چالش های پیش رو یک شهردار!

خورنا- محمد امین جمشیدی/بالاخره و پس از کش و قوس های فراوان داوود بحیرایی که سابقه معاونت شهرداری کلان شهر اصفهان را در کارنامه دارد، توسط شورای شهر پنجم اندیمشک به عنوان شهردار جدید این شهر انتخاب و آئین معارفه وی ظهر پنج شنبه و با حضور جمعی از مسئولان محلی و استانی برگزار می شود.

این که شهردار جدید چه باید کند و چگونه باشد، شاید درد و وعده ای است که به تکرار در منظر تاریخی شهروندان تجلی و افسوس تنها توشه اندیمشک از این وعده های تکراری و بی نتیجه است چرا که درد امروز اندیمشک فریاد یک زخم و بی تدبیری چند ساله است تا درد امروز شهر نه قابل انکار باشد و نه قابل تکرار! و حال این زخم با گذشت سال ها از عمر خود به کلافی سردرگم در نگاه شهروندان بی شباهت نباشد!

امروز و به لطف و مهربانی این زخم کهنه، خیابان های شهر مملو از زباله است و حسرت سطل زباله در این روزها، زردی درختان شهر را از نگاه شهروندان پاک می کند و بوی بد پسماندهای فاضلاب و پیاده روهای ناهمگون شهرؤ خاطر و ذهن شهروندان را مکدر می کند!

شاید در نگاه اول به نظر می رسد باید نیازهای شهر در قالب طراحی فضاهای شهری مطابق استاندارد های روز دنیا سنجیده و مشکلات زیست محیطی و روند اجرایی طرح های عمرانی در این قامت رفع و با ایجاد فضاهای سبز و بهسازی معابر ترافیکی و توجه به فرهنگ سازی و آموزش شهروندان گوشه ای از محرومیت شهر را کاهش داد و با جذب سرمایه های بخش خصوصی و توجه به حوزه های مختلف سلامت عمومی، مسیر توسعه شهر را سهولت بخشید و با تاکید بر عقلانیت و برنامه خدمات این حوزه را گسترش داد! اما به نظر می رسد امروز بیش از هر چیز، ریشه خشکیده آرزوهای کارمندان شهرداری و بدهی کلان این مجموعه، ریشه در یک بی تدبیری بزرگ دارد!

نیاز امروز شهر چیست؟ فرار به جلو و شانه خالی کردن از آن چه باید کرد و نکرد؟ پاسخگویی مجازی به شهروندان و فراموشی مطالبات واقعی شهروندان؟ جار و جنجال سیاسی و لشکر کشی و داد و بیداد های خیابانی؟ سعی بر حرکت در مسیر منم منم سیاسی و جنجال و بی تدبیری؟ شاید هم بهانه گیری و غرغرهای سیاسی؟ شاید هم به قول سهراب سپهری چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید!

شاید اگر در این کلام به گفتار شاعر پایبند بود، همه درد های شهر قابل درمان باشد، و با تکیه بر کلام سهراب، امید را در رگ های شهر جاری کینم و با دستان متحد، یک صدا عمران اندیمشک را فریاد زنیم و دست اندازهای بی تدبیری و نامید را با با وحدت به مسیر سازندگی شهر تبدیل و شهر را زنده و رود آبادانی را در نگاه شهروندان به تصویر بکشیم! و بار دیگر با پارک و پل چهارم آذر حماسه خدمت را به مردم این شهر یادگار دهیم!

آن چه که نه قابل انکار است و نه تردید، رنجش اندیمشک امروز از گرو کشی سیاسی است! و امروز با تاکید بر حرکت و نیازهای اندیمشک، تنها مسیر آبادانی شهر در نگاه به فردا و خروج حافظه از فضای مجازی و حرکت در مسیر عمران خلاصه و همه ما باید خشت خشت عمران شهر را جایگزین درختان خشکیده فدک کنیم تا بار دیگر خدمت و آبادانی، لبخند و امید به آینده را برای شهروندان به یادگار ثبت و ماندگار کند و اندکی شهر با امید به فردا در تجلی سازندگی و وحدت نفس بکشد و نهال های آرزوی این شهر هم چون نارجستان تالاسمی ها خشکیده و فراموش نشود!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *