آوار نانهفته پلاسکو
خورنا | رضا صادقیان: با توجه به فراوانی ابزارهای نوین تهیه فیلم، عکس و خبررسانی از کانالهای غیررسمی، ویرانههای ساختمان پلاسکو را نمیتوان مخفی کرد. رویدادی که بسیاری از مردم تهران را شگفتزده کرد با گذر زمان به دست فراموشی سپرده نمیشود، به ترتیبی که نام سازنده آن و عکسهای در حال ساخت ساختمان فراموش نشد. آتشسوزی، جوانمردی آتشنشانها، حضور مسئولان و نمایندگان مردم در محل حادثه، پاسخگویی مسئولان روابط عمومی به رسانهها و پخش زنده آواربرداری از شبکه خبر و پوشش لحظه به لحظه این حادثه دلخراش نشان از حساسیت بالای آن در میان مردم و مسئولان داشته و دارد. رویدادی که با پیام مقام معظم رهبری و رییس جمهور همراه شد و نشان از تفاوت این اتفاق با حوادث مشابه داشت.
حادثه پلاسکو در نوع خود بینظیر بود، حریقی که جان و مال شماری از شهروندان کشور را ستاند، رویدادی که باعث شده مردم شهر در اولین ساعت شنیدن خبر به سوی ساختمانهای انتقال خون بروند و با تقدیم خون خود گامی مثبت در جهت همدردی با حادثه دیدگان داشته باشند. اگر عدهای از مردم بیخبر با ایجاد راهبندان و شوق بدون توصیف برای سلفیگرفتن راه را بر امدادرسانان مسدود کردند و در ویرانه شدن ساختمان ناخواسته مشارکت کردند، ولی حرکت خودجوش مردم به سوی مراکز انتقال خون آن تلخی اولیه را به امید تازه مبدل ساخت. تمامی این وقایع با جزئیترین توضیحات و عکسها و فیلمهای پرشمار کاربران در فضای مجازی میلیونها بار بازنشر و دیده شده است. تصاویری که جایی برای پنهان کاری و نادیده گرفتن بخشهای این حادثه وجود ندارد. باور کنیم بخش بخش رویداد تلخ فروریزی ساختمان پلاسکو و تحرکات بعد از آن مقابل چشمان شهروندان است.
براساس مصاحبه رییس بنیاد مستضعفان چنانچه ویرانه ساختمان پلاسکو تا دو سال آینده با نمایی جدید، شیک و ایمن تحویل کاسبان سابق و طرفهای سرقفلی داده شود، نمیتوان باور داشت بنا نهادن ساختمان جدید باعث از یاد رفتن تلخی این روزها شود. نمیتوان با ساخت بنایی نو خاطرات بسیاری از شهروندان و آسیبدیدگان را به دست فراموشی سپرد. ساختمان پلاسکو ویران شد و با آواربردای شبانهروز هیچ نشانی از اجزای بنای قدیمی در دست نخواهد بود، ولی خاطرات مردم و سختیهای تحمیل شدن به شاغلان ساختمان فراموش نخواهد شد.
سامان حوادث دلخراش، بیش از آنکه نیازمند حضور مدیران و مسئولان باشد، جایگاهی است که تجربه و دانش کارشناسان را طلب میکند. عرصه مدیریت دانش و تجربه بیواسطه است، محل گرفتن عکس و فیلمهای انتخاباتی نیست. تصاویر و واکنشهایی که خشم احمد توکلی نماینده سابق مجلس را به همراه داشت و سودجویان از صندوقهای رای را مورد شماتت قرار داد. کسانی که کوشش میکنند در عزاداری مردم راه خود بروند و بهره خویش بجویند. جمعآوری صدها و بلکه هزاران و میلیونها فیلم از حضور شهردار تهران و بازگو کردن حساسیتهای وی در قبال جان گرفتار شدگان در زیر آور، ترمیم کننده قصورهای ایشان نیست. بحث دامن زدن به اختلاف دیدگاههای سیاسی و غیرسیاسی نیست، نمیتوان تصمیمهای امروز و حضور شبانهروزی را نفی کننده سیاستهای دیروز و احیانا حس مسئولیت امروز را جایگزین گفتهها و عمکرد دیروز کرد. هر تکه از کوششها در جای خود قابل تقدیر و هر کدام از تقصیرات و کاستی ها قابل نقد و ارزیابی هستند.
شهردار تهران مسئولیت انتصاب هر کدام از مدیران و معاونان خویش را تا زمانی که در راس هرم مدیریت خدمات شهری پایتخت است را دارد. این مسئولیت با حضور مداوم ایشان و پیگیریهای وی و فیلمبرداریهای مکرر و مخابره تصاویر بسیار از تمرکز وی در محل حادثه ذرهایی نمیکاهد. از سویی دیگر گفتههای شهردار در جلسه با اعضای شورای شهر و گلایه شفاهی ایشان از ایمنی نبودن ساختمان پلاسکو به دلایلی که تصمیم قابل اجرا در راستای پیشگیری از حادثه نداشته است بیش از آنکه نشانهی توانمندی مدیریت ایشان باشد، بازگو کننده نپرداختن به مسئلهایی است که تبدیل شدن آن به فاجعه ملی چندان دور از ذهن نبود.
احمد مسجد جامعی چند سال قبل در مصاحبهی به مناسبت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری گفته بود: این ۷۰۰ هزار رای که قالیباف در تهران آورده به هر حال آوردگاهی است که بسیاری از بحثهای انتخاباتی خود را با استناد به توفیق مردم تهران مطرح میکرد. تهران با ۷۰۰ هزار رای که به قالیباف داد بسیار گران تمام شد.
نمیتوان دامنه این گران تمام شدن را صرفا به سال ۹۲ و انتخابات ریاست جمهوری و فعالیتهای عمرانی خلاصه کرد. در شهری پرجمعیت که ارایه خدمات شهری به شهروندان و بنا نهادن پلها و تونلها راهی است به سوی کسب میزان رضایت مردم و جهش به سوی بالاترین قدرت اجرایی، نمیتوان همه این کوششها را در راستای خدمترسانی فهم کرد. تجربه احمدینژاد، رسیدن از شهرداری به ریاست جمهوری برای هر شخصی که در جایگاه شهردار شهری همچون تهران تکیه بزند وسوسهآمیز است، در غیر اینصورت هیچ دلیلی ندارد که با هر کدام از حضورهای شهردار صدها فیلم به شبکههای اجتماعی سرازیر شود و از تلاشهای شبانهروزی وی تقدیر به عمل آید.
تلاشهای بیوقفه شهردار تهران و رسانههای همراه وی در عرصه رسانهایی خوب است، ولی در نهایت موفق به راهیابی و مخفی کردن آوار ساختمان پلاسکو نیست. ویرانهایی که چنانچه شهردار تهران از اهرمهایی دیگر سود میجست، همانند برخوردهای پرحاشیه با دستفروشان و… شاید همچنان آن ساختمان پابرجا بود و با تدابیری ایمن میشد و مهمتر آنکه بیش از چهارهزار نیروی کارگری و کاسب متحمل خسارتهای جبرانناپذیر نمیشدند. ویران شدن پلاسکو، ساخت تهران را گرانتر کرد.