پیامدهای ناخواسته نشست اصولگرایان
خورنا – رضا صادقیان: پنجشنبه هفته گذشته «جبهه مردمی نیروهای انقلاب» در نشستی درباره ۲۱ نفر از مدعیان کسب پست ریاست جمهوری جلسهای را تشکیل داد. با نزدیکتر شدن به روزهای انتخابات ریاست جمهوری برگزاری اینگونه جلسات خبر از آمدن فصل رایگیری و انتخابات میدهد، آرایی که در نهایت مشخص خواهد کرد صندلی بالاترین قدرت اجرایی در اختیار کدام شخصیت و جریان سیاسی قرار میگیرد. اما نشست اخیر اصولگرایان با نام جدید نه تنها بازگو کننده اتحاد سابق نبود، بلکه سخنان بیان شده در همان نشست مشخص کرد این اختلافات به جای کمرنگ شدن با غلظت بیشتری در مقایسه با سالهای اخیر جلوهگر شده است.
اینکه ۲۱ نفر از شخصیتهای سیاسی وابسته به جریان اصولگرایی خواهان کسب پست ریاست جمهوری باشند، نشانهای روشن از اختلافهای درونی است. به عبارت دیگر ما از دل یک جریانی که سابق بر این با نام جبهه متحد اصولگرایان فعالیت میکرد، با ۲۱ نامزد ریاست جمهوری روبرو هستیم. برخلاف باور برخی از تحلیلگران سیاسی که مدعی هستند شمار زیاد این افراد در جهت گمراه ساختن افکار عمومی است، نگارنده این سطور چنین باوری ندارد. با نگاهی گذرا به اسامی مدعیان ریاست جمهوری و سابقه اجرایی آنان نمیتوان قائل به چنین امری شد. هر کدام از این افراد آمدهاند که سرانجام بالاترین قدرت اجرایی در دولت را در دستان خود بگیرند. آمدن آنان خبر از رفتن نمیدهد. اینکه قرار است در منزل آخر شمارگان این افراد به چند نفر خلاصه گردد، معلوم میگردد راضی کردن افرادی که خود را اصلحترین این مقام میدانند و رضایت دادن حزب و یا گروه فکری آنان به خروج از گردونه انتخابات کار دشواری است. آنقدر سخت که شامگاه روز پنجشنبه ابتدا خبری مبنی بر انتخاب ۱۰ فرد منتشر شد، دقایقی بعد از انتخاب شدن مسئول تولیت آستان قدس رضوی خبر داده شد. اما خبرهای منتشر شده بعد از همان نشست انتخاباتی خبر از اتحاد شکننده میداد، اخباری که نشان داد احزابی که به صورت درون حزبی فردی را معرفی کردند حاضر نیستند به سادگی عرصه را در مقابل دیگر رقیبان تعریف شده در جریان اصولگرایی واگذار کنند و همچنان اصرار به حفظ کاندیدای خود به عنوان «اصلحترین» دارند.
مهمتر آنکه نشست پنجشنبه اصولگرایان دو غایب داشت، سعید جلیلی و حمید بقایی. هنوز مشخص نیست براساس کدام مکانیزم تصمیمگیری آقای جلیلی در میان دیگر کاندیدای اصولگرا حضور نداشت و یا اینکه دعوتی از ایشان صورت نگرفته بود. نکته مهم آنجاست که طی مذاکرات هستهای دولت یازدهم و به ثمر رسیدن برجام اصولگرایان وظیفه خود میدانستند بخش زیادی از نقدهای خود به دولت را در زمینه هستهای با تکرار سخنان سعید جلیلی سامان دهند و هر جا لازم بود به وضعیت قبلی اشاره کنند سخنان وی را در نشستهای عمومی و جلسه کمیسیون هستهای مجلس نهم نقل میکردند. بنابراین جلیلی فردی نیست که بتوان وی را نادیده انگاشت و یا مدعی شد با عدم دعوت از ایشان نیروهای هوادار وی گزینه مورد حمایت خویش را فراموش میکنند. شخصیت سیاسی که یکتنه انبوهی از نقدها را روانه زمین دولت کرده، حال همان فرد غایب بزرگ نشست اصولگرایان بود.
غایب دیگر این جلسه سیاسی حمید بقایی، فردی که خود را احمدینژاد دوم معرفی میکند، از نزدیکان ایشان است ولی چارچوب فعلی و شیوه انتخاب کاندیدای ریاست جمهوری را نپذیرفته و خواهان آن است که با تابلویی دیگر به عرصه انتخابات ورود کند. بقایی پنهان نمیکند، او سرانجام راه رییس خود در سال ۸۴ را میرود. غیبت بقایی و یا دعوت نکردن از او نشان داد جریان اصولگرایی نزدیکان رییس جمهور سابق را از حلقه خود بیرون کردند، تصمیمی که جدلهای خاص خود را طی روزهای آینده خواهد داشت. همین که محمدرضا باهنر در همین جلسه با لحنی طنزآلود سوال از کیستی بقایی میکند و از خبرنگاران حاضر در جلسه نشانی ایشان را میگیرد، علائم روشن درگیریهای لفظی روزهای آینده است. اختلافاتی که در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد نادیده گرفته یا تکذیب میشد حال آنقدر پررنگ شده که امیدی برای بهبود آن کمتر به چشم میخورد.
تا این لحظه محسن رضایی خود را نامزد انتخابات ریاست جمهوری نکرده است، ولی سخنان روزهای گذشته ایشان درباره عدم ممنوعیت خویش و باز بودن راه ورود وی به عرصه انتخابات و نظامی نبودنش، راه این گمانهزنی را باز میگذارد، شاید حاج محسن برای مرتبهای دیگر شانش خود را برای ریاست جمهوری محک بزند. به این لیست میتوان نام محمد غرضی را افزود، بنابراین با شخصیتهای بسیار زیادی در میان اصولگرایان روبرو هستیم. افرادی که آنقدر در سیاست بودهاند که به این آسانی راضی به ترک کردن صحنه به نفع دیگر رقیبان نخواهند شد، شخصیتهایی که از دل اصولگرایان بیرون آمدهاند.
اصلیترین پیامد ناخواسته نسشت انتخاباتی اصولگرایان دمیدن در تنور داغ اختلافهای درون گروهی است. جدلهایی که حتی رسانههای اصولگرا از پس حل آن برنیامدند. شامگاه پنجشنبه هفته قبل برخی از خبرگزاریهای وابسته به این جریان سیاسی با شادمانی وصف نشده اقدام به انتشار عکس و خبرهای کوتاه از آغاز نشست جبهه مردمی نیروهای انقلاب کردند. با سپری شدن چند دقیقه از شروع مراسم و بیان سخنان حاشیهای با کمترین میزان نشر خبرهای جدید روبرو بودیم. گویا شمار زیاد مدعیان کسب صندلی ریاست جمهوری در سال ۹۶ و اختلافهای آنان آنقدر پرشمار بود که امیدی به حل مسئله از نگاه خبرگزاریها دیده نمیشد. بنابراین این اختلافها نه تنها برای اصولگرایان حاصل دستاوردی نخواهد بود، بلکه آنان را به طیفی تبدیل خواهد کرد که تنها در حرف میتوانند متحد باشند و در لحظه عمل شاهد رفتاری دیگر. رفتاری که به غیر از ایجاد اختلاف دستاوردی نخواهد داشت.
بروز اختلافهای درونگروهی هر کدام از دو طیف اصولگرا و اصلاحطلب، چنانچه نتوانند در میان مدت بخش قابل توجهی از نزاعهای درون گروهی خود را در داخل گروه خود حل و فصل نمایند به غیر از به دست دادن تصویری ناامید کننده برای شهروندان پیامدی نخواهد داشت. نشست اخیر اصولگرایان حامل همین پیام بود.