وزیر جدید آموزش و پرورش و پیش نیازها

خورنا | متین صدیقی: تکیه دادن بطحایی بر مسند وزارت آموزش و پرورش اگر چه در روزهای اولیه با حاشیه هایی همراه بود و دستورالعمل جذب معلمان تا مباحث بدون لهجه بودن و… تحلیل ها و بازتاب هایی داشت اما آنچه مشخص است آنکه خیر این انتصاب چندان در ابتدای سال تحصیلی جدید محسوس نخواهد بود و امیدواریم در ادامه فعالیت مدارس خود را نمود دهد.
سیاست های کلی که وزارت خانه ابلاغ می کند قرار است توسط مدیر کل هر استان و معاونانش عملیاتی شود. متاسفانه حلقه ی دوم و سوم این فرایند غالبا از ایرادات جدی برخوردار است. کار بطحایی با شخم زدم زمین شروع نمیشود. با خارج کردن سنگ ها از کشتزار آموزش و پرورش شروع می شود. سنگ هایی سخت و سنگین. سنگ هایی مدعی و سخنران. سنگ هایی که قوت زمین را گرفته اند و جالب است که مسیر آب را در این کشتزار سد کرده اند. جز آمار و ارقام پوچ و باطل چیزی برای گفتن ندارند و استاد مسلم مستند سازی اند.
تا این سنگ های چند وجهی _که بر هر وجه آن نام یک مسیر سیاسی حک شده_در بدنه آموزش و پرورش وجود دارند,هیچ تحولی متصور نیست.
مدیران ادارات و اداره کل ها با اجرایی ترین بخش آموزش و پرورش در ارتباط اند. سهمی که این افراد در ایجاد یا نابودی انگیزه یک دبیر و یک دانش آموز دارند قابل مقایسه با مدیران ستادی نیست.
سطح انگیزه پایین معلمان در سطوح مختلف مبین همین موضوع است.
بدون اخراج مدیران و معاونان ناکارآمد که مصالح فردی خود را برمنافع معلمان ارجح میدانند تصور تحول در آموزش و پرورش محال است.
مدیرانی که جسارت مقاومت در برابر فشارهای بیرونی را ندارند و با هر توصیه ای فردی را درسمتی کلیدی منصوب میکنند, تا شاید صندلی نرم مدیریت خود را دیرتر از دست بدهند, بدرد آموزش و پرورش نخواهند خود.
اینان پایگاه و جایگاه خود را در پرسنل خدوم خود و مخاطبان وسیع خود نمیدانند.بلکه در توصیه های میدانند که موجبات رسیدن آنان به مراد مدیریت را برایشان فراهم کرده.
لذا وزیر جدید جز با جسارت, با تغییرات وسیع و حساب شده در بدنه ی مدیران ارشد استانی نخواهد توانست راهی پیش ببرد.