشته اصالتا متعلق به خود او بوده را حفظ کند و بعدا سراغ دیگر لایه ها برود. اگر بخواهد با روش هایی پوپولیستی دل به جذب لایه های پایینی داشته باشد قطعا طبقه متوسط را از دست می دهد. بعد مشکل این کجاست؟
اینجا است که نهایتا آقای روحانی می شود مصداق آدم از اینجا رانده و از آنجا مانده. اول که پایه اجتماعی واقعی خود را از دست داده و نهایتا لایه هایی را توانسته جذب کند که اصالتا متعلق به خود او نیستند. این لایه ها را اصولگرایان با ابزارهایی که دارند در بزنگاه ها خیلی راحت تر از آقای روحانی جدب خواهند کرد.
پیام نو: شما رفتار رئیس جمهور را در سفر خوزستان پوپولیستی می دانید؟
زیباکلام: مقداری از آن را بله. در خصوص وعده های زیاد دادن به مردم خوزستان، صرف نظر از اینکه چقدر عملی هست و چقدر نیست. اینها هم یادآور کارهای آقای احمدینژاد بود. اما در عین حال فاصله و تفاوت عمده ای بین این سفر با سفرهای آقای احمدی نژاد وجود دارد. مثلا آقای روحانی سراغ تعطیل کردن ادارات و یا بسیج اتوبوسی افراد از مناطق دیگر برای مراسم استقبال نرفت. یا اینکه آرزوی نیستی و نابودی دیگران را نکرد.
پیام نو: به هر حال آقای روحانی نیاز دارد تا با طیف های جامعه ارتباط نزدیکی ایجاد کند. اتفاقا خیلی ها به آقای خاتمی هم انتقاد می کنند که چرا در طول دوران ریاست جمهوری خود خیلی به سمت هوادارانش نرفت و با آنها پیوند قویتری برقرار نکرد. آقای روحانی برای رفع این نیاز باید چه کند؟
زیباکلام: آقای روحانی باید تکلیف خود را مشخص کند که قصد دارد چگونه حکومت کند. آیا قصد دارد یک هوگو چاوز و یا احمدی نژاد دیگر باشد و با جمع کردن مردم در خیابان ها برایش هورا بکشند و یا اینکه رفتار دولت در حوزه عمومی را تغییر دهد. به نظرم دولت باید سبک کار خود را عوض کند. شدیدا نیاز داریم که دیگر مردم دنبال ماشین رئیس جمهور ندوند و البته اینقدر در دیدارهای عمومی شاهد مونولوگ دولتمردان نباشیم. ببینید استفاده از اجتماعات عمومی در مدرن ترین کشورهای جهان هم رایج است. اما آنها چگونه عمل می کنند؟
 اولین چیزی که در سفرهای استانی آقای احمدی نژاد به چشم می خورد و در سفر آقای روحانی هم دیده شد، ضربه خوردن به شأن شهروندان ایرانی بود. واقعا شأن شهروند ایرانی این نیست که دنبال ماشین رئیس جمهور بدود و برای رساندن یک نامه که به احتمال زیاد جوابی هم در پی نخواهد داشت، هر کاری را انجام دهد.
پیام نو: خب آقای روحانی باید چه کند؟
زیباکلام: باید ارتباط عمومی را در سطوح میانی دولت تقویت کند. آن شهروندی که صدها متر دنبال ماشین رئیس جمهور در آن شلوغی و میان آن همه محافظ می دود تا نامه خود را به آقایان دولتی برساند، مطمئن باشید در سطوح میانی به هر دری زده و هر جایی رفته ولی کارش به بن بست رسیده است. این شهروند به احتمال قریب به یقین یا شغل می خواهد، یا وام می خواهد و به هر حال مشکل اقتصادی دارد. اینها دست دولت است که وضعیت را تغییر دهد، اما استفاده از اجتماعات عمومی به نفع دولت؛ در اینجا دولت در ذات خود سیاست هایی را دارد که حداقل با برداشت قسمت عمده ای از حاکمیت و محافظه کاران در تناقض قرار می گیرد. دولت نباید سعی کند که در برخی رفتارها مثل همین صحبت اخیر آقای روحانی درباره آمریکا و موضوع هسته ای، برای خلاص شدن از مشکلات همان حرف محافظه کاران را بزند. دولت خط مشخصی دارد و یاپه اجتماعی کاملا شناخته شده ای دارد که باید بتواند در رقابت سیاسی آن را به رخ رقیب بکشد. این در همه دنیا رایج است. آقای روحانی اگر بخواهد حداقل قسمتی از رفتار و ادبیات خود را از محافظه کاران و اصولگرایان قرض بگیرد قطعا با بن بست مواجه می شود.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • از حوالی زاگرس سلام من خودم به عنوان یکی از بزرگترین منتقدان دکتر روحانی حرفهای اقای زیبا کلام را به چالش کشیدن یک اقدام درست از طرف شخص آقای روحانی میدانم. به زانو در آمدن تحریمها یک شعار نیست،بلکه واقعیتی غیر قابل انکار است.حال که دولت احمدی نژاد به اتمام رسیده است میبینیم که از خیلی وقت پیش در دورهای گذشته مزاکرات طرف غربی حاضر به پزیزرش شرایط ایران حتی با آوانسهای بیشتر بوده که خود بیان همه مسائل است.نهدید کنگره به وتوی تحریمهای بیشتر علیه ایران یک جوک بزرگ از طرف آقای اوباماست.تحریم 18 شخص و شرکت در چند روز گذشته از طرف خود دولت و نه کنگره نیز این واقعیت را بیان میکند که دولت آمریکا با اصل ما جنگ دارد و همه مسائل دیگر بهانه ای بیش نیست.دوست عزیز یک قدم عقب نشستن از طرف ما ده قدم به جلو از طرف آمریکا را به همراه دارد.اگر در طول 5 ماه گذشته جناب آقای روحانی یک حرف درست به زبان آورده همین حرف است که مقاومت تحریمها را به زانو در آورده است. ممنونم