حسن روحانی و “اعتدال” ؛ قربانی حمله احتمالی به سوریه؟

خورنا: الشرق الاوسط طی مقاله ای به قلم شهیر شهید ثالث نوشت: در حالی که اکثر خبرگزاری ها خبر از حمله قریب الوقوع آمریکا و متحدانش را به سوریه می دادند روز پنج شنبه ۲۹ اوت تحول جدیدی شکل گرفت. پارلمان انگلیس با اکثریت ۲۸۵ رای مخالف در برابر ۲۷۲ موافق، طرح دخالت نظامی این کشور را در سوریه رد کرد. هر چند که نتایج این رای گیری برای دولت انگلستان در حال حاضر الزام آور نیست اما دیوید کامرون اعلام داشت که بدون موافقت پارلمان اقدامی در این مورد نخواهد کرد.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» وی می نویسد: با توجه به تجربه حمله به عراق که ادعاهای بریتانیا در خصوص سلاح های شیمیائی و بیولوژیک صدام حسین غیرواقعی از آب درآمد و به اعتبار آن کشور لطمه وارد کرد این تصمیم دولت بریتانیا منطقی بنظر می رسد. در صورت مغایرت گزارش بازرسان ملل با ادعای بریتانیا، مبنی بر دست داشتن دولت بشار اسد در حملات شیمیائی اخیر، دیگر دلیل، و به ادعای برخی بهانه ای، برای حمله به سوریه وجود نخواهد داشت. خروج احتمالی انگلستان، به عنوان نزدیک ترین متحد آمریکا، پرزیدنت اوباما را در موقعیت دشواری قرار می دهد.

در پی جلسه توجیهی مقامات برجسته کاخ سفید در شب پنج شنبه ۲۹ اوت برای اعضاء کنگره آمریکا، اکثریت اعضاء کنگره بر این امر اتفاق داشتند که پرزیدنت اوباما می باید حمایت کنگره را برای عملیات نظامی علیه سوریه جلب کند. این مانعی است که در روز های آینده اوباما باید از سر راه خود بر دارد.

با این حال یکی از مقامات کاخ سفید اعلام داشت که آمریکا آماده است که در سوریه برای “حفظ منافع امنیت ملی..به تنهائی عمل کند.” در همین حال مقامات پنتاگون اظهار می دارند که حمله، به احتمال قوی ظرف روز های آینده صورت خواهد گرفت. آنها معتقدند که آمریکا “از نقطه بدون بازگشت عبور کرده است”.

آمریکا به دو دلیل در صدد حمله به سوریه است. نخست اینکه برخی از گزارش ها حاکی از آن است که جفری فلتمن معاون سیاسی دبیر کل سازمان ملل، دستیار سابق وزیر امور خارجه آمریکا و سفیر سابق آن کشور در لبنان که از نزدیک مسئول مقابله با سیاست های ایران در آن کشور بوده است در سفر اخیر خود حامل پیامی برای ایران بوده است. گفته می شود که فلتمن در نشستی به مقامات ایرانی “اخطار کرده است که موفقیت ژنو II در گرو این امر است که پیش از آن یک موازنه قدرت (در سوریه) بر قرار شود و ایران باید به اهمیت این امر به منظور دستیابی به یک هدف بزرگتر، یعنی بر قراری صلح، واقف باشد.” طبق گزارش مزبور فلتمن با به کار گیری یک زبان دیپلماتیک حرف های خود را مطرح نموده و “ایرانیان فهمیدند که فلتمن (در واقع) به آنان می گوید که در صورت حمله به سوریه، ایران (بهتر است) آرام بماند.”!

به تعویق انداختن کنفرانس ژنو II که قرار بود روز چهارشنبه ۲۸ اوت در لاهه برگزار شود می تواند بطور ضمنی تایید کننده خبر فوق باشد. به عبارت دیگر آمریکا قصد دارد که پیش از مذاکرات موازنه قوای فعلی را در سوریه که بطور محسوسی به نفع حکومت اسد است تغییر دهد.

از طرف دیگر پرزیدنت اوباما سال گذشته به کار گیری سلاح شیمیائی توسط حکومت دمشق را “خط قرمز” آمریکا اعلام نمود. قدرت های بزرگ، و به ویژه آمریکا، برای جلوگیری از جنگ های ویرانگر از حربه تهدید و اعلام خطوط قرمز استفاده می کنند. اینک با وقوع حملات شیمیائی، اگر اوباما، در مقام رئیس جمهور آمریکا، واکنشی از خود نشان ندهد اعتبار تهدیدات خود را زیر سئوال خواهد برد، مگر اینکه دلایل قاطع و محکمی وجود داشته باشد (مانند گزارشی صریح از سوی بازرسان سازمان ملل) که ثابت کند که حمله مزبور توسط حکومت بشار اسد صورت نگرفته است.

نویسنده ادامه می دهد: فراموش نباید کرد که تا این لحظه اوباما دو خط قرمز برای ایران مشخص کرده است. نخست بستن تنگه هرمز، و دوم تلاش آن کشور برای دستیابی سلاح هسته ای. در صورتی که آمریکا، به عنوان یک ابر قدرت، در مواجهه با جریانات اخیر در سوریه از خود بی تفاوتی و یا انفعال نشان دهد این تصور برای ایران ایجاد خواهد شد که خطوط قرمز تعیین شده توسط اوباما بلوفی بیش نیست. تبعات این مسئله در حد ایران محدود نخواهد ماند و اصولا تهدیدات آمریکا را مورد تردید قرار داده و از اعتبار آن کشور به عنوان یک ابر قدرت خواهد کاست.

واکنش ایران به حمله به سوریه بستگی به شدت حملات آمریکا و متحدانش دارد. مقامات ارتش ایران تا سطح فرمانده سپاه پاسداران نسبت به چنین اقدامی از سوی آمریکا شدیدا اخطار داده اند. بی عملی محض، آنها را گرفتار همان بحرانی می کند که اینک پرزیدنت اوباما با آن دست به گریبان است.

از این رو ایران حتی اگر بطور علنی خود را درگیر رویاروئی با آمریکا نکند این احتمال که در خفا، اما با گذاشتن رد پا، خودی در این درگیری نشان دهد، وجود دارد. واکنش های مزبور که عمدتا حول محور حملات موشکی خواهد بود.

اگر عملیات نظامی آمریکا و متحدانش محدود باشد ایران دلیلی برای ارتقاء سطح درگیری نمی بیند. اما اگر شدت حملات رژیم بشار اسد را مورد تهدید قرار دهد و یا آنقدر به زیرساخت های نظامی ارتش سوریه خسارت وارد کند که موازنه قدرت را به نفع مخالفان اسد بر هم بزند، در آن صورت، این احتمال که طبق اظهار نظر فرمانده سپاه پاسداران محمد علی جعفری دامنه جنگ توسعه یافته و پای اسرائیل را نیز به میان کشیده شود، وجود دارد.

خطری که وجود دارد این است که حتی اگر ایران و سوریه، به عنوان آخرین راه حل اقدامی علیه اسرائیل به عمل نیاورند، گروه های جهادی با سازمان دادن حملات موشکی علیه اسرائیل مسئولیت را متوجه ارتش سوریه نموده (false flag operations) و اسرائیل را نیز به جنگ باسوریه و مآلا ایران بکشانند.

شهیر شهید ثالث در پایان این مقاله در “الشرق الاوسط” اضافه می کند: به هر صورت روند درگیری نظامی غرب به رهبری آمریکا با سوریه، بهر شکلی که باشد، نتیجه آن رادیکالیزه شدن دوباره فضای سیاسی در ایران و تضعیف دولت نوپای روحانی خواهد بود. در صورت حمله نظامی آمریکا امکان گفتگوی مستقیم بین ایران و آمریکا تا آینده قابل پیش بینی منتفی خواهد شد. شعارهای تند از هر دو سوی حصار بالا خواهد گرفت و مناقشه ایران و آمریکا بر سر مسئله هسته ایران عمیق تر خواهد گردید. با اعمال سیاست های تند تحریمی بیشتر ابتکار عمل از دست روحانی و گروه دیپلماسی ایران، که با حضور محمد جواد ظریف امید زیادی به آن بسته شده بود، خارج خواهد گردید.

در چنین صورتی هر چند که در ظاهر دولتی میانه رو در ایران بر سر کار است اما با ارتقاء سطح خصومت بین ایران و آمریکا عملا تندروها صحنه گردان خواهند شد.