و پایان احمدی نژاد…

خورنا: ساعت ۹ ، دوازدهم مرداد ۱۳۹۲ است. آنطور که جناب دکتر احمدی نژاد، خود وعده کرده اند، از این پس، دیگر رئیس جمهور ایران نیستند. هر چه بود ، هر چه شد ، هر چه آمد و هر چه رفت، تا این لحظه بود. او دیگر رئیس جمهور ایران نیست…

به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ احمدی نژاد تا پیش از انتخابات سال ۸۴، نهایتاً شهرداری بود که با خوش شانسی و اشتباه استراتژیک رقبا، میدان دار پایتخت شده بود ، او اما به اصرار نزدیکانش وارد صحنه ی انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ شد و در یک اتفاق خارق العاده و بی سابقه در تاریخ سیاسی کشور، به راس هرم اجرایی کشور رسید.

تیتر سایت های خبری در بامداد ۴ تیر ماه ۱۳۸۴، شوکه کننده بود: احمدی نژاد ششمین رییس جمهور ایران شد” … باورش سخت بود اما خبر حقیقت داشت؛ شهرداری که سخنان آتشین او در مقابل انتقاد آرام سید محمد خاتمی رییس جمهور وقت از ترافیک سنگین تهران، باعث حیرت ناظران سیاسی شده بود ، ظاهراً از سر تیزبینی ، برنامه ریزی خاص و هوشمندانه خود و همراهان دیرینش ، از مدتها قبل، خیال ریاست جمهوری در سر می پروراند و با ادعای “عدالت ، خدمت و ساده زیسیتی” در تهران، سخت تاخته بود تا نامی در میان شهروندان تهرانی “دست و پا” کند.

“محمود احمدی نژاد” فردای انتخابات، دست اندر دست “سید محمد خاتمی” به کاخ ریاست جمهوری آمد. آن خنده ها و شیرین سخنی ها، نوید سیاستی “عدالت محور، نیک منشانه و مردمدارانه” را می داد که حتی با دشمنش به “انصاف” برخورد می کند.

شاید آن روزها خاتمی تصور نمی کرد که فردی که دست در دستانش به کاخ ریاست جمهوری می آید، دو ماه بعد، با ادعاهایی نظیر “قطع دست مفسدان از بیت المال”، بودجه ی تصویب شده ی “بنیاد خاتمی” را رسماً قطع می کند،

خاتمی البته فکرش را هم نمی کرد همین مصوبه علیهش، تنها برای او بد باشد، چرا که احمدی نژاد چند روز مانده به پایان دولتش، مصوبه ای را به تصویب رساند که براساس آن، “رئیس جمهور سابق” – با مشخصاتی که فقط مختص جناب احمدی نژآد می تواند باشد – می توانند دفتر مجزا با عنوان “دفتر رئیس جمهور سابق” و با بودجه ی مجزا ایجاد کند!

نه خاتمی و نه دوستان حامیان احمدی نژاد هرگز به مخیله شان نمی رسید که چند سال بعد از سوم تیر ۸۴، رئیس جمهور را با مشخصه ای که آن روزها “خصیصه ی مثبت” وی خوانده می شد، ۶ سال بعد به خصیصه ی متضاد بشناسند  و او را با رئیس جمهور مخلوع ایران مقایسه کنند!

دوستان و وزرای احمدی نژاد، هرگز تصور نمی کردند روزی رسد که یک یک آنان، به بهانه های متفاوت مثل “عدول از میثاق‌نامه‌ای تحت عنوان «میثاق‌نامه دولت اسلامی»، از کابینه اخراج شوند. کاظمی، فرشیدی، پورمحمدی، صفار هرندی، باقری لنکرانی، محسنی اژه ای و علی احمدی، محرابیان، طهماسبی و …. هر یک به شکلی خاص کنار زده شدند و پس از آنان، این خیل دوستداران احمدی نژاد، به منتقدان و مخالفان شدید او بدل شدند.

برای او کافی است که با او نباشی پس چون با آنها نیستی بر آنهایی و چون بر آنهایی، باید منتظر شدیدترین حملات باشی، حتی مقابل چشم میلیون ایرانی ، باید منتظر انواع تهمت ها و توهین ها باشی…

این ۸ سال گذشت ، با همه سختی هایش، روزهای عجیبی و کم سابقه ای بود، ملت این روزها را فراموش نخواهند کرد. «انتخاب» که از دسته جدی ترین منتقدان دولت احمدی نژاد – از همان آغازین روزهای استقرار دولتش – بوده است، از این پس ، فتیلیه ی انتقاد از محمود احمدی نژاد را پایین می کشد، چرا که در مرام دینی و فرهنگ ملی، «لگد زدن به ….» را پسندیده نمی داند.