درباره کاندیداتوری «رئیسی»

آمدن رئیسی به میدان انتخابات ریاست جمهوری پیش‌رو، وی را بیش از کاندیدای دیگر ریاست جمهوری با پرسش‌های اساسی روبرو می‌سازد.

رضا صادقیان l خورنا –  تولیت فعلی آستان قدس رضوی افزون‌تر از آنکه مسولیت‌های سیاسی و اجرایی را عهده‌دار باشد و در میدان سیاست کارآزموده شده باشد، دارای مقام‌های قضایی بوده است. براساس اطلاعات مندرج شده در سایت شخصی ایشان، آقای رئیسی به غیر از دوره‌ای که در خراسان جنوبی از سوی شهید بهشتی مسئولیت راه‌اندازی حزب جمهوری اسلامی را عهده‌دار شدند، به صورت مستقیم در عرصه سیاست وارد نشده و تجربه بی‌واسطه داشتن مسولیت اجرایی و چالش‌های آن را تجربه نکردند. داشتن مسولیت‌های قضایی با تمام حساسیت‌های پیدا و پنهان را نمی‌توان به عنوان کنش‌ سیاسی فهم کرد، همزمان نیز چندان روشن نیست نحوه آشنایی وی با عرصه عمومی در چه مرتبه‌ای قرار دارد.

رئیسی و بخشی از جریان اصولگرا که وی را به عرصه انتخابات ریاست جمهوری بی‌محابا دعوت می‌کنند، قبل از هر سخنی می‌بایست نگاهی به متن حکم انتصاب ایشان به تولیت آستان قدس رضوی دقت داشته باشند، روشن کردن تکلیف خویش با این حکم بسیار مهم می‌باشد. حکم مقام رهبری دارای نکاتی است که بعید می‌نماید جریان اصولگرا به آن دقت نکرده باشد. آقای رئیسی به تاریخ ۱۷ اسفند سال ۹۴ با حکم رهبری انقلاب عهده‌دار مسئولیت جدید شدند. در ابتدای حکم مقام رهبری خطاب به ایشان آمده: این فرصت کم‌نظیر را مغتنم بشمارید و همه‌ی توش و توان خود را مصروف آن سازید و سرمایه‌های معنوی را که بحمدالله از آن برخوردارید، در پرتو آن افزایش دهید. هنگامی که «فرصتی کم‌نظیر» از نگاه شخص نخست مملکت در اختیار فردی قرار می‌گیرد که خواهان «همه‌ی توش و توان» است، نمی‌توان چشم بر آن فرصت بست و به سویی دیگر نگریست. در واقع حامیان کاندیداتوری رئیسی باید به این سوال پاسخ دهند، براساس کدام تحلیل «فرصتی کم‌نظیر» را براساس ادعای ولایت‌مداری نادیده گرفته و در حال ورود به میدانی هستند که نتیجه آن چندان گویا نیست.

در بند دو و سه همان نامه خطاب به ایشان از فراهم آوردن شرایطی سخن به میان آمده که نیازمند تهیه و اجرا شدن برنامه‌ای دراز مدت و قابل اجرا برای نیازمندان، زائران، مجاوران و مستمندان است. زمانی که رئیسی خواهان گام گذاشتن در انتخابات ریاست جمهوری باشد، می‌بایست از مسئولیت فعلی‌اش استعفا دهد، قانون انتخابات ریاست جمهوری درباره استعفای تولیت آستان قدس سکوت کرده با این حال و از نگاه غالب شهروندان چندان جالب نیست تولیت آستان قدس را در اختیار داشت و همزمان برای کسب ریاست دیگری در میدان رقابت‌ها ظاهر شد. حرکتی که نشان می‌دهد وی جایگاه ریاست جمهوری و رسیدن به بالاترین جایگاه اجرایی را به «فرصتی کم‌نظیر» ترجیح داده است. در ادامه این سوال به میان خواهد آمد، براساس کدام برداشت سیاسی از فضای کلی کشور ایشان سخنی از کاندیداتوری ریاست جمهوری و اندیشه کسب کرسی ارشدترین قدرت اجرایی کشور طی سال‌های قبل به میان نیاورده و بعد از منصوب شدن به تولیت آستان قدس به فکر در دست گرفتن این مقام شدند؟

کمپین «رئیسی بیا» و انتشار تصاویر تبلیغاتی وی در کنار نام شهید بهشتی از سوی حامیان ایشان، تقلید از یک ایده تکراری و غیر کاربردی است. سال ۸۴ عده‌ای براساس شکل ظاهری احمدی‌نژاد، ایشان را مانند شهید رجایی تلقی کردند، برای بسیاری از رای دهندگان به وی نیز قیاس آن چهره با کاندیدای فعلی خالی از جذابیت نبود ولی کارنامه عملی و نه گفتاری دولت‌ نهم و دهم نشان داد این‌همانی آن دو چهره سیاسی بسیار اشتباه بود. دیگر اینکه هزینه‌های غیرقابل پیش‌بینی در خصوص انتشار تصاویر یکی از کاندیدای ریاست جمهوری با رهبران و چهره‌های سرشناس سیاسی ابتدای انقلاب اسلامی و خصوصا مقام رهبری در زمان کنونی، در صورت شکست کاندیدای مورد نظر به مراتب زیان‌های محاسبه ناشده‌ای به همراه خواهد داشت. حال طرفداران اعلام کاندیداتوری رئیسی بدون در نظر داشتن شرایط ایام تبلیغات انتخابات و بوجود آمدن هیجان‌های سطحی در میان طرفداران و مخالفان کاندیدا همان راه پر خرج را می‌روند.

مجددا به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ بازگردیم، سالی که جریان اصولگرا هاشمی را به دلیل تصاویر دختران بدحجاب وی به شدت مورد نکوهش قرار دادند، اینکه حمایت‌ آن بانوان برنامه‌ریزی و یا خودجوش بود تا کنون روشن نشده است، ولی تا همین الان همان تصاویر را به عنوان بخشی از کارنامه افول یک سیاستمدار انقلابی به مناسب‌های مختلف و حتی بدون مناسبت بازنشر می‌کنند. کمپین «رئیسی بیا» فارغ از نام‌گذاری سطحی کمپین به صورت ناشیانه‌ای اقدام به نشر تصاویری می‌کند که جای هزاران نقد و نفی را از سوی نیروهای مذهبی فراهم می‌کند. مهمتر اینکه انتشار این تصاویر بازگو کننده تصویر درهم‌ریخته کارگزاران این کمپین از فضای جامعه و شهروندان است، گویا مشخص نیست قرار است کدامین بخش از جامعه مخاطب سخنان آنان باشد. آنها با این حرکت نشان می‌دهند هنوز سبد رای خود را شناسایی نکردند و برنامه‌ای دقیق برای جذب آرای شهروندان ندارند، بیهوده تیرهای خود را به هر سویی روانه می‌کنند در حالی که سبد رای خود را با چنین حرکت‌هایی خالی‌تر از هر زمان دیگری خواهند کرد.

براساس حکم مقام رهبری، راه افتادن کمپین اخیر و واکنش‌هایی که به آمدن و نیامدن ایشان به عرصه رسانه‌ها کشیده شده است، آمدن رئیسی برای انتخابات ریاست جمهوری اخیر بعید به نظر می‌رسد مگر رخدادی متفاوت به وقوع بپیوندد. حضور وی در انتخابات اخیر نه تنها نشانه وحدت نیست بلکه حکایت از به اتحاد نرسیدن اصولگرایان دارد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *