“فیس بوک” ؛ فیلترینگ یا رفع فیلتر ؟

خورنا: سخنگوی قوه قضاییه در کنفرانس اخیر خبری خود گفته است: اگر جرایم و مصادیق مجرمانه از فیس‌بوک رفع شود،‌ رفع فیلتر آن امکان پذیر می‌شود و کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه طبق قانون عهده‌دار تشخیص موارد مجرمانه است.

آنچه حجه الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای گفته است، مطابق قانون جرایم رایانه ای، مصوب ۱۳۸۸ است و لذا ، یک موضعگیری کاملاً حقوقی است. طبق این قانون ، کارگروهی ۱۳ نفره ، مرکب از نمایندگان سه قوه ، ناجا ، صدا و سیما و شورای عالی انقلاب فرهنگی ، درباره این که چه سایتی باید فیلتر یا رفع فیلتر شود ، تصمیم می گیرد.
در این باره نکاتی چند قابل ذکر است:۱ – فیس بوک، سایتی با مدیریت واحد و تک صدایی نیست. هر چند که مالکیت و مدیریت کل آن واحد است، اما خودش تولید محتوا ندارد بلکه اعضای آن در سراسر جهان ، صفحاتی را برای خود ایجاد می کنند و مطالبی را در آن می نویسند یا تصاویری را منتشر می کنند.

از این بابت ، می توان آن را در سطحی دیگر، با سرویس های ارائه دهنده وبلاگ مقایسه کرد که خود بلاگ سرویس ، تولید محتوا ندارد و فقط محیط نشر را برای عموم فراهم می کند.

سیاست موجود در ایران راجع به بلاگ سرویس ها – که سیاست معقول و مناسبی هم است – فیلتر نکردن سایت ارائه دهنده خدمات وبلاگ است بلکه هر وبلاگی که دارای محتوای مجرمانه باشد را مسدود می کنند.

علت نیز کاملاً مشخص است: در آن سرویس وبلاگی، افراد مختلفی مطالب مفید و دستکم در چارچوب قانون منتشر می کنند و در آن میان ، چند نفر هم مطالب مجرمانه را نشر می دهند.
در چنین وضعی، عقل ، انصاف و تدبیر حکم می کند که فقط با آن چند نفر برخورد قانونی شود نه این که به خاطر آنها ، کل سایت مسدود شود و بقیه هم قربانی شوند.

درباره دانشنامه ویکی پدیا هم چنین سیاست مدبرانه و هوشمندانه ای وجود دارد؛ بدین شکل که کل سایت ، که عمدتاً دارای مطالب مفید و ارزنده است ، بدون هیچ مشکلی در دسترس عموم قرار دارد ولی برخی صفحات که دارای مطالبی بر خلاف قوانین کشور هستند ، به صورت موردی فیلتر شده اند.

فیس بوک نیز چنین وضعی دارد و هم اکنون میلیون ها نفر در داخل کشور در آن ، صفحه دارند. طبیعتاً در میان این میلیون ها نفر ، برخی نیز اقدامات مجرمانه را در این فضا دنبال می کنند.
بهتر آن است که سیاست حکیمانه مواجهه با سرویس های وبلاگ دهی و ویکی پدیا در قبال فیس بوک نیز پیگیری شود ، بدین گونه که امکان بهره گیری سالم از این سایت برای همه فراهم باشد و تنها صفحاتی که دارای محتوای مجرمانه هستند ، فیلتر شوند.اگر در یک بازار بزرگ، چند مغازه مرتکب تخلف شوند، کل آن بازار را نمی بندند بلکه فقط متخلفان را مجازات می کنند.

۲ – یک میلیارد نفر از مردم جهان، عضو فیس بوک هستند و از این رو  چه بخواهیم و چه نخواهیم ، فیس بوک ، نه فقط یک سایت ، که بخشی از مناسبات جهان امروز است که نمی توان نسبت به آن بی اعتنا بود.
در ایران نیز میلیون ها نفر، در فیس بوک صفحه دارند که بعضی از آنها فعال اند و برخی دیگر ، هر از گاهی وارد صفحات خود می شوند.

چنین پتانسیل بزرگی ، می تواند با هوشمندی و درایت ، مورد بهره برداری واقع شود: از سیاست خارجی گرفته تا توسعه گردشگری و از روابط انسانی با ساکنان کشورهای دیگر تا اهداف علمی و مذهبی و تبلیغی.

۳ – هم اکنون برخی نهادها و مسؤولان کشور ، در فیس بوک صفحه دارند. حتی حامیان رهبر معظم انقلاب در داخل و خارج نیز صفحاتی با نام ایشان در فیس بوک راه اندازی کرده اند و نیز چند مقام دولتی ، از جمله معاون اول رئیس جمهور و وزیر امور خارجه.

مقامات رسمی نیز بارها گفته اند که حضور در فیس بوک و باز کردن صفحه در آن، منع قانونی ندارد، بلکه استفاده از فیلتر شکن برای ورود به فیس بوک غیرقانونی است.

یک قاعده حقوقی وجود دارد که می گوید: “اذن در شی ء ، اذن در لوازم آن است.” یعنی اگر مثلاً یک باغبان به شما اجازه دهد که سیبی از درخت وسط باغ بچینید، در واقع ، به شما اجازه ورود به باغ را نیز داده است و نمی تواند بگوید “تو می توانی آن سیب را بچینی ولی حق ورود به باغ را نداری!”.

اینجا هم چنین است. نمی شود گفت که شما می توانید در فیس بوک صفحه داشته باشید ولی حق ندارید فیلترینگ را دور بزنید و وارد آن شوید!

۴ – فیلترینگ کنونی فیس بوک در بحبوحه حوادث بعد از انتخابات ۸۸ انجام شد. در آن زمان ، این اقدام ، توجیه امنیتی داشت چه آن که مقامات امنیتی به این نتیجه رسیده بودند که ممکن است فراخوان هایی برای تجمعات و اعتراضات در فیس بوک انجام شود و ناامنی هایی را سبب شود.
در آن مقطع ، نه فقط فیس بوک که حتی پیامک های تلفن همراه هم مسدود شدند.با این حال، بعد از مرتفع شدن فضای امنیتی بعد از انتخابات، همان طور که انتظار می رفت، پیامک ها باز شدند و مشکلی هم پیش نیامد ولی فیس بوک همچنان در محاق ماند.

این معقول نیست که با فرض این که ممکن است در آینده ای نامعلوم، سوء استفاده ای از یک رسانه شود، کلاً و از هم اکنون آن را مسدود کرد بلکه منطقی آن است که اگر زمانی شرایط خاص ایجاب کرد، صرفاً در همان زمان، اقدامات قانونی لازم را انجام داد کما این که درباره پیامک ها، در یک مقطع خاص -که ذکر شد و درباره اش قضاوت نمی کنیم- چنین اتفاقی به صورت مقطعی افتاد.

می گویند ملانصرالدین ، کاسه ای به دست فرزندش داد که آب بیاورد و بعد هم بلافاصله بر صورت او سیلی زد. وقتی پرسیدند چرا می زنی گفت: ممکن است بعداً کاسه را بشکند!

۵ – فارغ از همه این استدلال ها و موافقت ها و مخالفت ها با آن ، یک سؤال منطقی می پرسیم: آیا فیلترینگ توانسته است مانع از دسترسی ایرانیان به فیس بوک شود؟
حضور میلیون ها ایرانی در فیس بوک ، نشان می دهد که پاسخ منفی است. پس عملاً فیلترینگ در این باره نتوانسته کاری از پیش ببرد.

از سوی دیگر، وقتی فیس بوک فیلتر نباشد، کاربران ایرانی آن، برای این که مسدود نشوند، حتماً قانونمدارانه تر رفتار می کنند.

به گزارش عصرایران،بنابر این با شرایط موجود، تبعات منفی فیلترینگ فیس بوک در تبلیغات خارجی و داخلی علیه نظام تحمیل می شود ولی در عمل ، هر که اراده می کند، عملاً از فیس بوک استفاده می نماید. لذا از فیلترینگ آن چیزی جز زیان ، حاصل نمی شود.