مخالفت مرکز پژوهش های مجلس با طرح انتقال آب کارون

خورنا: نتایج این مطالعات که با روش شبیه‌سازی با استفاده از مدل ریاضی تخصصی انجام شد، نشان می‌دهد که در افق ‪ ۱۴۰۰‬کل نیاز آبی خوزستان معادل ‪ ۹۵‬درصد آبدهی حوضه کارون بزرگ خواهد بود که با توجه به سدهای مخزنی احداث شده در این حوضه، با در جه اعتماد ‪ ۸۰‬درصد تنها امکان تامین ‪ ۷۰‬درصد نیازهای آبی یعنی ‪ ۱۴‬میلیارد متر مکعب آب وجود خواهد داشت. همین مطالعات، کمبود آب در افق ‪ ۱۴۰۰‬در این منطقه را در حدود ‪ ۴‬میلیارد متر مکعب برآورد کرده است

به گزارش خورنا، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ضمن بررسی طرح انتقال آب از بهشت آباد استان چهار محل و بختیاری به فلات مرکزی (زاینده رود) تاکید کرد که در این طرح مسایل زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی مغفول مانده است.

دفتر مطالعات زیربنایی این مرکز ضمن بررسی شیوه‌های انتقال آب بین حوضه ای در گستره جهانی و معیارهای ارزیابی این گونه طرحها، با استناد به گزارشهای مشاور این طرح خاطرنشان کرد:تاکنون عمدتا، جنبه‌های فنی این طرح مدنظر قرار گرفته و با این طرح به عنوان یک طرح عادی نظیر ساخت سد و تونل برخورد شده است در حالی که باید مطالعات عمیق زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی در هر دو حوضه مبدا و مقصد نیز انجام می‌گرفت.

این گزارش می‌افزاید: همچنین در زمینه تعیین موجودی آب حوضه مبدا، میانگین آورد (ورودی ) درازمدت، برآورد مناسبی نیست، به ویژه در حوضه کارون که ضریب تغییرات آورد رودخانه، بسیار زیاد است، به طوری که آورد سالیانه آن ، بین ‪ ۸/۵‬تا ‪ ۴۵/۵‬میلیارد مترمکعب در نوسان است.

در این گزارش یادآوری شده است که نیاز آبی حوضه مقصد، برای سال‌های خشک در نظر گرفته شده و از آثار زیست محیطی دوران خشکسالی، به عنوان دلایل توجیه انتقال آب نام برده شده است.

مرکز پژوهشها در گزارش خود تصریح کرد:اگر مطالعات دقیقی در حوضه مقصد انجام نگیرد، معلوم نیست که انتقال آب بر وخامت مشکلات موجود در سال‌های آینده نیافزاید.

بر اساس این گزارش، در مناطقی که پتانسیل خشکسالی بالا باشد، اگر آب انتقال یافته صرف توسعه منطقه شود، عملا آسیب پذیری و حساسیت منطقه، نسبت به خشکسالی‌های آتی بیشتر خواهد شد و یا اگر روند صرفه جویی و بهره وری آب در حوضه مقصد اصلاح نشود، مشکل به سال‌های آینده منتقل می‌شود و چه بسا با بدترساختن فرهنگ مصرف، بر وخامت اوضاع نیز بیافزاید.

مرکز پژوهشها در ادامه افزود: نکته دیگری که باید به طور جدی به آن توجه شود، این موضوع مهم است که تقسیم آب میان استان‌های مختلف، می‌تواند اختلاف میان حوضه مقصد و شهرهای دریافت‌کننده را دامن بزند و این مساله با توجه به حساسیت منازعات محلی در کشور، شایسته بررسی و مطالعات دقیقتری است.

مرکز پژوهشها در ادامه از سرمایه‌گذاری مورد نیاز بسیار سنگین، از ریسک های انتقال آب، منافع حقابه بران، مسائل زیست محیطی و امثال اینها به عنوان برخی از چالشهای مهم در پیش روی طرح انتقال آب از بهشت آباد به فلات مرکزی (حوزه زاینده رود) نام برد.

این گزارش می‌افزاید:گفتمان جدید جهانی آب، بر محورهایی تاکید می‌کند که شایسته است جوانب گوناگون آن در کشور ما نیز در سطوح مختلف مورد توجه قرار گیرد و برای رویارویی با چالش‌های آینده، اصلاحات ضروری آغاز شود که از جمله این ضروریات، اتخاذ رویکرد استراتژیک و تدوین چارچوبی انعطاف پذیر در حوزه برنامه ریزی و مدیریت آب است.

در ادامه این گزارش آمده است: محوری‌ترین اصلی که امروز بر آن تاکید می شود، شفافیت در برنامه ریزی و پذیرش مردمی طرح است که تحقق این اصل، نگرش ها، ساختارها و ابزارهای متناسب با خود را طلب می‌کند و در راس همه آن ها، باور داشتن آن است تا راه برای نقش آفرینی و مشارکت مطلوب و موثر کلیه ذینفعان و به ویژه مردم هموار شود و پذیرش مردمی نیز در پی به رسمیت شناختن حقوق حوضه مبدا، توجه به زیان‌های احتمالی و محفوظ نگهداشتن حق بهره مندی تمامی اقشار متاثر از طرح شکل می‌گیرد.

این مرکز تصریح کرد: در کنار بررسی گزینه انتقال آب، ضروری است که گزینه های دیگر نیز بررسی شوند. برای شناسایی این جایگزین ها، باید نیازهای آبی در حوضه مقصد، به دقت ارزیابی، اهداف مربوطه به وضوح مشخص و راهکارهای مناسب، با بررسی طیف گزینه‌های عملی ، شناسایی شوند که چنین فرآیندی، مستلزم ارزیابی تفصیلی و مشارکتی طیف کامل گزینه‌های سیاستی، نهادی و فنی است. برای نمونه می‌توان به کاهش ‪ ۱۰‬درصدی برداشت آب در کشور آمریکا ، در نتیجه اقدامات حفظ آب و مدیریت تقاضا اشاره کرد.

مرکز پژوهشها سپس اشکالات طرح انتقال آب بهشت آباد به زاینده رود را برشمرد و افزود: در درجه اول نیاز زیست محیطی برای حفظ حیات رودخانه پایین دست در نظر گرفته نشده است در حالی که به منظور حفظ زیستگاه با کیفیت متوسط، دستکم باید ‪ ۲۸۴‬میلیون متر مکعب در سال به عنوان نیاز زیست محیطی پایین دست رودخانه‌های بهشت آباد و کوهرنگ در نظر گرفته شود.

این مرکز در گزارش خود تاکید کرد: مشکل دیگر این است که نیازهای حوضه مبداء (استان‌های چهارمحال و بختیاری و خوزستان) در وضع آتی در این طرح مدنظر قرار نگرفته و این در حالی است که بر اساس مطالعات امکان سنجی انجام گرفته در سال ‪ ، ۱۳۸۵‬تعداد ‪ ۸۴‬سایت توسعه کشاورزی (باغبانی و زراعت ) در حوضه‌های بهشت آباد و کوهرنگ شناسایی شده که وسعت این اراضی قابل توسعه معادل ‪ ۱۳۶‬هزار هکتار با نیاز آبی بالغ بر ‪ ۱/۳‬میلیارد متر مکعب در سال است.

بر اساس این گزارش، نیاز آبی شرب و صنعت حوضه‌های بهشت آباد در افق آینده به ترتیب ‪ ۵۳‬و ‪ ۱۸۰‬میلیون متر مکعب خواهد بود. از طرف دیگر با توجه به اینکه عمده دشت‌های موجود در حوضه بهشت آباد به دلیل افت بیش از حد منابع آب زیرزمینی، مناطق ممنوعه- برای احداث چاههای جدید – اعلام شده اند، لذا عمده نیاز آبی حوضه بهشت آباد از این به بعد باید صرفا از طریق مهار آب های سطحی تامین شود.

این گزارش می‌افزاید: در مورد نیاز آبی منطقه خوزستان نیز باید گفته شود که منطقه خوزستان با توجه به پنانسیل‌های بالای منابع آب و خاک از دیرباز به عنوان قطب کشاورزی کشور مطرح بوده و در این راستا سدهای مخزنی عظیم و شبکه‌های آبیاری وسیعی در آن احداث شده یا در حال احداثند.

مرکز پژوهشهای مجلس تاکید کرد: در سال‌های گذشته مطالعات زیادی برای تعیین نیاز آبی آینده این منطقه انجام گرفته که نتایج این مطالعات در قالب طرح‌ها و گزارش‌های مختلف ارایه شده است که با توجه به بررسی‌های به عمل آمده ، آخرین مطالعات که در رابطه با بیلان منابع و مصارف آب انجام گرفته ، مطالعات شرکت بین‌المللی ایکرز است که آن را در سال ‪ ۲۰۰۳‬با همکاری شرکت دزآب به انجام رسانده است.

نتایج این مطالعات که با روش شبیه‌سازی با استفاده از مدل ریاضی تخصصی انجام شد، نشان می‌دهد که در افق ‪ ۱۴۰۰‬کل نیاز آبی خوزستان معادل ‪ ۹۵‬درصد آبدهی حوضه کارون بزرگ خواهد بود که با توجه به سدهای مخزنی احداث شده در این حوضه، با در جه اعتماد ‪ ۸۰‬درصد تنها امکان تامین ‪ ۷۰‬درصد نیازهای آبی یعنی ‪ ۱۴‬میلیارد متر مکعب آب وجود خواهد داشت. همین مطالعات، کمبود آب در افق ‪ ۱۴۰۰‬در این منطقه را در حدود ‪ ۴‬میلیارد متر مکعب برآورد کرده است.

مرکز پژوهشها همچنین از عدم برآورد آبدهی حوضه برای مصارف شرب و صنعت ، خطرات ناشی از احداث تونل ‪ ۶۵‬کیلومتری در خشک شدن چشمه‌های مسیر و آب‌های زیرزمینی ، بررسی نشدن خطرات ناشی از زلزله القایی با توجه به حجم بالای مخزن و زلزله خیز بودن منطقه، مورد تردید بودن آب بندی مخزن با توجه به شرایط کارستیک منطقه و وجود گنبدهای نمکی و بی‌توجهی به راههای جایگزین از جمله بهینه‌سازی مصرف آب در حوضه مقصد و تامین آب از طریق روش‌های جمع آوری باران و روشهای آبخیزداری و آبخوان داری به عنوان دیگر اشکالات مهم این طرح نام برد.

این مرکز در پایان تاکید کرد: نکته مهم دیگر این است که در قالب این طرح به وضعیت خاص حوزه بهشت آباد که حدود ‪ ۶۰‬درصد کل جمعیت استان چهارمحال و بختیاری در آن قرار دارد و در آینده کیفیت آب خروجی از آن برای مصارف شرب حوزه مقصد به شدت آسیب پذیر خواهد بود توجه لازم صورت نگرفته است.