انتقاد از یک بی‌سلیقگی

روزنامه همدلی در روز شنبه ۲۹ مهر ماه ۹۶ با تیتر اولی روی دکه ها رفت، که به گواه برخی فعالان حوزه رسانه، تاحدودی مناقشه انگیز بوده است. به گزارش خورنا، روزنامه همدلی در مطلبی که با تیتر «زنان عرب؛ از زنده‌به‌گوری تا وزارت» منتشر کرده بود به بیان مواردی در مورد تغییر نگاه حاکمان عرب منطقه خلیج فارس به مقوله زنان پرداخته است. این روزنامه همچنین روتیتری را انتخاب کردکه دیده نشد ؛ «دولت امارات زنان بیشتری را در کابینه خود گنجانده است که یکی از آن‌ها ایرانی‌تباری بلوچ است» . با وجود اینکه در تمام متن ارسالی حتی جمله ای علیه زنان عرب زبان اماراتی وجود ندارد و به نوعی به انتقاد از سیاست «خواستیم، اما نشد» روحانی در ماجرای وزرای ایران بوده، اما تیتر این روزنامه به مذاق برخی فعالان عرب خوش نیامده است.

رضا غبیشاوی‪-‬ در ابتدا لازم است ضمن تاکید بر لزوم حفظ و تقویت آزادی رسانه و ایجاد فضای مناسب برای گفت‌وگو و تضارب آرا و اندیشه‌های مختلف، از مدیرمسئول و سردبیر روزنامه «همدلی» که محیط مناسبی را برای تبادل نظر ایجاد کرده‌اند، تشکر می‌کنم؛ که آن را در راستای حفظ و تقویت انسجام و همبستگی ملی می‌دانم. ایران با وجود تنوع فرهنگی، زبانی و نژادی، دینی و مذهبی و هم‌زمان رعایت حقوق همه بخش‌های تشکیل‌دهنده جامعه ایرانی، شاهد زندگی آرام و مسالمت‌آمیز همه اقوام ایرانی است. قطعاً چنین فضایی برای گفت‌وشنود، ضمن کمک به نهادینه کردن فرهنگ گفت‌وگو، باعث افزایش شناخت و آگاهی و تقویت درک مشترک می‌شود و این‌ها اتفاقات خوبی هستند. متن پیش رو، نه به قصد حمله به یک رسانه، که با هدف بحث و گفت‌وگوی رسانه‌ای و تلاش برای افزایش شناخت و آگاهی ارائه می‌شود. قطعاً فعالیت هیچ رسانه‌ای به دور از نقد نیست.
این مطلب واکنشی است به سه موضوع:
– تیتر یک روزنامه «همدلی» روز شنبه (۲۹ مهر ۹۶)؛ «زنان عرب؛ از زنده‌به‌گوری تا وزارت»
– مطلب روزنامه «همدلی» روز شنبه (۲۹ مهر ۹۶)، درباره انتصاب ۹ وزیر زن در امارات
– مطلب صفحه اول روز یک‌شنبه (۳۰ مهرماه ۹۶) در واکنش به انتقادات از تیتر یک
اول – تیتر یک روزنامه «همدلی» در روز شنبه ۲۹ مهر ۹۶؛ «زنان عرب؛ از زنده‌به‌گوری تا وزارت»
۱- این تیتر را می‌توان یک بی‌سلیقگی توصیف کرد. می‌توان از هر کلمه‌ای برای تیتر استفاده کرد اما این وظیفه روزنامه نگار است که از کلمات مناسب و بهتر بهره ببرد و از برخی دیگر از کلمات، اجتناب کند.
به‌نظر می‌رسد استفاده از عبارت «زنده‌به‌گورکردن» در تیتر «زنان عرب؛ از زنده‌به‌گوری تا وزارت» نوعی بی‌سلیقگی است. به‌نوعی تحقیر و تصغیر را به تیتر تزریق می‌کند.
۲- در این تیتر، امارات زیرمجموعه عربستان سعودی قرار داده شده است؛ درصورتی‌که این دو، ارتباطی باهم ندارند. این اشتباه در متن گزارش خبری همان روز نیز تکرار شده است و حتی این حدس مطرح شده که انتصاب وزیران زن در امارات، تحت‌تاثیر تحولات عربستان سعودی است؛ درصورتی‌که در امارات بیش از ۱۰ سال است وزیر زن وجود دارد و این موضوع باز هم ارتباطی به عربستان سعودی ندارد.
۳- موضوع زنده‌به‌گوری، مسئله‌ای مربوط به تاریخ قدیم است. موضوعی که به لحاظ علم تاریخ، درباره آن بحث‌های مختلفی وجود دارد؛ اگر مواردی هم به چشم بخورد، چیزی شبیه سقط جنین فعلی است. قطعا اگر زنده‌به‌گوری دختران به‌صورت یک رویه عمومی واقعیت داشت، در این صورت، انقطاع نسل به‌وجود می‌آمد. هم‌چنین اگر بخواهیم وارد این مقوله شویم، در ایران و سایر کشورها و سرزمین‌ها نیز موارد تاریخی اثبات‌شده و اثبات‌نشده زیادی وجود دارد که پرداختن به آن‌ها، اقدام خوبی نیست و تاثیر منفی برزندگی مسالمت‌آمیز انسانی خواهد داشت.
اجازه بدهید با ذکر مثالی به این موضوع بپردازیم.
فرض کنیم اگر هنگامی که یک زن ایرانی به فضا می‌رود، یک روزنامه تیتر می‌زد:
زن ایرانی؛ از ازدواج با محارم تا سفر به فضا
قطعا این تیترها مناسب نیستند.
موضوع ازدواج با محارم از سوی برخی به‌عنوان یک اتهام تاریخی متوجه ایران باستان شده است و بسیاری نیز با قاطعیت و شواهدی آن را رد می‌کنند.
یا به‌عنوان مثال، این‌که روزنامه‌نگاری با اشاره به گزارش‌های تاریخی درباره خوردن جنازه انسان و لاشه حیوانات توسط برخی ایرانیان در قحطی‌های ۲۰۰ سال اخیر تیتر بزند:
ایرانیان؛ از خوردن گوشت انسان تا خودکفایی در گندم
قطعا این اقدام نادرست، غیراخلاقی و بی‌سلیقگی است.
۴- در تیتر، عبارت «زنده‌به‌گوری» قرمز شده است
گفته شده چرا زنده‌به‌گوری را دیده‌اید اما وزارت را ندیده‌اید، باید گفت عبارت زنده‌به‌گوری قرمز شده است. یعنی تاکید بر این عبارت است. انگار نویسنده تلاش می‌کند با این کلمه، این اتفاق مهم را در خاورمیانه را زیر بار آن، مخفی کند و این اتفاق را تحقیر یا تصغیر کند.
۳- انگیزه روزنامه نگار قطعا نیت و قصد منفی نبوده است بلکه شواهد نشان می‌دهد او نیت مثبت داشته و در تلاش برای زدن یک تیتر خوب و جذاب. سردبیر این موضوع را تیتر یک کرده؛ عکس شماری از وزیران زن را عکس یک کرده است و بخش زیادی از حجم نیم صفحه بالای صفحه اول خود را به این موضوع اختصاص داده است. همه این‌ها یعنی سردبیر نیت و قصد بدی نداشته است. همان‌طور که در بخشی از مطلب مربوط به این تیتر یک، نوشته شده است:
… و خانم‌ها و حتی آقایان ایرانی کمی خود را جمع‌وجور می‌کنند و همه حرف‌هایشان را در مورد قضیه عقب‌ماندگی و زنده‌به‌گوری و این‌حرف‌ها، قورت می‌دهند.
یا این بخش
شاید هم با این تکانه‌ها، کمی از تاریخ کهن و جمعیت بالا و زنانگی‌های قدیمی خودمان دور بشویم و به زمان حال بیاندیشیم.
۴- وقتی از عرب و مردم عرب صحبت می‌کنیم، تلقی خارج از مرز داریم؛ درصورتی‌که بخشی از هم‌وطنان ایرانی، عرب هستند. گرچه در متن صفحه اول شماره یک‌شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۶ به اشتباه، آن‌ها عرب‌زبان خطاب شده‌اند.
بسیاری در ایران، وقتی درباره عرب یا مردم عرب صحبت می‌شود، تنها تصور کشورهای عربی را دارند اما واقعیت این است که بخش مهمی از هم‌وطنان ایرانی، عرب هستند. ما هم‌وطن عرب داریم که در استان‌های مختلف زندگی می‌کنند. از استان‌های خوزستان و ایلام تا استان‌های بوشهر، هرمزگان، فارس، خراسان و تهران. زن عرب تنها یک زن در خارج از مرزهای ایران نیست بلکه یک زن عرب ایرانی نیز وجود دارد وخود را مخاطب این تیتر می‌داند. بخشی از ایرانیان، عرب هستند و آن‌ها به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنند؛ همان‌گونه که در مقاطع مختلف تاریخی، ازجمله جنگ جهاد (مقابله مردم عرب خوزستان با تجاوز انگلیسی‌ها در جنگ جهانی اول و یادگار آن مقبره‌الجهاد) و جنگ هشت‌ساله و تحمیلی عراق صدامی علیه ایران، در کنار سایر ایرانیان، جان و مال و زندگی و سرنوشت خود را تقدیم دفاع از ایران و اسلام و حفاظت از یک‌پارچگی سرزمینی وطن کردند.
بهتر است در استفاده از برخی کلمات و عبارت‌ها، احتیاط بیشتری داشت و عواطف و احساسات هم‌وطنان را درنظر گرفت.
دوم – درباره مطلب روزنامه «همدلی» روز شنبه (۲۹ مهر ۹۶) درباره انتصاب ۹ وزیر زن در امارات
با تیتر: دولت امارات زنان بیشتری را در کابینه خود گنجانده است که یکی از آن‌ها ایرانی‌تباری بلوچ است
۱ – به انصاف باید گفت این متن به زیبایی آغاز شده و کلیت متن از یک قلم خلاق و دارای حسن نیت برآمده است.
۲– هنوزهیچ منبع رسمی یا معتبری تایید نکرده است که خانم سارا امیری وزیر کابینه امارات، بلوچ ایرانی است. ممکن است او تباری بلوچ از کشورهای پاکستان یا افغانستان باشد. قطعا اگر ایرانی‌تبار باشد، خوشحال خواهیم شد و امیدواریم چنین باشد.
۳– به‌نظر می‌رسد نویسنده در این مطلب، میان عربستان سعودی و امارات، بخش‌هایی را به‌صورت نادرست، مرتبط کرده است.
در بخشی از این مطلب آمده است:
«زنان عربستانی تا به حال به محدودیت‌هایی عجیب خو کرده بودند اما حالا که آزاد شده‌اند، انگارنه‌انگار و طوری در یک کادر جاگرفته که انگار سالیان سال است دارند وزیر و وکیل می‌شوند؛ چشم اماراتی‌ها هم انگار به عربستان افتاده؛ معلوم نیست برای این است که از زیر فشارهای حقوق بشری، خود را برهانند که یک‌باره دست به تغییراتی در حوزه زنان زده‌اند یا هرچیز دیگر اما دست به دست هم داده‌اند تا با یک هم‌دستی پرسر و صدا، زنان را توی بوق و کرنا و رقص عربی‌شان کنند. این‌طور که پیش می‌رود باید منتظر قطر و کویت و بقیه کشورهای این‌طوری باشیم.» این بخش از مطلب نشان می‌دهد نویسنده به اشتباه، وزیران را سعودی دانسته یا فکر می‌کند در عربستان سعودی هم وزیر زن داریم. با وجود اصلاحات در عربستان سعودی، اما تاکنون هیچ زنی در این کشور به سمت وزیر نرسیده است اما امارات از بیش از ۱۰ سال قبل تاکنون وزیر زن داشته و دارد. مثلا در کابینه قبلی امارات با ۲۹ وزیر، ۸ وزیر، زن بوده‌اند.
در کابینه‌های قبل‌تر امارات هم بخش مهمی از اعضای کابینه زن بوده‌اند، پس ورود زنان به کابینه امارات مربوط به امروز نیست بلکه حدود یک دهه سابقه دارد و تحت تاثیر عربستان سعودی نیست. هم‌چنین با وجود این‌که امارات در زمینه سیاسی، رسانه و محاکمه فعالان سیاسی اجتماعی، کارنامه خوبی ندارد و بارها از سوی سازمان‌های دیده‌بان حقوق بشر و عفو بین‌الملل، مورد انتقاد شدید قرار گرفته است اما هم‌اکنون در سطح بین‌المللی به مانند سعودی‌ها تحت فشار نیستند.
علاوه بر این، وضعیت زنان در کشورهای قطر و کویت نیز با عربستان سعودی و امارات بسیار متفاوت است. تنها می‌توان به این نکته اشاره کرد که زنان کویتی در میان شش کشور جنوب خلیج فارس تقریبا درهمه زمینه‌ها پیشرو هستند و امروز به الگویی برای همسایگان خود، ازجمله سعودی و قطر است.
سوم – درباره مطلب صفحه اول «همدلی» در روز ۳۰ مهر ۱۳۹۶
در این متن برای ایرانیان عرب، از عبارت «عرب زبان» استفاده شده که نیازمند توضیح است.
«عرب‌های ایرانی» خود را «عرب» و نه «عرب زبان» می‌دانند. «عرب ایرانی» یعنی شهروند ایرانی که نژاد و زبان‌اش عربی است؛ به مانند هم‌وطن ایرانی که زبان و نژادش کرد است و دیگر هم‌وطنان ایرانی از نژادها و زبان‌های دیگر. عرب زبان یعنی افرادی که تنها به لحاظ زبانی و نه نژادی، عرب هستند و معمولا برای شنونده عرب، بار تخفیفی به همراه خود دارد. «عرب‌های ایرانی» به‌شدت از عبارت «عرب زبان» بدشان می‌آید و آن را عبارت تحقیرآمیزی می‌دانند. برای این موضوع نیز می‌توان به‌سادگی از آن‌ها سوال کرد. البته متاسفانه این موضوعی است که کمتر در میان مردم عادی وحتی نخبگان به آن توجه می‌شود و بارها منجر به بروز اختلافات و دلخوری‌هایی شده است. دراین باره، باید تاکید و تکرار کرد: ایران کشوری است با اقوام مختلف و دارای تنوع فرهنگی، زبانی و نژادی که همگی ایرانی هستند و به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنند. ایران از نظر تنوع نژادی و زبانی در جهان رکورددار است و در خاورمیانه، شمال آفریقا و اروپا در رتبه اول قرار دارد. خاورمیانه امروز صلح و آرامش نسبی دیروز را ندارد؛ گرچه آرامش وامنیت ایران عزیز به مانند نگینی در این منطقه ناآرام می‌درخشد. جا دارد کمی با هم مهربان‌تر باشیم. بیشتر گفت‌وگو کنیم، بیشتر بشنویم و ایران دوست‌داشتنی را با همه فرهنگ‌هایش بیشتر بشناسیم و بیشتر دوست داشته باشیم.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *