خبرنگاری در خونم ریشه دوانده/ غلامرضا حیاتی

خورنا – غلامرضا حیاتی: روز خبرنگار بهانه‌ای شد تا این بار قلمم را به پاس فعالیت یک خبرنگار بنگارم و بنویسم که جایگاه و شأن خبرنگار هنوز که هنوز است در بین اقشار جامعه گم است.

شاید هنوز مسئولان ما از درک اطلاع‌رسانی و انعکاس اخبار برای تحول و پیشرفت یک شهرستان آن هم از طریق فضای مجازی و روزنامه‌ها غافلند و به همین دلیل هنوز جایگاه و شأن یک خبرنگار آن طور که باید مورد توجه واقع نمی‌شود.

مثل یک چشم به هم زدن می‌گذرد، سال‌های سال که از فعالیت خبری‌ام می‌گذرد درد مردم را نوشتم، یک طرف اما نگاه مسئولان به کار خبرنگار یک طرف.

شاید پرسابقه‌ترین خبرنگار در شهرستان باشم که خیلی از بی‌‌تفاو‌‌تی‌ها نسبت به امثال خودم را دیدم و تحمل کردم، اما علاقه‌مندانه به این حرفه تن دادم و امروز بعد از سال‌ها فعالیت در عرصه اطلاع‌رسانی و در بین همه این بی‌تفاوتی‌ها، از کم جلوه دادن کار و فعالیت خبرنگاران، از حرف‌های مسئولان شهرستان دلخورم.

آنجا که بعد از سا‌ل‌ها انعکاس اخبار شهرستان مسئولی بگوید اگر خبرنگار در جلسات و مراسمات حضور نداشته باشد و اخباری از شهرستان منعکس نشود، مگر چه می‌شود؟

ماندم چه بگویم، ماندم نه از اینکه جوابی برای آن مسئول نداشتم بلکه از این سئوال جا خوردم که چرا خبرنگار و فعالیت او را در جامعه مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرار می‌دهند و انعکاس اخبار شهرستان را بی‌ارزش جلوه می‌دهند.

از آن مسئول می‌پرسم مگر نه اینکه گزارش دادن عملکرد مسئولان در شهرستان موجب بالا رفتن سطح آگاهی مردم از آن عمکردهای مسئولان، اختصاص اعتبارات و… می‌شود؟

مگر نه اینکه یک رسانه می‌تواند موجب رفع مشکلات جامعه باشد و آنجا که مسئولی از مردم به عنوان ولی‌نعمت خود یاد می‌کند و خبرنگار مشکلات همان مردم را انعکاس می‌دهد جای بسی تعجب که زیر سئوال می‌رود از درج خبر در رسانه!

حال همان مسئولانی که این طور پرمدعا خود را خدمتگذار مردم می‌خوانند، پاسخ دهند که چرا باید این طور باشد؟
وقتی دغدغه و مشکلات را برای یک مسئول بازگو می‌کنی، پاسخی نمی‌شنوی و حمایتی هم نمی‌بینی، باعث می‌شود که دیگر رمقی برای ادامه دادن کار نداشته باشی.

زمانی که وارد اداره‌ای می‌شوم تا عملکرد مدیری را در خصوص برنامه‌ای انعکاس دهم با بی‌احترامی و توهین روبرو می‌شوم، با در بسته‌ای مواجه می‌شوم، به جلسات دعوت نمی‌شوم، به خودم قول می‌دهم دیگر خبرنگار بودن را دوست نداشته باشم، عشق به کار خبرنگاری را خاک کنم، اما فردای همان روز بی‌محابا ادامه می‌دهم و یا شاید بهانه‌ای از رضایت مردم و دیدن مشکلات آنها می‌یابم تا دوباره باشم و بنویسم.

انگار خبرنگاری در خونم ریشه دوانده که این حد مقهور این حرفه سخت و جذاب شده‌ام و استرس، سختی و نگاه‌های سنگین را تحمل می‌کنم.

ناگفته نماند که تنها یک چیز را می‌دانم که اگر عشق و علاقه‌ای در کار نباشد، باخته‌ام.

درخواستم از مسئولان این است که مسئولان دغدغه خبرنگاران را دریابند تا حداقل دردی بر دل آن‌ها نباشد و آنان را با الفاظی دور از شأن خطاب نکنند، چراکه قشر خبرنگار همانند دیگر اقشار جامعه سرشار از محبت، صداقت و شجاعت است.

به عنوان یک خبرنگار با چندین سال سابقه فعالیت از مسئولان شهرستان می‌خواهم نگاه به خبرنگار تنها این نباشد که به دنبال انعکاس اخبار منفی است چرا که خبرنگاران در زمینه انعکاس اخبار، ابتدا با نگاه مثبت کار می‌کنند و بیشتر برای کمک به مسئولان و حل مشکلات جامعه و همچنین به خاطر علاقه‌ای که به این کار دارند قدم به این عرصه گذاشته‌اند.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • اصلاح طلب خبرنگاری از معدود شغلهایی است که تریبون در اختیارشون هست و تا میتونن برای خودشون نوشابه باز میکنند ،مثلا یک معلم ،یک کارگر ،و.... چه تریبونی برای دفاع از خود دارند،تصور میکنم اگر درحق خبرنگارا ظلمی شده با این همه امکان رسانه ای که دارند کم کاری از خوشونه.یک سوال اساسی اینه که واقعا اگر خبرنگارا جای مسوولین بودن چه می کردند ،چرا که مثلا همین آقایی که این سایتو راه انداخته،حتی برای نوشته های مردم که به سایتش اهمیت دادن و براش مقاله می فرستند ارزش قایل نیست و سانسور میکنه چه برسه به اینکه بخواد مسوول باشه .... ،البته شاید هم نگرانه مقالات و نوشته هایی که با خوش فکری ازخوزستان میگن ممکنه نونشو ببره ،الله اعلم...