چاره درد مدیریت منابع آب اصلاحات است نه اعتدال

خورنا: چندی است که سیاسیون بر این نکته تاکید دارند که در پیش گرفتن مشی اعتدال در شرایط بحرانی کشور جدای از اصلاح طلبی نیست . با توجه به شرایط موجود در محیط زیست ومنابع آب کشور و مدیریتی که بر آن اعمال می شود همواره این سئوال باقی است که چگونه می توان اعتدال را در مدیریت منابع طبیعی تعریف کرد؟ با بررسی اجمالی شرایط آب و مدیریت حاکم بر آن در گذشته ، تلاش می کنیم مشی اعتدال را در قاموس وضعیت کنونی مدیریت منابع آب و رویکردهای حاکم بر آن معنا کنیم. برای این کار نیاز به مطالعاتی وسیع نخواهد بود . مرور بر آمار منتشر درگزارشات و اخبار گوناگون از سوی سازمان ها و متخصصان عرصه های مختلف آینه تمام نمایی از وضعیت بحرانی و خطرناک موجود را در پیش رویمان می گذارد.

با نگاهی به اخبار ، مصاحبه ها، گزارشات علمی و تخصصی با گویش های متنوع اجتماعی، اقتصادی، فنی، مدیریتی، زیست محیطی و… متوجه می شویم که:

منابع آب کشور به شدت کاهش یافته و از سرانه سالانه ۷۰۰۰ متر مکعبی در سال ۱۳۵۰ به سرانه ۱۷۰۰ متر مکعب در سال رسیده و با همین روند در سال ۱۴۰۴ به سرانه ۱۳۰۰ متر مکعب خواهد رسید که روندی به شدت کاهشی و خطرناک را نشان می دهد.

ایران در منطقه خشک و نیمه خشک جهان قرار گرفته و هر سال به مساحت بیابان های ان افزوده و حجم پوشش گیاهی و به خصوص درختان و جنگل های آن کاسته می شود وبارش متوسط سالانه در کشور و با پراکندگی ناموزون سالانه ۲۵۰ میلی متر مکعب یعنی یک سوم متوسط بارش سالیانه جهانی است.

به طرح آمایش سرزمین و قابلیت های توسعه کشاورزی در کشور توجه نشده و توسعه کشاورزی و حفر چاه ها و بهره برداری از منابع آب و طرح های انتقال آب حوضه به حوضه در کشور به شدت تابع سیاسی بازی و لابی گری است و مراکز قدرت هیچ سخن کارشناسی و تخصصی جدیدی را که در جهت منافع کوتاه مدت خود نباشند را در تصمیمات خود بر نمی تابند و در مقابل آن به شدت موضع می گیرند که مهمترین دلیل به قهقرا رفتن منابع آب کشور و در لبه نابودی قرار دادن آن است.

دما افزایش و بارش ها تا ۳۰ سال آینده تا ۱۰ درصد کمتر و تقاضای آب ۶۰ درصد افزایش می یابد.راندمان آب در کشور بسیار پایین و در بخش کشاورزی به طور متوسط ۷۰ درصد و در بخش شرب به طور متوسط ۳۰ درصد هدر رفت آب داریم و به راندمان بهره برداری از منابع ،تولید آب مجازی ، و ارزش نسبی آب در تولید محصولات کشاورزی و یا کالا توجهی نمی شود و نسبت مصارف آب در بخش کشاورزی شرب ، صنعت نا متناسب است و مصرف آب کشاورزی به طرز نا معقولی بالاست.

ارتباطات با محافل جهانی برای استفاده از تجربیات ارزشمند،آموزش و فرهنگ سازی در سطح عموم بسیار پایین و در حد صفر ارزیابی می شود. ساختار مدیریت آب کشور نا همگون و عدم تمرکز و هماهنگی تصمیم گیری در بخش آب کشور مشهود و هر وزارتخانه ، سازمان و نهاد دولتی و غیر دولتی با تفکرات توسعه فیزیکی فقط کار خود را پیش می برد . آمارها در دسترس نیستند و یا مخدوش و غیر قابل اعتمادند وامکان صحت سنجی انها وجود ندارد. پژوهش کاربردی تعطیل یا در بسیاری از موارد رونوشت برداری است. پژوهش های کاربردی انجام شده نیز با بی توجهی مدیران روبرو می شود چون بسیاری از بی تدبیری ها در مدیریت منابع آب را نشان می دهد. لابی های استانی و سلیقه های فردی جای مدیریت و سیستم های بهره برداری یکپارچه حوضه ای از منابع آب را گرفته و مدیران ارشد بسیاری از الویت ها ی اجرایی را با فشارهای بیرونی تعیین می کنند که تاکنون باعث بروز تنش های اجتماعی شده و افزایش این تنش ها با ادامه روند فعلی دور از ذهن نخواهد بودو بر همین اصل است که وزیر نیروی سابق نیز که نگرشی کاملاً سخت افزاری به منابع آب دارد عنوان می کند” بحث آب بحث آسانی نیست و به مراتب پیچیده تر از بخش برق است و تنها از جنبه تخصصی و صرف فنی نمی توان آن را مدیریت کرد و باید همراه با آن نگاه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و … داشت تا اصلاح صورت پذیرد و صرف نگاه تخصصی ممکن است شما را به اشتباه بیاندازد”.( پاون- سایت خبری وزارت نیرو ۱۳ / ۵ / ۹۲).

نگاه به ساختار و ضوابط انتخاب مدیران آب کشور حکایت از آن دارد که که رویکردهای آب در طی این ۳۴ سال پس از انقلاب اسلامی دستخوش تغییر عمده ای نشده است و به هر روی فاجعه کنونی حاصل تثبیت شیوه مدیریت سخت افزاری چند دولت مختلف است و اشکال آنجا است که ساز و کار های مدیریت و تفکر مدیران حاکم بر آن چنان در هم تنیده است که به سختی می توان شیوه ها را از مدیران و مدیران را از شیوه های سنتی جا افتاده راجدا کرد و شوربختانه هنوز هم تفکر مدیریت ارشد آب نه تنها عوض نشده بلکه با سر سختی به شیوه های قدیم ادامه داده و در دفاع از خود تکالیف مصرح در مفاد قانون را سپر بلا می کنند و بخش هایی از قانون را که انجام امور نرم افزاری ، فرهنگ سازی و آموزش و… را تکلیف کرده یا از سخت گیری های زیست محیطی ،اجتماعی ، اقتصادی و فنی انجام امور سخت افزاری و سازه ای ، ناگفته می گذارند تا جایی که مشاوران ارشد مدیرعامل سازمان مدیریت منابع آب در روزنامه اطلاعات می نویسند: ” بدیهی است در صورت ادامه وضعیت کنونی و کمرنگ ماندن جایگاه بخش آب در نظام مدیریتی ( سیاستگزاری و برنامه ریزی ) کشور ، فقدان تغییر در نگرش مدیریتی بخش آب و جایگزین ساختن به موقع مدیریت علمی در این بخش حیاتی ، حساس و پیچیده آینده آبی کشور با نا امنی . بحران و فاجعه روبرو خواهد شد “.

مدیریت آب کشور در مصارف آب ، هزینه ی ساخت سازه ها ی غول پیکر همانند سدها ، تونل ها و خطوط انتقال آب حوضه به حوضه و… دچار افراط و درعدم توجه به نفع و نظر مردم و انجمن های مردم نهاد ، تدوین استانداردها ، آموزش و فرهنگ سازی ، سیستم های یکپارچه مدیریت منابع آب ، تولید و توزیع و حق دسترسی به آمار و اطلاعات ،عدم توجه به پژوهش های کاربردی ، عدم توجه به قابلیت های هر استان در تولید محصولات کشاورزی و… دچار تفریط شده وبرای دوری از این افراط و تفریط و نزدیک شدن به اعتدال ، اصلاح ضوابط انتخاب مدیران و ایجاد اصلاح در فرآیندها و دستور العمل های اجرایی ، آیین نامه ها و قوانین لازم است تا چرخ مدیریت منابع آب کشور بر مسیری اعتدالی بچرخد لذا با توجه روند حاکم و سابقه مدیریت آب در طی این سال ها و برای اجرای مدیریت و بهره بردای معتدل از منابع کم و رو به کاهش آب به غیر از این نمی توان فکر کرد که برای عمل به برنامه های تدوین شده وزیر نیرو ، نیازمند فقط اصلاح و تغییرفرآیندها و روش ها ی مدیریت منابع آب توسط مدیرانی اصلاح گر و نوگرا و مسلط به علوم مدیریت تغییر ، مدیریت استراتژیک و معتقد به نظام های بهبود مدیریت و مدیریت کیفیت ، مدیریت پروژه با تخصص های مختلف آب از جمله اقتصاد و حقوق آب هستیم تا با رویکردی سیستمی بتوانند مجری اصلاحات در شیوه های مدیریتی بخش آب کشور باشند ولی نباید فراموش کرد که جهت استفاده از تجربیات و علوم انباشته باید از مشاوره های مدیران قدیمی نیز بهره مند شد وگرنه نمی توان شاهد چیزی غیر از بهم ریختگی وتخریب بیشتر محیط زیست ومنابع آب بود ودر آخر اینکه در صورت اعمال تغییرات در شیوه های مدیریت منابع آب کشور که خیلی هم ضروری به نظر می رسند آیا نمی توان این مشی را به اصلاح طلبی تعبیر کرد ؟

پی نوشت:

شایان توجه است که با توجه به موجز گویی در انتشار اخبار و گزارشات خبری ، اطلاعات بسیار خلاصه و خوانا منعکس گردیده اند وگرنه اطلاعات مفصل هر یک در چندین سال گذشته نیز در همایش ها و مقالات و طرح های پژوهشی که توسط استادان و دانشجویان فرهیخته و حتا متخصصان وکارشناسان سازمان های مرتبط انجام شده و نتایج آن استخراج گردیده ،موجود است که هیچ گاه مدیران ارشد به آنها وقعی نگذاشته اند.