مزاحـــمت برای زن جوان با قتل پایان یافت

: ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه ۱۹ آذر  ماه سال گذشته وقوع یک درگیری در خانی آباد ـ خیابان میعاد جنوبی به کلانتری ۱۵۲ اعلام شد.

با حضور مأموران کلانتری و بررسی‌های اولیه مشخص شد فردی به نام «علی اصغر» ۳۰ ساله در درگیری با سرنشین و راننده یک دستگاه خودروی پراید سفید رنگ با ضربه چاقو از ناحیه گردن مصدوم شده و پس از انتقال به بیمارستان فوت کرده است.

برادر علی اصغر که در صحنه درگیری منجر به قتل حضور داشت، در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: سر کوچه ایستاده بودم که برادرم برای خرید میوه آمد. علی اصغر در حال سلام و احوال پرسی با دوستش بود که پراید سفیدی با دو سرنشین دختر و پسر جوانی، لحظه‌ای در برابر ما توقف کرد. ابتدا تصور کردم که راننده پراید یکی از دوستانم به نام فرهاد است اما وقتی جلو‌تر رفتم، متوجه شدم که فرهاد نیست. در این موقع برادرم از راننده عذرخواهی کرد اما با این وجود راننده پراید از ما پرسید «به کی می‌خندید؟» و برادرم دوباره عذرخواهی کرد و راننده پراید نیز رفت.

برادر مقتول در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت: هنوز دقایقی از این موضوع نگذشته بود که پس از حدود ۵ دقیقه،‌‌ همان پراید برگشت و این بار یک مرد جوان نیز در صندلی عقب آن نشسته بود. سرنشین عقب پراید از ماشین پیاده شد و به سمت برادرم رفت. در یک لحظه من متوجه راننده پراید شدم که هنگام پیاده شدن از ماشین، قصد داشت تا چاقویی را از غلاف خارج کند که به سمت او رفته و دستش را گرفتم اما وی با دست دیگرش چاقو را از غلاف خارج کرد و به سمت من پرتاب کرد که مجبور شدم تا دستش را‌‌ رها کنم و در ادامه چند بار چاقو را به سمت گردن من نشانه رفت. در این زمان، فردی که به سمت برادرم رفته بود، به سرعت به سمت ماشین برگشت و به راننده گفت: «بشین بریم» که هر دو نفر سوار ماشین شده و از محل فرار کردند. من نیز به قصد تعقیب آن‌ها، پشت فرمان ماشین برادرم نشستم اما در زمان حرکت برادرم را دیدم که روی زمین افتاده و غرق خون است که بلافاصله توقف کرده و با فریاد از مردم کمک خواستم. با کمک چند نفر، برادرم را داخل ماشین گذاشته و به بیمارستان رفتیم اما در آنجا به ما اعلام شد که برادرم فوت کرده است.

در ادامه رسیدگی به این پرونده، کارآگاهان اداره دهم با بهره گیری از شماره پلاک خودرو به دست آمده از صحنه جنایت، اقدام به شناسایی مالک آن در منطقه تهرانسر کردند. با مراجعه کارآگاهان به محل سکونت مالک خودرو پراید و در ادامه تحقیقات، صاحب پراید در اظهارات خود به کارآگاهان اظهار داشت که خودرو را برای پسرش به نام مرتضی خریده اما او مدتی است که از خانه خارج شده و ما اطلاعی از وی نداریم.

پدر مرتضی در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت: «از مدتی پیش، مرتضی با دختر جوانی به نام لیلا آشنا شده اما زمانی که با مخالفت من و مادرش روبه‌رو شد با پرایدی که برایش خریده بودم از خانه خارج شد و از آن زمان ما دیگر اطلاعی از وی نداریم».

در ادامه تحقیقات، کارآگاهان متوجه شدند که مرتضی، دوست نزدیکی به نام «محمدرضا» ۲۸ ساله دارد که بیشتر اوقات خود را با یکدیگر سپری می‌کنند.

با شناسایی هویت دقیق محمدرضا و با شناسایی محل سکونت وی در منطقه خانی آباد، کارآگاهان دریافتند که محل سکونت محمدرضا در فاصله نزدیکی از محل جنایت قرار داشته و به احتمال فراوان، محمدرضا‌‌ همان سرنشین صندلی عقب خودرو پراید است که در زمان درگیری اقدام به ارتکاب جنایت کرده است.

تصاویر به دست آمده از «مرتضی» و «محمدرضا» به برادر مقتول نشان داده شد و او نیز هر دو نفر آن‌ها را مورد شناسایی قرار داد. بلافاصله با شناسایی متهمان ، کارآگاهان با مراجعه به محل سکونت محمدرضا اطلاع پیدا کردند که وی پس از اطلاع از مرگ مقتول از محل سکونت خود متواری شده است.

سرانجام در پی اقدامات پلیسی، مخفیگاه «محمدرضا. غ» در خیابان وحدت اسلامی ـ خیابان مختاری شناسایی شد و ماموران او را صبح روز ۲۸ دی سال ۹۱ دستگیر کردند.  با دستگیری و انتقال متهم به اداره دهم، وی در اظهارات اولیه خود منکر هرگونه ارتکاب جنایت شد اما در ادامه تحقیقات و پس از مواجهه حضوری با برادر مقتول و شناسایی به عنوان عامل جنایت، سرانجام در برابر دلایل و مدارک لب به اعتراف گشود و عصر دیروز به ارتکاب جنایت اقرار کرد.

محمدرضا در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: شب حادثه در داخل خانه نشسته بودم که مرتضی به همراه لیلا به در خانه من آمد و عنوان کرد که با چند نفر از بچه‌های محل درگیر شده است. به همین علت و به قصد طرفداری از وی، چاقویی را که همیشه به همراه خود و در خانه داشتم، برداشته و به همراه آن‌ها به محل جنایت رفتم. در آنجا من با مقتول درگیر شده و ضربه‌ای به سمت او پرتاب کردم و بلافاصله از مرتضی خواستم تا سوار ماشین شده تا از محل فرار کنیم.

با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه قتل محاکمه متهمان  صبح دیروز در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی اصغرزاده برگزار شد.

در ابتدای این جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده محمدرضا متهم به مباشرت در قتل و مرتضی نیز متهم به معاونت در قتل هستند که با توجه به شواهد موجود در پرونده برای متهمان  درخواست مجازات قانونی را دارم.  سپس اولیای دم مقتول خواستار اشد مجازات برای متهمان  شدند.  رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به محمدرضا از او خواست به دفاع از خود بپردازد.

متهم نیز با رد اتهامش گفت: مرتضی با زنی به نام زهرا عقد موقت کرده بود.
او و همسرش ۴۵ روز نزد من زندگی می‌کردند. روز حادثه قرار بود زهرا را به محلات ببریم اما پول نداشتیم. به همین خاطر به خانه پدری‌ام رفتم تا پول بگیرم. وقتی از خانه بیرون آمدم مرتضی عصبانی بود و مدعی شد که بچه‌های محل برای زهرا ایجاد مزاحمت کرده‌اند.

او مقتول را به من نشان داد و من و علی‌اصغر درگیر شدیم. ناگهان متوجه شدم گلوی علی اصغر با ضربه چاقو مجروح شده است. من زمان درگیری چاقویی همراه نداشتم و مرتضی او را کشت.  مرتضی نیز با رد صحبت‌های محمدرضا گفت: در جریان درگیری چاقو از دستم افتاد و هیچ ضربه‌ای به مقتول نزدم.

به گزارش قانون، پس از آخرین دفاعیات متهمان  و وکلای آن‌ها قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.