حسین شریعتمداری: ما دوستداران واقعی آیت الله هاشمی هستیم

خورنا: حسین شریعتمداری در کیهان نوشت: چرخه قانونی در بررسی صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری یازدهم اگرچه به پایان رسیده و نهایتا ۸ کاندیدای احراز صلاحیت شده به میدان رقابت‌های انتخاباتی پیش روی راه یافته‌اند ولی عدم احراز صلاحیت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هنوز هم در کانون توجه برخی از شخصیت‌ها، رسانه‌ها و محافل سیاسی داخل و خارج کشور جای دارد و درباره آن تفسیرها و تحلیل‌های متفاوتی ارائه می‌شود. آیت‌الله هاشمی اما، در اقدامی قابل تقدیر و البته آمیخته به گلایه، نظر نهایی شورای نگهبان را پذیرفته و اعلام کرده‌اند «همواره مانند یک سرباز در خدمت نظام و انقلاب هستم». سایر نامزدهای تایید صلاحیت نشده- که احتمال احراز صلاحیت آنها می‌رفت- نیز بر احترام به قانون و پذیرش نتیجه بررسی‌های شورای نگهبان تاکید ورزیده‌اند و… هم‌اکنون رقابت‌های انتخاباتی در بستر قانونی خود و با حضور نامزدهایی از همه سلیقه‌های درون نظام آغاز شده و ادامه دارد.

و اما، از آنجا که هنوز هم برخی از اظهارنظرهای گلایه‌آمیز پیرامون چرایی عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی در داخل و خارج کشور، در جریان است، اشاره به نکاتی در این باره ضروری به نظر می‌رسد. این نوشته را با تقسیم اظهارنظرها به سه گروه «ما»، «شما» و «آنها» دنبال می‌کنیم. منظور از «ما» کسانی هستند که از عدم احراز صلاحیت آیت‌الله هاشمی خشنودند و به دلایلی که در پی خواهد آمد، این اقدام شورای‌نگهبان را در جهت و راستای نجات آیت‌الله هاشمی از طرح توطئه‌ای که علیه ایشان تدارک دیده شده بود ارزیابی می‌کنند. مقصود از «شما» در این وجیزه، مجموعه به هم آمیخته و متاسفانه بدون مرز، اصلاح‌طلبان، اصحاب فتنه ۸۸ و شخصیت‌های بی‌تفاوت در مقابل آن فتنه آمریکایی- اسرائیلی است. و منظور از «آنها»، دشمنان بیرونی و تابلودار نظام است. هر سه گروه یاد شده در یک نقطه اتفاق نظر دارند و آن، این که آیت‌الله هاشمی یکی از شخصیت‌های برجسته و نقش‌آفرین در انقلاب و نظام مقدس جمهوری‌اسلامی ایران بوده است… بخوانید؛
۱- «ما»… شواهد و اسناد فراوانی که برملا شده و از پرده بیرون افتاده‌اند و از این روی قابل انکار نیستند، حکایت از آن دارند که دشمنان بیرونی نظام با هماهنگی اصحاب فتنه در داخل کشور- بخوانید دنباله‌ها و ستون پنجم‌ همان دشمنان بیرونی- پروژه مشترکی را با هدف تعریف شده، بهره‌گیری از فرصت انتخابات برای فتنه‌انگیزی طراحی کرده و کلید زده بودند. در این پروژه، به تصریح کانون‌های بیرونی نظیر «شورای امنیت ملی ایالات متحده آمریکا» و شواهد برملا شده داخلی، مانند اظهارات صریح و اقدامات بی‌پرده اصحاب فتنه، برای آیت‌الله هاشمی رفسنجانی «نقش یک قربانی» را تعریف کرده بودند. این بار هم، دقیقا مانند فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸، تمامی گروه‌ها و جریانات ضد انقلاب، اختلافات ظاهری خود را کنار گذاشته و به حمایت از نامزدی آقای هاشمی صف کشیده بودند. برخی از این گروه‌ها علاوه بر هماهنگی بیرونی از درون نیز به همراهی دعوت شده بودند. از جمله، اظهارنظر شگفت‌انگیز و غیرمنتظره خانم فائزه هاشمی درباره «بهایی»ها و «منافقین» و تاکید پی در پی اصحاب فتنه که هاشمی ۲۰۱۳ با هاشمی ۲۰۰۵ و پیش از آن- هاشمی‌انقلابی- یکصد و هشتاد درجه تفاوت دارد! و اصرار آقای زیباکلام در کسوت حامی سینه‌چاک آقای هاشمی که مخالفان نظام را دعوت به صبر می‌کرد و نوید می‌داد که هاشمی از مخالفت‌های قبلی خود با جریانات ضدانقلابی دست کشیده است! و در همان حال، فراخوان مقامات رسمی و رسانه‌های غربی و عبری و عربی برای حمایت از کاندیداتوری آقای هاشمی که آشکارا و با سمت و سوی تغییر در ساختار نظام اسلامی اعلام می‌شد و…
تمامی این شواهد و اسناد که فقط اندکی از بسیارهاست و پیش از این با تفصیل و تعداد بیشتری به آن اشاره کرده‌ایم- و هیچ‌کس توان انکار آن را ندارد- کمترین تردیدی باقی نمی‌گذارد که مجموعه هماهنگ اصحاب فتنه و مدیران بیرونی آنها در انتخابات پیش روی برای آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نقش یک قربانی را تعریف کرده وکلید زده بودند و البته، حمایت غیرقابل توجیه آقای هاشمی از فتنه ۸۸ در تیز کردن دندان طمع مجموعه یاد شده بی‌تأثیر نبوده است… این مجموعه در نهایت توانست مخالفت شدید و قبلا اعلام شده آیت‌الله هاشمی با کاندیداتوری خویش را به موافقت تبدیل کرده و ایشان را برای قربانی شدن آماده کند.
اکنون سؤال این است که آیا شورای نگهبان با اعلام عدم احراز صلاحیت آیت‌الله هاشمی، ایشان را از قربانی شدن در پروژه مشترک دشمنان بیرونی و اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ نجات نداده است؟ اگر پاسخ این پرسش مثبت باشد- که به گواهی دهها سند و دلیل غیرقابل انکار چنین است- باید اولاً؛ به دلسوزان نظام حق داد که از عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی یعنی نجات ایشان از قربانی شدن، خشنود باشند، ثانیاً؛ از شورای محترم نگهبان به همین علت قدردانی کنند و ثالثاً؛ باید از این طیف به عنوان دوستداران واقعی آیت‌الله هاشمی و علاقمندان به نجات ایشان یاد کرد. آیا غیر از این است؟
۲- «شما»… اما، خطاب به اصحاب فتنه و آن عده از مدعیان اصلاحات که هرگز با فتنه‌گران مرزبندی نکرده‌اند باید گفت «شما» حق دارید از این که صلاحیت آقای هاشمی برای نامزدی ریاست جمهوری یازدهم احراز نشده است، نه فقط نگران بلکه به شدت عصبانی باشید!
چرا که شورای نگهبان با عدم احراز صلاحیت ایشان، نقشه مشترک شما و دشمنان بیرونی نظام را نقش برآب کرده و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را از قربانی شدن نجات داده است. از این جماعت جای این سؤال است که «آیا می‌توانید در کارنامه سی‌وچند ساله و مخصوصا بیست‌وچند سال اخیر خود فقط به یک نمونه اشاره کنید- تاکید می‌شود فقط یک نمونه- که در آن، از ابراز دوستی با آقای رفسنجانی قصد سوءاستفاده از ایشان را نداشته‌اید؟! بسم‌الله! دستکم به یک نمونه اشاره بفرمائید! آیا شما نبودید که در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی ایشان را طرفدار «اشرافیت»! «بی‌توجه به محرومان و مستضعفان»! «برباد دهنده بیت‌المال»! «سازشکار»! «غربگرا»! «دور شده از خط امام(ره)»! «دعوت کننده از تکنوکرات‌ها»! و… معرفی می‌کردید؟
آیا روزنامه «سلام» و هفته‌نامه «بیان» و بولتن «دفتر تبلیغات» و خبرنامه‌های ریز و درشت که زیر نظر مستقیم شما تهیه و منتشر می‌شد، ارگان ناسزاگویی به آقای هاشمی نبود؟! تمامی نسخه‌های سلام و بیان و بولتن‌های یاد شده موجود است.
آیا بعد از دوم خرداد ۷۶ که تابلوی خط امام را پایین کشیدید و تابلوی دوم خردادی را بالا بردید عمر سیاسی افرادی نظیر آقای هاشمی را تمام‌شده ندانستید؟ و آیا در انتخابات مجلس ششم- به قول محسن هاشمی با تقلب- و به گواهی آنچه در روزنامه‌های زنجیره‌ای چاپ شده و موجود است، آقای هاشمی را برای حضور در مجلس ناشایسته معرفی نمی‌کردید؟ مگر شما نبودید که می‌گفتید و می‌نوشتید، هاشمی برای مجلس برخاسته از دوم خرداد «وصله ناجور» است؟ مگر شما نبودید که هاشمی رفسنجانی را «عالیجناب سرخپوش» و «عالیجناب خاکستری» می‌نامیدید و ایشان را به دست داشتن در قتل‌های زنجیره‌ای متهم می‌کردید؟! فراموش کرده‌اید که حضور هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام را خلاف شرع و قانون می‌دانستید و این مجمع و رئیس آن را با مجلس سنای دوران شاه مقایسه می‌کردید؟! و صدها نمونه دیگر که شرح آن به درازا می‌کشد. کدامیک از این شواهد و اسناد مکتوب و مضبوط را می‌توانید انکار کنید؟!…
حالا خودتان قضاوت کنید! با کدام محاسبه عقلی و منطقی و با استناد به کدام شاهد و قرینه و نشانه می‌توان شما را دوستدار واقعی آقای هاشمی تلقی کرد؟ همه شواهد و دلایل که از دشمنی و توطئه‌چینی شما برای قربانی کردن ایشان حکایت می‌کند. غیر از این است؟!
۳- «آنها»… این طیف یعنی دشمنان بیرونی و مدیران واقعی پروژه قربانی کردن آقای هاشمی، از عدم احراز صلاحیت ایشان سخت‌ترین ضربه را دریافت کرده‌اند. علاوه بر گزارش شورای امنیت ملی آمریکا که ۷ ماه قبل از نامزدی آقای هاشمی با عنوان «آخرین شانس»! یاد کرده بود، روز یکشنبه ۲۵ اردیبهشت سال جاری- ۱۵ می- خانم «وندی شرمن» معاون سیاسی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به این پرسش سنای آمریکا که برای انتخابات ریاست‌جمهوری ایران چه برنامه‌ای تدارک دیده‌اید؟ می‌گوید؛ «همه آنچه در توان داریم را برای اعمال نفوذ در انتخابات ریاست جمهوری ایران به کار گرفته‌ایم» و تاکید می‌کند که «در مورد برخی از این برنامه‌ها باید در جلسات محرمانه توضیح داده شود» و چند روز بعد، پس از اعلام نتیجه بررسی صلاحیت‌ها از سوی شورای نگهبان‌، آقای «جان کری» وزیر خارجه یهودی‌تبار آمریکا در حالی که به نوشته «یو.اس.ای. تودی» نمی‌تواند اضطراب خود را پنهان کند، به نگرانی شدید دولت آمریکا- توجه کنید، نگرانی دولت آمریکا- از عدم احراز صلاحیت آقای رفسنجانی اشاره کرده و ابراز تعجب می‌کند که چرا «شورای نگهبان فقط نامزدهایی را تایید کرده است که در راستای منافع نظام هستند»! و پاتریک ونترل با اشاره به اقدام شورای نگهبان، انتخابات ژوئن- خرداد ۹۲- در ایران را غیرقابل پیش‌بینی- بخوانید محاسبات درهم ریخته آمریکا- معرفی می‌کند و…
بنابراین، عصبانیت «آنها» یعنی دشمنان بیرونی و تابلودار اسلام و انقلاب از تصمیم قانونی و هوشمندانه شورای نگهبان نیز به آسانی قابل درک است و این رشته سر دراز دارد.

حسین شریعتمداری