خورنا/ مهدی قلی کیانی از شخصیت های مهم شهرستان اندیمشک ظهر امروز و در گفت وگو با خبرنگار خورنا در اهواز و در پاسخ به سوال این که راه رسیدن به اجماع و اتحادی فراگیر را در چه میدانید و از نظر شما اتحاد باید به چه شکل و چگونه باشد؟ گفت: به باور من رسیدن به اجماع و اتحاد، بیش از آنکه نیازمند وحدت ایدئولوژیک باشد، مستلزم التزام اصحاب به رعایت قواعد اخلاق حرفه ای است. علی ایها الحال مردم شهر ما مردمی بسیار دقیق و با سواد بالای سیاسی هستند، باب ورود به اتحاد فراگیر، گذشتن نخبگان از مطامع و گرایش به سمت منافع جمعی و تمرین از خودگذشتگی است.

اجماع و ائتلاف قواعدی دارد و معمولا سربزنگاه اتفاق می افتد. سربزنگاه ضرورت است. ضرورت قانونیست که در لحظه اتفاق میافتد و ارباب دانش و اصحاب بینش، یا حاملان تفکر سیاسی و عاملان سیاست باید سربزنگاه و ضرورت را بشناسند و با دوراندیشی و تفکری توسعه محور اقتضائات زمانه را درک کنند.

متاسفانه در شهر ما تاکنون مصلحت مشترک و ملی اهمیت چندانی نداشته و تمام فعالیت ها برمحور منافع شخصی و گروهی بوده است. هرگاه ما بتوانیم فعالیت های گروهی و فردی خود را بر محور مصلحت ملی قرار دهیم اجماع و ائتلاف دور از دسترس نیست.

ائتلاف و اتحاد را باید نخبگان و اقشار مختلف مردم تشکیل دهند .

در قدم اول باید بانیان تفرقه جواب گو باشند .

وضعیت امروز نتیجه تصمیمات و اقدامات چه کسانیست؟

کسانیکه نخبگان و مردم برایشان هزینه داده اند امروز باید تابع نظر مردم باشند و پشت سر مردم پاسخ زحمات و اعتماد آنان را بدهند.

شما عضو شورای چهارم بودید. شورایی که تنش های بسیاری داشت و عملکرد آن در کل نقدهای اساسی در پی داشت درمورد این تجربه صحبت میکنید؟

ما نمیتوانیم عملکرد یک مجموعه در طول ۴ سال را با یک جمله رد یا تایید کنیم. هرمجموعه ای نقص های بسیار و حسن های فراوان دارد. شورای چهارم نیز از این قاعده مستثنی نیست.

اما بنده به عنوان یک عضو شورا از اولین روز تا آخرین ساعت رسالت خود را در حد توان انجام دادم و در مقابل هر ناکارآمدی و انحراف در شورا ایستادم.

بنده وعده دادم صدای مردم باشم و همواره صدای مردم را به گوش مسئولین رساندم. مرتب با مردم ارتباط برقرار کردم. با رسانه ها در تعامل کامل بودم.

وعده استقلال شورا را دادم و پایبند ماندم.

با افتخار اعلام میکنم که در هیچ زمانی طرف مردم را به قدرت نداده ام. نه در زمان نماینده سابق و نه در زمان نماینده کنونی.

درمورد شورای چهارم و عملکرد آن صحبت کردن یک جلسه مفصل می طلبد اما کم لطفیست اگر نمره قبولی به این مجموعه ندهم.

شخصا هم سعی کرده ام اصولی را در شورای شهر رعایت کنم ، امیدوارم در این راه موفق شده باشم.

هرگز خود را از نقد و نقص دور و مبرا نمیدانم.

شورای چهارم تجربه ای گرانبها بود و فرصتی برای امتحان من در مقابل مردم و خدای مردم.

خدا را شاکرم و مردم را سپاس میگویم که این فرصت را به حقیر دادند.

چرا پیروزی ۹۰ تداوم نداشت و جریان مخالف وضع فعلی نتوانست تغییر اساسی در فضای موجود ایجاد کند؟

اتحاد ۹۰ بیش از آنکه ایجابی باشد، سلبی بود. مردم و نخبگان بر سر این موضوع که چه نمیخواهند توافق نموده و جهت تغییر فضای سیاسی شهرستان تلاش نمودند.

حفظ اتحادی به آن وسعت در شهرستان نیازمند رهبری با سعه صدر، توانمند و مسلط به تعامل و حفظ نیرو و کادرسازی بود که متاسفانه از جانب نماینده پیروز به عنوان راهبرد اتخاذ نگردید. از طرفی وضع اقتصادی کشور، نداشتن تجربه سیاسی نماینده، نبود مشاورین دلسوز و حذف برخی از جریاناتی که در جهت پیروزی جناب دارایی از جان و مال و آبروی خود هزینه نموده بودند از دلایل زوال اتحاد بود.

من معتقدم شخص برنده انتخابات، از فردای پیروزی در معرض قضاوت تک تک افراد جامعه قرار گرفته و اگر ظرفیت پذیرش نقد و اصلاح مداوم را نداشته باشد خیلی زود صحنه سیاست را ترک خواهد نمود.

جریان سال ۹۰ فاقد تئوری و برنامه عمل مشخص بود و صرفا هدف نبودن نماینده وقت بود. افرادی که با برنامه و با فکر و راهبرد مشخص قصد داشتند از فرصت ایجاد شده برای توسعه شهر و تغییر این ساختار غلط استفاده کنند نیز مورد بی توجهی قرار گرفتند و به مشاوره های آنها گوش داده نشد.

ما با یک ساختار غلط طرف هستیم که زاییده شخص محوری و تک روی هاست. با شخص محوری و تک روی از نوع دیگر نمیتوان این ساختار را تغییر داد.

شما در انتخابات ۹۰ از سردار دارایی و ۹۴ از جهانبخش قلاوند حمایت کردید. درباره دلیل حمایتتان از این دو شخص بگویید و اینکه در آینده از این دو نفر حمایت میکنید؟

انتخابات ۹۰ علی رغم اینکه تمامی جریانات بصورت سلبی و فردی از آقای دارایی حمایت نمودند، ما درکنار مجموعه ای از جوانان تحصیلکرده و فرهیخته شهر انجمن ایاران را تشکیل دادیم و از تمامی چهره های سیاسی و کاندیداها دعوت نمودیم و پس از بررسی تمام جوانب با نظر اکثریت تصمیم به حمایت از آقای دارایی گرفتیم.

در آن مقطع خواست مردم حمایت از آقای دارایی بود و گروه ایاران نیز بر این تصمیم رسیدند و حقیر هم تابع جمع بودم.

در انتخابات سال ۹۴ گزینه های زیادی مطرح شد. بنده نیز قصد کاندیداتوری داشتم اما با توجه به تکثر گزینه ها به احترام دوستان کنار کشیدم.

زمان انتخابات در میان گزینه های موجود آقای قلاوند از نظر فکری و وابستگی های دیگر نزدیکترین فرد به مجموعه ما بودند.

چنین شد که بنده در کنار دوستان از آقای قلاوند حمایت کردم.

هدف بنده توسعه و پیشرفت اندیمشک از هر نظر است و در این راه نیز همواره خواست مردم را مدنظر داشته ام. در چند دوره گذشته در کنار مردم از این عزیزان حمایت کردم و این نشان دهنده این است که مشکلی با ایشان ندارم، اما ضمن احترام به حق کاندیدا شدنشان بنظرم امروز لازم است این بزرگان نقش بزرگتر و مربی را ایفا کنند و جریان را به سمت مطلوب برای مردم هدایت کنند.

خلاصه عرض کنم در ۹۰ مردم تصمیم به تغییر داشتند.

در سال ۹۴ نظر به پایان دو قطبی مخرب و صد البته خطرناک در شهر بود “که نه تنها موفق نشدیم بلکه وضع بدتر هم شد”

امروز خواست مردم و خیر عمومی و مصلحت شهر در پایان تکرار و جنگ قدرت با این روش و شدت میباشد.

امروز بیش از هر چیز شایسته سالاری و جوانگرایی در سایه تجربه بزرگان نیاز شهر و دیارمان است.

ماجرای اختلاف شما و جهانبخش قلاوند صحت دارد؟ اگر نه این شایعه ها از کجا هدایت میشود؟

من اختلافی با آقای قلاوند ندارم .

معمولا بعد از انتخابات ها ایشان از دوستان خود فاصله میگیرند و بعضا نگاهی رقیبانه به چهره ها دارند، شاید همین باعث میشود چنین سوءظن هایی در کنار شیطنتها شکل بگیرد

در انتخابات ۹۸ شما از کاندیدای نهایی اتحاد حمایت خواهید کرد؟ حتی اگر در تضاد با تفکرتان باشد؟ یا مستقلا کاندیدا خواهید شد؟

تا انتخابات فرصت زیادی باقی مانده است. اتحاد هنوز در حد یک واژه است و به سبک همان شعار وحدت مطرح شده است که هدف رسیدن به مقصدی خاص بدون در نظر گرفتن تمامی جوانب و خیر عمومی می باشد.

از واژه تا عمل راه زیادی باید طی شود. باید ببینیم که اتحاد قرار است متشکل از تمامی جریانات و افراد باشد و همه به یک اندازه در آن سهیم باشند یا به انحصار برود ؟ در هیچ رقابت و عرصه ای یک نفر نمیتواند هم داور باشد و هم بازیکن.

از این ایرادات که بگذریم، من هم وابستگیهای فکری و تشکیلاتی دارم و هم انتظارات مردمی متوجه ام می باشد.

نمیتوانم بدون کسب تکلیف از همراهان و بدون تکیه بر خردجمعی بصورت شتابزده و خود رای عمل کنم و تصمیمی در عرصه انتخابات بگیرم.

چه بسا این نوع رفتار توهین به شعور دوستان و عاملی برای تفرقه و نفاق باشد.

اما بدانید که همواره تابع خرد جمعی هستم و هر تصمیمی که مجموعه دوستان همسو و مردم بگیرند بنده نیز تابع آن خواهم بود.

با توجه به این که در انتخابات شورای پنجم صلاحیت شما تایید نشد آیا این خطر وجود ندارد که بازهم ردصلاحیت شوید؟

فرآیند نظارت بر انتخابات شورای شهر با انتخابات مجلس شورای اسلامی کاملا متفاوت هست.

حضور و مداخله شورای نگهبان جمهوری اسلامی در مقوله صلاحیت های نامزدان انتخابات مجلس و تدوین دادرسی عادلانه، شفاف با فرآیندی مشخص و انتخاب افرادی امین در هیئت های نظارت، موجب اعتماد بیشتر امثال من و مردم شده است.

این در حالی است که تایید صلاحیت در شورای شهر با مداخله مستقیم و غیر محصور نمایندگان مجلس انجام میشود.

همگان میدانند و دیدند که در اندیمشک چه اتفاقاتی افتاد.

تا آنجا که هرکس با مهدی قلی کیانی دوست بود مورد غضب اشخاص قرار گرفت.

ما به احترام قانون و برای حفظ آرامش شهر سکوت کردیم و اینجا هم بحثی نمیکنم، زیرا مردم بهترین قاضی هستند.

همگان میدانند و مراجع ذیصلاح واقفند که مهدی قلی کیانی مشکلی و مانعی برای تایید صلاحیت ندارد.

مع الوصف چون در انتخابات مجلس تایید و رد صلاحیت با شورای نگهبان است، و این شورا تاکنون مستقل، منطبق با منویات حاکمیت بوده و فی الواقع ابزار دست هیچ قدرتی نیست و انشالله هرگز راهی برای نفوذ تشنگان قدرت اندیمشک در آن نخواهد بود.

قطعا در اندیمشک بخصوص باتوجه به ترکیب هیات اجرایی و نظارت شورای شهر گذشته ، این نهاد محترم با حساسیت اقدام میکند و افرادی مورد وثوق مردم و همه جریانات و بیطرف خواهند بود.

ما هم بشدت پیگیریم که اطلاعات درست به تصمیم گیرندگان برسد و در این راستا هرگز کوتاهی نخواهیم کرد.

البته بزرگان شورای نگهبان قطعا با آگاهی کامل و به درستی تصمیم خواهند گرفت.

تردید نداشته باشید شورای نگهبان حافظ اعتماد مردم به نظام است و برای هیچ فردی و گروهی از این سرمایه گرانبها هزینه نخواهد شد. بنابراین جای نگرانی نیست.

نسل جوان و رای اولی ها مهدی قلی کیانی را به عنوان صدای سوم میشناسند. درباره این برند صحبت میکنید؟ چه شد این لقب تا این حد فراگیر شد؟

در انتخابات شورای چهارم که با شعار صدای سوم وارد عرصه انتخابات شدیم دو برداشت از آن شد. یکی صدای نسل سوم انقلاب و دیگری صدای کسی که بناست به عنوان سومین جریان انتخاباتی در اندیمشک، صدای مردم اندیمشک و ملت ایران را در مجلس شورای اسلامی طنین انداز کند. این کار از شورا آغاز شد و در شورای شهر نیز سعی کردیم صدای مردم و جریانی غیر از دو جریان سنتی موجود باشیم.

صدای سوم خواست بسیاری از همشهریان بود که همواره به دنبال گذر از وضع دو قطبی موجود بودند. توسط خود مردم فراگیر شد و بنده افتخار میکنم که به عنوان صدای مردم شناخته می شوم.

در پایان اگر سخنی با مردم یا سیاسیون شهرستان دارید بفرمایید.؟

ابتدا میخواهم از این تریبون استفاده کنم و از همه کسانی که به بنده لطف دارند و همواره انگیزه من برای فعالیت سیاسی بوده اند تشکر کنم و همچنین از همه کسانی که در انتخابات شورای چهارم به من رای دادند و در انتخابات شورای پنجم نگران و آزرده خاطر شدند تشکر میکنم و از شما و همه عزیزانی که در عرصه فرهنگ و سیاست قلم میزنید و برای اعتلای فرهنگ جامعه در فضای مجازی تلاش میکنید متشکرم.

میخواهم به مردم شریف و نجیب اندیمشک بگویم ضمن اینکه لازم است ما شهروندان مسئولیت پذیر و دغدغه مندی باشیم و در راستای احقاق حقوقمان مطالبه گری را همواره مد نظرمان قرار دهیم، باید تلاش کنیم که فضای دو قطبی تنش زا را از شهرمان کم کنیم.

از همه نخبگان و سیاسیون شهر میخواهم که همه با هم سعی کنیم کمتر فضای شهر را دچار تنش کنیم.

اگر امروز من در خیلی از اتفاقات سکوت میکنم و اگر در مقابل ظلمی که در حق خودم و دوستانم شد ساکت ماندم فقط و فقط به این دلیل است که معتقدم امنیت و آرامش لازمه زندگی مسالمت آمیز و شهری آباد است.

لازم نیست از حالا فضای شهر را انتخاباتی کنیم. اگر عده ای این اشتباه را میکنند ما نباید آن را تکرار کنیم. اما از مسئولین امنیتی میخواهیم، از دولت و کارگزارانش میخواهیم که مواظب باشند چون عده معدودی طوری رفتار میکنند که مردم خودشان را نسبت به نظام و نهادهای عمومی بیگانه می دانند و این برای فضای شهرستان خطرناک است.

به تعبیر زیبای مقام معظم رهبری : “مملکت مال مردم است”پس نباید هر کسی که در شهرستان به قدرتی رسید به گونه ای رفتار کند که عده ای از مردم احساس غریبی با نهادها و ارگانهای عمومی و دولتی کنند و چنین اشخاصی بر خلاف امنیت عمومی و منویات مقام معظم رهبری عمل میکنند.

کلام آخر من هم خطاب به جوانان اندیمشک است.میخواهم به آنها بگویم تا آخرین نفس صدایتان را فریاد خواهم زد.