استاندار اصفهان و خواب خوش گردشگری
عباس صفدریان
تعطیلات تابستان تمام شد و مسافران، اقوام و دوستان از سفر برگشتند. آنها که خارج از کشور رفته بودند از پیشرفتهای کشورهای همسایه صحبت میکردند که البته نکته جدیدی نبود. اما آنها که داخلی سفر رفته بودند و طبیعتا مقصد مسافرتهای تابستانی نیز عموما استانهای غربی و شمالی و خراسان جنوبی و مشهدالرضا بود به تکرار و به تعدد از تغییرات این استانها و خصوصا دو استان خراسان رضوی و آذربایجان شرقی و مشخصا دو شهر تبریز و مشهد بسیار صحبت میکردند که البته این دیگر نکته جدید و در خور توجهی است.
به تایید آمارهای منتشر شده حجم تغییرات این دو استان و میزان سرمایهگذاری و تغییرات این شهر ها در مقام مقایسه با نصف جهانی که ما تصور میکنیم نصف جهان است به مراتب عظیم و گسترده است، یعنی استان اصفهان هیچ.
شاید اولین و سادهترین پاسخ برای این تفاوتها در تعداد گردشگر مذهبی و یا مجاورت با کشور ترکیه باشد اما آیا اینها به تنهایی دلیلی برای توجیه نیست؟ امروز در استان اصفهان و مشخصا شهر اصفهان اگر گردشگر خارجی حتی هر چند محدود افزایش یافته است اما آیا گردشگران داخلی که دارای آثار اقتصادی بیشتری هستند کماکان ترغیب می شوند تا به اصفهان خشک و بدون زایندهرود سفرکنند؟ چرا؟ تا چند بار میتوان گردشگر داخلی را به تماشای نقشجهان و پلهای بدون آب ترغیب کرد؟ کدام جاذبه جدید انسانساز را میتوان امروز برای پرکردن اوقات فراغت گردشگران و شهروندان در اصفهان تعریف و توصیه کرد؟ اگر نبود آن مرکز خرید “قلب شهر” که آن هم باید پای درد دل مدیرش نشست تا از مدل سرمایهگذاری در اصفهان و موانع و محدودیتها و تهدیدها بگوید، کجا را میتوان به گردشگر توصیه کرد؟
وقتی “مدیر ارشد استان” حتی از صحبت کردن فعالان اقتصادی اثرگذار و صاحب فکر و تجربه و دارای چهرههای ملی و حتی بینالمللی در محضر ریاست جمهور و هیات دولت در اولین سفر استانی دولت یازدهم به اصفهان در اسفند ماه ۹۳ واهمه دارد و سطح صحبتکنندگان و فعالان اقتصادی را به افرادی تقلیل میدهد که حداکثر هنر آنها ساختن سوله ۴۰۰ متری بوده و به جای پرداختن به مسایل اصولی و بنیادین مسایل سطح پایین را مطرح میکند و بسیاری از بزرگان کسبوکار و تجارت را ناامید و محدود در بیان مشکلات میکند؛ دیگر چه انتظاری میرود که سرمایهگذار اصفهانی علاقهمند و راغب به حضور در اصفهان شود؟
وقتی استاندار، قد و قواره فعالان اقتصادی در عرصه جذب توریسم را کوچکتر از خودش میخواهد و راضی به شنیدن و اجرایی کردن برنامههای جدید نیست، ناچار میشویم واقعیتهای امروز را درک کنیم. واقعیتهایی که استان اصفهان را آرام آرام به پایینترین مرتبه در جذب گردشگر میرساند!