نقد مدیران اشتباهی
رضا صادقیان
با افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی و توییتر به شکل خاص در میان برخی چهرههای مشهور سیاسی و مدیران ارشد به این نکته پی میبریم که اکثر مدیران فعلی، سابق و اسبق با ادبیاتی طلبکارانه به عنوان مطالبهگر ظاهر میشوند، گویی مردم در نقش مدیران بودن و مدیریتها در اختیار شهروندان. انتخاب چنین رویکردی با هر توجیهی مقبول جلوه نخواهد کرد. در اکثر کشورهای دنیا مدیران دستگاههای اجرایی و سایر بخشها در لحظه مورد نیاز به عنوان فرد مسئول به ایرادهای موجود در حوزه مدیریتی پاسخ میدهند، به عبارتی دقیقتر در قبال مسئولیتی که برعهده آنان بوده و هست پاسخگو هستند، جایی برای گلایه مدیران و آه و ناله آنان نیست. گویی با فراگیر شدن شبکههای اجتمای فغان مسئولان بیش از مردم به گوش میرسد.
مقام مدیریت، مدیران عامل، سرپرست سازمانهای دولتی و شبه دولتی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شوراهای شهر و روستا و یا بخشهای دیگر با توجه به توانایی، سرشته داشتن، دانش تحصیلی و براساس مذاکرات درون گروهی سیاسی بر روی صندلی مدیریت تکیه زدند. مشکلات و ایرادهای مدیریتی و ساختاری را میبایست با توجه به همین الزامات و تواناییهای انجام داد. تردید نکنید با توییت کردن و متلک پراندن در شبکههای اجتماعی کوچکترین سنگی در سازمان تحت مدیریت شما تکان نخواهد خورد، چه بسا همان سنگ رشد کند و به سخره غیرقابل جابجایی تبدیل شود! بیان هر مسئله و گرفتاری الزاما به معنای تحریک افکار عمومی و اقبال مردم منتهی نخواهد شد.
تمام مدیران در قبال کارهایی که انجام دادهاند، هزینههایی که بر دوش سازمان تحت مدیریت خویش تحمیل کردند و راههایی که میتوانند انتخاب کنند و نکردند و… میبایست پاسخگو باشند. در واقع مردم از آنان سوال بپرسند و حتی اگر شهروندان درباره کم کاریها صدها هزار گلایه بر زبان جاری کنند، مسولان وظیفه دارند در قبال خدمات، امکانات رفاهی و حقوق دریافتی به شهروندان جواب پس بدهند. دقت کنید رویه برعکس نیست و تلاشی در همین زمینه انجام ندهید! هیچکدام از مسئولان نباید و نمیبایست با ادبیاتی طلبکارانه و صرفا به دلیل بروز موضعگیری سیاسی ایرادات حوزه مدیریت خویش را در فضای عمومی و در یک جمله بازگو و عدم توانایی خودش را به مسئلهای دیگر ربط دهد. چنین رفتاری در نهایت به سوء مدیریتها و مظلومنمایی معنا خواهد شد و کسی برای این واکنشها اعتباری قائل نیست.
به نظر میرسد برخی یا بسیاری از مدیران دستگاهها، اشتباهی و براساس برداشت نادرست مسئولان بالادستی در جایی قرار گرفتند؛ بنابراین همین مدیران گلایهمند در حال حاضر قدرت پاسخگویی به مطالبات مردم را ندارند و صرفا مشغول توییت و چرخاندن کانال خبری نزدیک به خود و ارایه گلایههای شخصی و غیرشخصی در حوزه سیاست هستند! حضور در رسانه و ابراز مواضع سیاسی در لحظات مهم از سوی کنشگران اجتماعی پسندیده است، ولی در جایگاه مقام مسئول سازمان و مدیریت دستگاه اجرایی، نباید ساختار تحت مدیریت را رها کرد و به بهانه حضور رسانهای مشغول پیامک بازی شد. و… ای کاش راه ورود به عرصه مدیریت مدیران اشتباهی هیچ وقت گشوده نمیشد که حال با سیلی از پیامهای مسئولان در شبکههای اجتماعی و گلایههای آنان از روبرو باشیم، پیامهایی که از نشدنها و نگذاشتنها بسیار میگویند و اساسا جایی برای بازگو کردن نتوانستمها و ناتوانیها شخصی نیست.