در میراث فرهنگی خوزستان چه می گذرد؟

خورنا/ مجتبی گهستونی: در سالهای اخیر اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خوزستان با همه ماموریت های مهمی که دارد دوران پر تلاطمی را سپری کرد. نارضایتی مجموعه نه از داخل که از بیرون نیز قابل مشاهده بود.

حضور افرادی بر اساس انتسابشان به لایه هایی از قدرت، در میراث فرهنگی از زمانی شروع شد که تصمیم گرفته شد میراث فرهنگی عریض تر و گردشگری و صنایع دستی به آن ملحق شوند.
این عریض و طویل شدن مصادف شد با آمدن صادق محمدی از شهرداری به میراث فرهنگی. او توانست با استفاده از این فرصت هم سطح امکانات اداره کل را افزایش دهد و هم افزایش نیرو دهد. او که نمی توانست خود را در هیبت یک مدیرکل در یک خانه ویلایی ببیند، اداره کل را به آپارتمانی در خیابان ۹ کیانپارس منتقل کرد تا شاید این اداره کل هم سری در میان سرها در آورد. در دوره وی به کارهای عمرانی و مرمتی توجه شد. اما هم به نوع انجام کار انتقاد وارد بود و هم به ورود بی رویه افراد غیر متخصص با حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری. محمدی در دوره مدیریت خود با انتقاد جدی انجمن ها و مطبوعات مواجه بود.

با رفتن صادق محمدی همگان انتظار داشتند که سازمان مرکزی برای انتصاب مدیری توانمند که حداقل برای سازمان هزینه تراشی نکند دقت لازم را به خرج دهد اما ظاهرا انتظار به جایی نبود و  پرویز پورفرخی – چهره ناشناخته ای در میان مدیران- بر کرسی مدیرکلی جلوس کرد. او در کوتاه مدت چهره نامتوازن خود را در این حوزه نشان داد و به فردی مورد انتقاد در میان مدیران، مطبوعات و انجمن ها تبدیل شد. دوره حضور او طی ۴ سال از جمله دوره های افول در تاریخ میراث فرهنگی خوزستان بود.

پورفرخی با اینکه حمایت دولت احمدی نژاد را به شدت همراه خود می دید به یکباره تغییر کرد و جای خود را به معاونش در حوزه صنایع دستی داد. تغییری که به واسطه رفتن پورفرخی باعث خوشحالی همگان شد.

حضور افشین حیدری در راس مدیرکلی میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خوزستان اگرچه در همان روزهای اول با تعجب همکارانش مواجه شد اما تسلط او بر اداره کل و آشنایی با همکارانش و شناخت از نقاط ضعف و قوت این مجموعه باعث شد تا در نظر همکاران، انجمن ها و رسانه ها و مدیران استانی و شهرستانی مقبول بیفتد.

در این میان تنها کسانی مخالف بودند که احساس می کردند یا باید خودشان مدیرکل می شدند یا وابستگانشان. به همین دلیل در همان هفته اول حضور حیدری عده ای کاندیداتوری خود را علنی کردند. این افراد یا خود راسا اقدام به رایزنی کردند یا با کمک دیگرانی مورد حمایت قرار گرفتند.
در روزهای گذشته بعضی از سایت ها اقدام به درج فرضیات و شایعاتی نمودند و از افرادی به عنوان کاندیداهای احتمالی برای انتصاب به عنوان مدیرکل میراث فرهنگی نام بردند. افرادی همچون الهه موالی زاده، علی پاداش و… البته در محافل دیگر نام های دیگری همچون ابراهیم مظهری، مهران علم الهدایی، غلام شجاعی  و… هم مطرح است.

فارغ از اینکه هر کدام از این افراد ویژگی های مثبتی دارند و افراد شایسته ای هستند اما فاقد یک ویژگی مهم هستند و آن اشراف در مجموعه تابعه است. همواره با دیدار با بعضی از این کاندیداها اظهار داشته ام که سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری بر عکس نامش که ظاهری فریبنده دارد اما چاله های عمیقی دارد که باید این چاله ها توسط فردی از درون اداره کل برطرف شود. بی شک اگر یکی از افراد نامبرده یا فرد دیگری به سمت مدیرکلی میراث فرهنگی برسد فاقد این شناخت است و مدت زمان زیادی می طلبد تا به آشنایی کلی در همه ابعاد اداره کل برسد.

پیشنهاد همواره به کسانی که خود را کاندیدای پست مدیرکلی می دانند این بوده که به دلیل نوع تخصصشان تمرکز خود را بر حوزه کاری مربوطه بگذارند و به صرف علاقه به حوزه میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری اکتفا نکنند و خود را وارد یک معرکه جدید ننمایند. البته همواره من با بیان استدلال هایی سعی کرده ام به بخشی از این افراد بقبولانم که حضورشان به خیر و صلاح خودشان نیست و در این سمت موفقیتی کسب نخواهند کرد.

در بین اسامی دیگر برای تصدی مدیرکلی میراث فرهنگی خوزستان نام علی پاداش از افراد فرهنگی در میان است که هم اکنون در حوزه مسئولیت پژوهش سازمان راه و شهرسازی اشتغال دارد. وی بیش از آنکه خود تلاشی برای کسب این سمت کند از ناحیه دوستان نزدیک مورد حمایت است. او همواره اعلام کرده که اگر شایستگی های لازم را برای کسب این سمت داشته باشد مورد استفاده قرار می گیرد و خود تلاشی برای حذف نیرویی دیگر نخواهد کرد.

اما در میان گزینه های دیگری همچون  ابراهیم مظهری استادیار رشته معماری دانشگاه شهید چمران به جز مدیرکلی میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری برای سمت های دیگری همچون معاونت عمرانی و مدیرکلی راه و شهرسازی هم مطرح است. او البته به واسطه ارتباطاتی که با مجموعه مرکز رویدادهای معماری ایران دارد و در برگزاری کارگاه نفت، معماری و فرهنگ سکونت در آبادان نقش داشت از جمله این گزینه ها محسوب می شود.
اما با نگاهی دیگر به بعضی از این نام ها از جمله مهران علم الهدایی مشاور مدیر عامل و مدیریت مهندسی سازمان آب و برق خوزستان که از رزومه خوبی برخوردار است پی می بریم که ایشان تخصص اصلی اش در حوزه عمران است و اگرچه کارشناسی ارشد ایشان مدیریت استراتژیک می باشد و تجارب اجرایی بسیار ارزنده ای در خصوص مباحث علاج بخشی سازه های آبی تاریخی استان دارد به مراتب باید از شان و منزلت وی در جایگاه دیگری استفاده شود. قطع به یقین در کارنامه ایشان که به واسطه سمتش در سازمان آب و برق خوزستان همکاری متعددی در پروژه های مرمت و باستان شناسی با سازمان میراث فرهنگی استان و کشور و پایگاه های تاریخی ملی و جهانی به ثبت رسیده پیشنهاد می شود از وی در مجموعه ای از وزارت نیرو  استفاده شود تا در آن جایگاه به میراث فرهنگی خدمت نمایند. بی شک چنین نیروی ارزشمندی در جایگاه مدیرکلی میراث فرهنگی کم اثر خواهند بود.

الهه موالی زاده استاد دانشگاه و عضو سابق شورای شهر اهواز و شهردار سابق منطقه دو اهواز علاوه بر اینکه از چهره های فعال در امور شهری محسوب می شود علایق فرهنگی فراوانی دارد و مدیر سختکوشی محسوب می شود. اما او به دلیل عدم آشنایی با هر سه حوزه میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری به نظر می رسد گزینه مناسبی برای این حوزه نیست و امیدی به بهبود وضع موجود در سازمان میراث فرهنگی توسط ایشان هم نیست. گرچه موالی زاده در جایی اعلام کرده است که برای چند سمت مهم دیگر نیز در استان به وی پیشنهاداتی شده است.

غلام شجاعی معاون سابق صادق محمدی از دیگر کسانی است که گاه نام او در میان است. البته او یکبار در تماس با نگارنده به شدت این موضوع را تکذیب و خود را رقیب هیچ کسی نمی داند و طرح نام خود را نیز به صلاح نمی داند. با این حال او برای خود طرفدارانی دارد که گاه از سر دلسوزی نامش را مطرح می کنند. با این حال او که در حوزه آموزش و پرورش تجربه دارد در دوره معاونت گردشگری موفقیتی حاصل نکرد.

با تثبیت دولت یازدهم که دولت تدبیر و امید است همگان انتظار دارند که رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور و در نهایت معاونین ایشان در  انتخاب و انتصاب مدیران پائین دست در استان ها دقت لازم را به خرج دهند و زمینه را برای استفاده از کادر زبده و در نهایت کارشناس و متعهد این اداره کل فراهم آورند و اجازه ندهند که افرادی به صرف دادن یک رزومه و یا مصاحبه در تهران امر بر آنها مشتبه شود که گزینه های احتمالی برای مدیرکل میراث فرهنگی هستند.

با این حال از افشین حیدری که در حال حاضر در جایگاه خود تثبیت شده است انتظار می رود از کلیه ظرفیت ها استفاده کرده و زمینه را برای همکاری کلیه افراد توانمند و متخصص فراهم آورد. او در میان همکاران خود متخصصانی دارد که باید با ارایه یک برنامه صحیح و هدفمند از توان آنها بهره کافی را ببرد و گرنه او همان راه اشتباهی را که مدیران قبلی را طی کرده اند خواهد پیمود.

استفاده از نیروهای مردمی و در راس آنها انجمن های دوستدار میراث فرهنگی، انجمن های گردشگری و صنایع دستی می تواند بخشی از حلقه های مفقوده را برای ایشان پر نماید.
تغییر مدیران بخشی از شهرستانها که از ناکارآمدی رنج می برند و نبود بودجه را گاه ملاک عمل قرار می دهند فرصت پیش روی مدیرکل میراث فرهنگی خوزستان است تا وضعیت موجود را بهبود ببخشد.

از استاندار خوزستان که خود علایق فرهنگی بسیار دارد انتظار می رود بر عکس استاندار قبلی که میراث فرهنگی را به حال خود رها کرد یار و همراه این حوزه باشد چرا که روزی نفت به پایان خواهد رسید و میراث فرهنگی به عنوان هویت خوزستان و کلید بخشی از توسعه یافتگی و البته گردشگری و صنایع دستی منشا اشتغال زایی و تامین ثروت های فراوان برای خوزستان سکوی پرتاب خوزستان خواهد بود. پس به امید روزی که هر فردی در جایگاه خود قرار بگیرد.